برچسب ها
گفت‌و‌گوی «جوان» با آزاده احمد علی پاکدامن پیرامون دوران اسارت و نحوه جانبازی‌اش در زندان‌های دشمن (بخش دوم) 
بار اول بعثی‌ها دستم را از آرنج قطع کردند. وقتی از اتاق عمل بیرون آمدم. یک سرباز دشمن که خبر کشته شدن برادر یا پدرش را در جبهه شنیده بود، من را از روی برانکارد پایین انداخت و استخوان آرنجم شکست. دوباره به اتاق عمل رفتم و اینبار به خاطر یک شکستگی ساده، دستم را از بالای بازو قطع کردند
کد خبر: ۱۲۷۹۴۴۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۰

گفت‌و‌گوی «جوان» با خواهر شهید قربانعلی عباسی از شهدای خطه کردستان 
قربانعلی قصد داشت با اصرار خانواده بعد از اتمام سربازی به خواستگاری یکی از دختران روستا برود. حتی به خواهر بزرگ‌مان گفته بود برود و با آن دختر خانم در روستا صحبت کند و نظر او را در رابطه با ازدواج بداند. آن دختر گفته بود وقتی قربانعلی از خدمت برگشت، حرف‌هایمان را می‌زنیم، ولی این‌بار دیگر برادرم برنگشت و شهید شد
کد خبر: ۱۲۷۹۱۴۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۰۸

گفت‌و‌گوی «جوان» با یکی از رزمندگان دوران دفاع‌مقدس پیرامون خاطرات حضور در جبهه در اولین روز‌های جنگ تحمیلی
وقتی به کرخه رسیدیم، پاسگاهی که سرپل کرخه بود آنقدر گلوله خورده بود که مثل آبکش شده بود. بعثی‌ها تا پشت رودخانه آمده بودند. از بغل پاسگاه دور زدیم. سایت موشکی که نیرو‌های دشمن روی آن مستقر شده بودند، در دشت عباس بود. اگر در دید دشمن قرار می‌گرفتیم، رفتن‌مان با خودمان و برگشت‌مان با خدا بود
کد خبر: ۱۲۷۸۷۵۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۰۶

خاطراتی از سردار شهیدیدالله کلهر که در مرحله سوم عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید
گفته بودم که می‌خواهم از لشکر ۱۰ بروم، اما شهید کلهر از اردوگاه قلاجه به خانه پدرم زنگ زد و از من خواست از لشکر نروم. یادم است گفت بیا و گردان را دوباره تحویل بگیر و به اوضاعش سروسامانی بده. این خیلی ارزشمند است که یک فرمانده به نیروی عادی زنگ بزند و از او بخواهد که در لشکر بماند
کد خبر: ۱۲۷۸۲۱۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۰۳

برشی از کتاب «زندگی در کمین» پیرامون نبرد سخت با دشمن در منطقه شلمچه
 یکی از نیرو‌های اطلاعات عملیات هم پیش اسلامیان بود. او به ما گفت باید ۳۰۰ متر به‌صورت نیم‌خیز روی دژ بدویید. روی این دژ انواع گلوله و موشک شلیک می‌شد و حدود دو متر از کف زمین فاصله داشت. هیچ راه دیگری غیر از این دژ برای رسیدن به خط مقدم وجود نداشت. 
کد خبر: ۱۲۷۷۴۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۳۰

یادکردی از سردار شهید یدالله کلهر از شهدای شاخص عملیات کربلای ۵
با شروع جنگ تحمیلی ، خیلی از بچه‌های سپاه تهران و شهر‌های اطراف مثل کرج به جبهه‌های غرب رفتند. شهید کلهر هم فرماندهی نیرو‌های اعزامی از کرج را برعهده گرفت و به سرپل ذهاب و گیلانغرب رفت. فیاضیه آبادان مقصد دوم حاج یدالله در اعزام‌های بعدی بود. سپس در عملیات‌های بزرگی مثل طریق القدس و والفجرمقدماتی و والفجریک شرکت کرد
کد خبر: ۱۲۷۷۳۰۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۲۹

گفت‌و‌گوی «جوان» با خواهر شهید رضا نصرتی از شهدای جبهه میانی سوسنگرد 
رضا با بچه‌های کوچه و امام جماعت مسجد «آبروان» اردبیل تیمی را تشکیل داده بودند و فوتبال بازی می‌کردند. از همین مسجد و تیم فوتبال، بچه‌های انقلابی زیادی بار آمدند و به جبهه‌ها رفتند. یک نکته جالب در زندگی برادرم علاقه‌اش به ماهیگیری بود که همیشه پنج‌شنبه و جمعه‌ها به دریاچه نئور اردبیل می‌رفت و ماهیگیری می‌کرد
کد خبر: ۱۲۷۷۳۰۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۲۹

مروری بر عملیات کربلای ۶ در دی ۱۳۶۵
بعثی‌ها اینطور تبلیغ می‌کردند که هدف ایران از انجام کربلای ۶ آزادسازی نفت شهر بود در حالی که آزادی این شهر جزء اهداف عملیاتی نبود و ستاد تبلیغات جنگ هم همان زمان اعلام کرد هدف از این عملیات آزاد کردن نفت‌شهر نبود بلکه هدف گرفتن بعضی ارتفاعات و مناطق بود که این امر در عملیات محقق شد
کد خبر: ۱۲۷۶۸۵۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۲۶

گفت‌وگوی «جوان» با جانباز عباسعلی رحیم منفرد پیرامون رشادت‌های شهید حسین اسکندرلو فرمانده گردان حضرت علی اصغر (ع)
بعد از اینکه از خط اول دشمن عبور کردیم، تیر مستقیم دشمن به گردن حاج حسین اسکندرلو اصابت کرد و شهید شد. رزمندگانی که چند ماه کنار رودخانه دز با هم بودیم مانند برادران شهید حمید و مجید درخشان، شهید مسعود مومنی که برادرش سال‌های قبل به شهادت رسیده بود، شهید دنیامالی و... آن شب شهید شدند
کد خبر: ۱۲۷۶۸۵۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۲۶

گفت‌وگوی «جوان» با رضا میرزایی راوی کتاب «از ارتفاعات سخت تا نخل‌های بی‌سر» که به تازگی از سوی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر شده است
اواخر سال ۱۳۷۰ از آنجا که منافقین نیروی ۵ هزار نفری را در پادگان اشرف و استان دیاله عراق متمرکز کرده بودند، یک عملیات برون مرزی طرح‌ریزی شد که طی آن قرار شد ۳۰۰ نفر از بچه‌های رزمنده با لباس مبدل کردی از چند شهر و منطقه عراق عبور کنند و کیلومتر‌ها آن طرف مرز‌ها به پادگان اشرف ضربه بزنند
کد خبر: ۱۲۷۶۴۸۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۲۴

گفت‌و‌گوی «جوان» با برادر شهید مجید محرابی که خود نیز به همراه پدر و دیگر برادرانش رزمنده دفاع‌مقدس بودند
مجید از ابتدای جنگ که به کردستان اعزام شد تا انتهای جنگ همواره در جبهه بود. به جز زمان‌هایی که مجروحیت داشت و مجبور می‌شد، مدتی در خانه یا بیمارستان بماند. لطف خدا شامل حال خانواده ما بود که هم پدرم هم برادرکوچک‌ترم هم خودم مشغول دفاع از نوامیس و مرزهایمان بودیم. مادرم هم مدتی در بخش پشتیبانی مشغول خدمت بود
کد خبر: ۱۲۷۶۳۱۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۲۳

گفت‌وگوی «جوان» با طاهره خوارزمی، خواهر شهیدان عباس و شعبان‌خوارزمی از شهدای دفاع مقدس تهران
عباس در بخشی از وصیتنامه‌اش نوشته بود: «عروسی من در جبهه و «عروس» من شهادت است. با صدای غرش توپ، تانک و خمپاره و بارش نقل‌های سربی بر سرمان عقد من را در آسمان‌ها می‌خوانند و ثمره این وصال عاشقانه، فرزندم «آزادی» است که به شما می‌سپارم.»
کد خبر: ۱۲۷۶۱۶۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۲۲

