کد خبر: 1290614
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۳

جوان آنلاین: کانال تلگرامی پایش آمریکا به مطلبی از آرنو برتران پرداخت:

این واقعاً "یکی از فوق‌العاده‌ترین پست‌های تروث دوران ریاست جمهوری ترامپ" است از نظر سطح گسترده فریبکاری که در آن جریان دارد: او تلاش می‌کند یکی از بزرگترین و آشکارترین تحقیر‌های تاریخ آمریکا را شبیه یک پیروزی جلوه دهد.

اما هیچ مقدار آرایشی نمی‌تواند این خوک را پنهان کند. آنچه اتفاق افتاد به طرز قابل توجهی شبیه به فاجعه لیز تراس در سال ۲۰۲۲ در بریتانیا است: ترامپ با یک سیاست فوق‌العاده احمقانه و به شدت ضعیف اجرا شده ظاهر شد که باعث وحشت بازار شد—از جمله در بازار اوراق قرضه—و او مجبور شد از آن عقب‌نشینی کند.

اما برخلاف سیستم بریتانیا که—خوب یا بد—می‌تواند از شر نخست‌وزیران به شدت بی‌کفایت خلاص شود (یعنی بی‌کفایت‌تر از حد متوسط)، آمریکا مجبور است با ترامپ سر کند؛ و برخلاف لیز تراس، ترامپ همچنان توسط حلقه‌ای از چاپلوسان مانند لاتنیک محافظت می‌شود که تسلیم‌های تحقیرآمیز را به عنوان پیروزی‌های "فوق‌العاده" بازتعریف می‌کنند، و پایگاه رأی‌دهندگانی که حتی آشکارترین شکست‌های سیاستی او را به عنوان حرکات استادانه شطرنج چهاربعدی تفسیر می‌کنند.

واقعیت این است که حتی پس از این عقب‌نشینی، ایالات متحده در موقعیتی بسیار بدتر از قبل قرار دارد.

برخلاف آنچه لاتنیک و ترامپ می‌گویند، آنچه این رویداد فراتر از هر شکی ثابت کرد این است که جهان آماده "همکاری با رئیس جمهور ترامپ برای اصلاح تجارت جهانی" نیست. در واقع، به جز نتانیاهو اسرائیل، من ندیده‌ام که حتی یک کشور در جهان به طور علنی از برنامه ترامپ حمایت کند.

البته، تعدادی از کشور‌های ضعیف‌تر که به شدت به تجارت وابسته هستند با بی‌میلی پیش آمده‌اند تا راهی برای کاهش آسیبی که ترامپ به اقتصادشان می‌زند پیدا کنند، اما اینکه این را با همکاری مشتاقانه یکسان بدانیم، خیال‌پردازی محض است.

آنچه در عوض شاهد آن هستیم، کنترل خسارت توسط کشور‌هایی است که در آتش سیاست‌های اقتصادی دیوانه‌وار او گرفتار شده‌اند؛ و می‌توانید مطمئن باشید که استراتژی بلندمدت این کشور‌ها اکنون کاهش وابستگی‌ها و پیوند‌های تجاری با ایالات متحده خواهد بود تا از گرفتار شدن در وضعیتی مشابه در آینده اجتناب کنند.

مهم‌تر از آن، کشور‌هایی که مجموعاً حدود ۵۰٪ تجارت با ایالات متحده را تشکیل می‌دهند—یعنی کانادا، اتحادیه اروپا و چین—همگی تعرفه‌ها و اقدامات تلافی‌جویانه اعلام کرده‌اند، که الف) به این معنی است که ادعای ترامپ مبنی بر اینکه کشور‌های غیر از چین "به هیچ صورتی علیه ایالات متحده تلافی نمی‌کنند" دروغی کامل است و ب) نشان می‌دهد که رویکرد او به دستاورد قابل توجهی در متحد کردن رقبای ژئوپلیتیکی علیه او رسیده است؛ که بی‌تردید دلیل این است که رویکرد جدید او به نظر می‌رسد تمرکز یکجانبه بر چین است، با بازگشت به استراتژی قدیمی و خوب آمریکا برای تلاش جهت کمک گرفتن از دیگران برای مهار چین.

این نیز به دو دلیل اصلی شانس موفقیت صفر دارد.

اولین دلیل این است که اگر ترامپ در ۳ ماه گذشته یک چیز را نشان داده باشد، این است که او اساساً بی‌ثبات و غیرقابل اعتماد است، و ایالات متحده نیز همینطور. حکمرانی آشفته او پیام روشنی به جهان می‌فرستد: حرف آمریکا فراتر از پست بعدی در تروث سوشال هیچ ارزشی ندارد.

اگر این تصور که کشوری خطر گذاشتن همه تخم‌مرغ‌هایش در سبد آمریکا را بپذیرد، قبل از ریاست جمهوری او هم توهم‌آمیز بود؛ اکنون فراتر از مضحک است. کاری که او انجام داده، تبدیل آمریکا از یک سنگ بنای تجارت جهانی به یک عامل خطر است که باید در برابر آن محافظت شد.

دومین دلیل این است که "معامله" روی میز برای این کشور‌ها از دیدگاه آنها کاملاً نفرت‌انگیز است.

یعنی، به آن فکر کنید: "معامله" احتمالاً این خواهد بود که این کشور‌ها روابط اقتصادی خود با چین—که در بسیاری موارد بزرگترین شریک تجاری آنهاست—را رها کنند یا به طور قابل توجهی کاهش دهند، در ازای رابطه تجاری با ایالات متحده که بدتر از قبل است، با ۱۰٪ تعرفه اضافی. در واقع از کشور‌ها خواسته می‌شود حاکمیت اقتصادی و انعطاف‌پذیری استراتژیک خود را در ازای مجازاتی کمتر فدا کنند.

این یک معامله باخت-باخت است که ممکن است در تروث سوشال خوب جلوه کند، اما در دنیای روابط بین‌الملل شما را از اتاق بیرون می‌خندانند. مگر اینکه شما کشوری کوچک باشید که بدبختانه بیش از حد ضعیف و وابسته به بازار آمریکا هستید.

اما حتی در این حالت اخیر، این کشور‌ها ممکن است در کوتاه مدت ترامپ را سرگرم کنند، اما بدون شک استراتژی‌های بلندمدتی را برای جدا کردن خود از قطار دیوانه آمریکا در میان‌مدت تا حد ممکن به اجرا می‌گذارند؛ بنابراین در مجموع، آنچه ما اینجا می‌بینیم نه یک شاهکار استراتژیک بلکه تقلای ناامیدانه دولتی است که پیش‌بینی نکرد بازار‌ها و شرکای تجاری چگونه به اجبار اقتصادی واکنش نشان خواهند داد.

ترامپ واقعاً "به جهان درسی می‌دهد": او به آنها آموخت که آمریکا اکنون بزرگترین تهدیدی است که برای رفاه خود با آن مواجه هستند و نتیجه این نخواهد بود که "با او همکاری کنند"، بلکه تا حد ممکن خود را از دیوانگی آمریکایی که او آزاد کرده محافظت خواهند کرد.

تاریخ از این نه به عنوان لحظه‌ای "فوق‌العاده" از قدرت آمریکا، بلکه به عنوان نقطه‌ای یاد خواهد کرد که جهان به این نتیجه رسید که متنوع‌سازی از بازار آمریکا دیگر فقط از نظر اقتصادی عاقلانه نیست بلکه برای امنیت اقتصادی خودشان ضرورت وجودی است.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار