جوان آنلاین: «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور ایالات متحده ۲۲ اسفندماه سال گذشته نامهای را از طریق امارات متحده عربی برای جمهوری اسلامی ایران ارسال کرد و تهران نیز ۶ فروردین ماه سال جاری، پاسخ خود را که دستگاه دیپلماسی بر اهمیت محرمانه بودن آن تاکید کرده از طریق عمان به دست کاخ سفید رساند. «اسماعیل بقائی» سخنگوی وزارت امور خارجه در نخستین نشست خبری خود در سال جدید، روز دوشنبه ۱۸ فروردین ماه درباره تازهترین جزئیات از این تبادل پیام دیپلماتیک گفت: «پیشنهاد ایران برای مذاکره غیرمستقیم یک پیشنهاد سخاوتمندانه و خردمندانه است، بهویژه با توجه به سوابق موضوع و روندهای مرتبط با مذاکرات هستهای در یک دهه گذشته. ما بر آنچه پیشنهاد دادهایم متمرکز هستیم».
به گزارش ایرنا، «حیدرعلی مسعودی» استاد روابط بینالملل و کارشناس مسائل آمریکا در پاسخ به این سوال که شانس مذاکرات غیرمستقیم ایران و ایالات متحده چقدر است، گفت: به نظر میرسد که ترامپ دو ویژگی شخصیتی خیلی مهم دارد؛ یکی اینکه اصطلاحا، مرد صحنه است، به این معنا که ما ترامپ را بیش از آنکه یک State man یا یک سیاستمدار بدانیم، باید او را یک Stage man یعنی یک مرد صحنه بدانیم و این یک ویژگی مهم است. ویژگی مهم دیگر ترامپ نگاه کوتاه مدت اوست و بر اساس این دو ویژگی به نظر میرسد که رئیس جمهور ایالات متحده نه تنها تمایلی به مذاکرات غیر مستقیم برای بازه زمانی طولانی مدت ندارد بلکه شاید اساساً خیلی فهمی از مذاکرات غیر مستقیم هم نداشته باشد.
تاکتیک فعلی ایران در این مرحله، مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا است
استفاده آمریکا از امارات برای تحویل نامه ترامپ به ایران نشانگر رویکرد آمریکا در استفاده از ظرفیت کشورهای همسایه ایران برای گشایش روابط با ایران است، چرا که در غیر این صورت ترامپ میتوانست نامه خود را از طریق سفارت سوئیس یعنی دفتر حفاظت منافع آمریکا در ایران به مقامات ایرانی تحویل بدهد.
وی افزود: روشن است که ترامپ تمایل دارد خود را در مرکز توجهات جهانی، بهویژه در رابطه با مسئلهای مهم مانند ایران، قرار دهد؛ موضوعی که دهههاست یکی از چالشهای اصلی سیاست خارجی آمریکا محسوب میشود. با این حال، نکته اینجاست که با توجه به بدعهدی آمریکا در برجام و همچنین جنبههای حیثیتی مذاکره با ترامپ، به ویژه در رابطه با اقدام تروریستی ایالات متحده در ترور سردار سلیمانی، تاکتیک فعلی ایران در این مرحله، مذاکرات غیرمستقیم است تا رویکردها و رویههای ترامپ در دور دوم ریاستجمهوری را مورد آزمون قرار دهد.