گفت‌و‌گوی «جوان» با یکی از رزمندگان دفاع مقدس پیرامون حضور لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) در عملیات کربلای ۵ و دیدار تاریخی با حضرت امام (ره)
حاج‌علی فضلی، در خاطراتش که اخیراً بیان کرده می‌گوید، در اثنای عملیات یک جایی کار گره خورد. به ذهنم رسید شاید خبر دیدار با امام بتواند انگیزه بچه‌ها را مضاعف کند. با محسن رضایی تماس گرفتم و گفتم می‌توانی یک وعده دیدار با امام برای بچه‌های لشکر ما بگیری؟
کد خبر: ۱۲۷۵۵۷۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۱۹

خاطره‌ای از عملیات کربلای ۵ به روایت یکی از رزمندگان دفاع مقدس
تنگی لباس غواصی برای بچه‌هایی که تن‌شان از قبل جراحاتی داشت آزار دهنده بود. به سختی می‌شد این لباس‌ها را به تن کرد. اما حداقل یک خوبی داشت، ضخامتش باعث می‌شد تا حدی از سرمای هوا جلوگیری کند. وقتی لباس‌ها را به تن کردیم، بچه‌ها در تاریکی هوا گم شدند.
کد خبر: ۱۲۷۵۰۶۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۱۷

خاطره‌ای از شهید همت در گفت‌و‌گوی «جوان» با یک رزمنده
تویوتایی توقف کرد. دیدیم حاج ابراهیم همت جلو نشسته و دو سه نفر هم عقب در قسمت بار نشسته‌اند. حاجی به محض توقف تویوتا از آن پیاده شد و با تبسم همیشگی و خودمانی پرسید: بچه‌ها کجا می‌روید؟ گفتیم: گردان انصار. گفت: بروید جلو بنشینید. ما از همان نزدیکی گردان رد می‌شویم و شما را تا آنجا می‌رسانیم
کد خبر: ۱۲۷۵۰۶۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۱۷

روایت یک رزمنده از روز‌های انتظار بین ۲ عملیات کربلای ۴ و ۵
بعد از اینکه به اردوگاه کوثر برگشتیم، چند روز بلاتکلیف بودیم. به عنوان نیروی بسیجی فکر می‌کردیم دیگر نمی‌توانیم در عملیات شرکت کنیم. حرفی هم به ما نمی‌زدند و صرفاً باید انتظار می‌کشیدیم، اما چند روز بعد اعلام کردند که قرار است در یک عملیات دیگر شرکت کنیم. باورش سخت بود که طی دو هفته یک عملیات دیگر طرح‌ریزی شده باشد
کد خبر: ۱۲۷۴۶۱۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۱۵

حضور و نقش لشکر ۴۱ ثارالله در ۲ عملیات کربلای ۴ و ۵ در گفت‌و‌گوی «جوان» با یک نیروی پیشکسوت این لشکر
تا آنجا که یادم است، ششم دی ماه بود که گفتند عملیات کربلای ۴ تمام شده و باید ببینیم که تکلیف چیست. بعد یک جلسه‌ای در قرارگاه لشکر تشکیل شد. شهید حاج قاسم سلیمانی آمد و به عنوان فرمانده لشکر گزارش کوتاهی ارائه و عنوان کرد که عملیات جایگزین (کربلای ۵) انجام خواهد شد
کد خبر: ۱۲۷۴۶۱۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۱۵

جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده شکایت خانواده‌های شهدای غواص دفاع مقدس برگزار شد.
کد خبر: ۱۲۷۳۷۳۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۱۰

فعال سیاسی اصلاح‌طلب:
کد خبر: ۱۲۷۳۶۴۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۹

گفت‌وگوی «جوان» با خواهران شهید علیرضا جویلی که در ۲۰ سالگی به شهادت رسید
یک روز اساتید حوزه و معاونین با من تا منزل همراه شدند. شک کردم اتفاقی افتاده است. در مسیر مدیر حوزه سر صبحت را باز کرد و از شهادت علم‌الهدی که از علمداران اهواز بودند، برایم تعریف کرد. آنها می‌خواستند با این مقدمه چینی ذهن من را برای گفتن شهادت برادرم آماده کنند...
کد خبر: ۱۲۷۳۵۰۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۱۰

پربحث ترین