جوان آنلاین: کانال «ترجمان علوم انسانی» در پیامرسان بله مروری کوتاه بر مطلب «هرزهنگاری فقر: خیریهها چگونه پیچیدگی مسئله فقر را نادیده میگیرند؟» نوشته امیلی رونیگ را به اشتراک گذاشت. کامل این مطلب از سوی علیرضا شفیعینسب به فارسی ترجمه شده است. در این مطلب میخوانیم: چهره فقر در ذهن عموم مردم چگونه است؟ کودکی کثیف که تکهنانی خشک به دندان میکشد و مگسها اطراف صورتش پرسه میزنند. رسانهها و خیریهها وقتی از فقر حرف میزنند، معمولاً چنین تصویری را نشان میدهند و از ثروتمندان میخواهند با کمکهای کم یا زیاد خودشان به حل مشکل فقرا بشتابند. در نگاه اول، این کار مصداق انساندوستی و نیکوکاری است، اما استمرار چنین روشی به پدیدهای منجر میشود که به آن «هرزهنگاری فقر» میگویند.
هرزهنگاری فقر داستانی تأثربرانگیز و احساسی از یک بحران شخصی تعریف میکند که بهراحتی حل میشود: «کمک مادی». بهاینترتیب یکی از پیچیدهترین تجارب انسانی، به چیزی ساده، مصرفپذیر و سرراست تقلیل مییابد.
خیریهها اگر بهدرستی مدیریت شوند، میتوانند تأثیرات شگرفی در بهبود زندگی فقرا بگذارند، اما درعینحال ایدئولوژی خطرناکی را هم تداوم میبخشند که شاید ضرر آن بیش از سودش باشد: در این نگاه، فقرا حس میکنند وابستگانی بیچاره هستند و خیرانِ ثروتمند خودشان را منجی آنها میپندارند. هیچ حرفی از این موضوع به میان نمیآید که چطور میشود فقرا را توانمند ساخت یا گامبهگام کمکشان کرد تا توانایی ذاتی خود را درک کنند.
دایانا جورج، محقق فقر و نابرابری میگوید: «در چنین تصویری، فقر کثافت است و زندگی و بیچارگی»، اما واقعیت چیز دیگری است. فقر «چهرههای زیادی» به خود میگیرد و «شبیه هیچچیز خاصی نیست».
کتاب جدیدی با عنوان «کمک آسیبزاست» توضیح میدهد که فقرا و کسانی که به آنها کمک میکنند، نگاه خیلی متفاوتی نسبت به فقر دارند. خیران معمولاً فقر را رنج جسمی و فقدان منابع مادی میدانند، حالآنکه فقرا وضعیت خود را با توصیفاتی روانشناختی و احساسی توضیح میدهند. فقر از نگاه آنها یعنی شرم، فرودستی، ناتوانی، خواری، ترس، بیچارگی، انزوای اجتماعی و محرومیت از حق صحبت و ابراز وجود.
مشکل دیگر آن است که «هرزهنگاری فقر» حالتی رقابتی پیدا میکند. هر خیریهای میخواهد اثبات کند در حال کمک به «مستحقترین افراد» است تا بتواند کمکهای بیشتری را جذب کند.
هرزهنگاری فقر قلبهایمان را به درد میآورد تا برای تبدیلکردن دنیا به جایی بهتر، قدم کوچکی برداریم. این قدمهای کوچک نه اشتباه است، نه بیتأثیر، اما به این شرط که احساس نکنیم با کمک به خیریهها قهرمان حل مشکل فقرا شدهایم. فقر پیچیده و چندبعدی است و بدون اندیشیدن به عدالت اقتصادی و اجتماعی، هیچ تغییر پایداری در وضع محرومان به وجود نخواهد آمد.