مسعودی ادامه داد: در چنین شرایطی، ایران از طریق کانالهای رسمی یا غیررسمی این پیام را به آمریکا ارسال کرد که همانند مذاکرات در مسیر دوم یا کانال عمان در دوران اوباما، که منجر به گشایش و بنبستشکنی در مذاکرات هستهای و نهایتاً انعقاد برجام شد، میتوان مذاکرات را به شکل غیرمستقیم و از طریق عمان آغاز کرد. در صورت اعتمادسازی اولیه میان طرفهای مذاکره، میتوان ادامه مذاکرات را بهصورت مستقیم و بدون واسطه پیش برد. بهعلاوه، استفاده آمریکا از امارات برای تحویل نامه ترامپ به ایران نشانگر رویکرد این کشور در بهرهبرداری از ظرفیت کشورهای همسایه ایران برای گشایش روابط با تهران است. در غیر این صورت، ترامپ میتوانست نامه خود را از طریق سفارت سوئیس، به عنوان دفتر حفاظت منافع آمریکا در ایران، به مقامات ایرانی تحویل دهد.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: بهطور کلی، به نظر میرسد ترجیح ترامپ مذاکرات مستقیم است تا بتواند از آن بهعنوان یک ابزار تبلیغاتی استفاده کرده و بهسرعت به نتیجه برسد. اما ایران نیز برای ورود به این مسیر نیاز به اعتمادسازی اولیه از سوی آمریکاست.
ترامپ و پایگاه اجتماعی او طرفدار جنگ و شروع جنگ جدید نیست
مسعودی در پاسخ به این سوال که اظهارات ترامپ در خصوص ایران همواره با تهدید به حمله نظامی همراه است و او حتی از تعیین ضرب الاجل سخن گفته است؛ با توجه به جو نگرانی ایجاد شده در منطقه حتی از سوی هم پیمانان آمریکا، در صورت عدم دستیابی به توافق برای آغاز مذاکرات، اقدام نظامی با هر کیفیت از حمله گسترده تا محدود تا چه میزان محتمل است، گفت:من عوامل مؤثر بر یک تصمیم احتمالی برای اقدام نظامی آمریکا علیه ایران را به دو دسته عوامل داخلی و عوامل خارجی تقسیم کردهام. عوامل داخلی شامل رویکرد ترامپ و پایگاه اجتماعی او هستند که بهطور کلی طرفدار جنگ و آغاز درگیری جدید نیستند و رویکرد ضد جنگی دارند. عامل داخلی دوم نیز بوروکراسی و مشاوران رئیسجمهور هستند که در این زمینه دوگانگی قابلمشاهدهای وجود دارد. از یک سو، مایک والتز، مشاور امنیت ملی و پیت هگست، وزیر دفاع به نوعی طرفدار اقدام نظامی هستند، در حالی که در مقابل، افرادی مانند جی دی ونس، معاون رئیسجمهور و استیو ویتکاف، نماینده ترامپ در امور خاورمیانه تمایلی به اقدام نظامی ندارند.
وی ادامه داد: همچنین در رابطه با عوامل خارجی، دو مؤلفه اصلی وجود دارد. اولویتهای جهانی آمریکا همچنان تحت تأثیر مسئله چین و مقابله اقتصادی با این کشور است. به این معنا که واشنگتن تمایلی به گشودن یک جبهه جدید در خاورمیانه نخواهد داشت. عامل خارجی دوم، بحث شرکای منطقهای آمریکا در خاورمیانه است که در این زمینه نیز دوگانگی وجود دارد. از یکسو، بسیاری از کشورهای عربی تمایلی به اقدام نظامی آمریکا علیه ایران ندارند؛ اما از سوی دیگر، اسرائیل بهطور جدیتر خواهان چنین اقداماتی است.
بنابراین، اگر به مجموع این عوامل نگاه کنیم، چهار عامل در کاهش احتمال اقدام نظامی و دو عامل، یعنی مشاوران تندرو نزدیک به ترامپ و همچنین اسرائیل، عامل افزایش احتمال اقدام نظامی علیه ایران هستند. با این وجود، در مجموع به نظر میرسد که عوامل مؤثر بر تصمیم آمریکا به اقدام نظامی علیه ایران چهار به دو به نفع کاهش احتمال چنین اقداماتی هستند.
اگرچه قبلا ترامپ اعلام کرده بود که از ویتکاف در امور ایران استفاده نخواهد کرد، اما به نظر میرسد که تا اینجای کار ویتکاف توانسته یک شکاف جدی را در هیات حاکمه آمریکا درباره ایران ایجاد کند.
ویتکاف معاملهگر، غیرایدئولوژیک و واقعگراتر از سایر افراد حاضر در حلقه ترامپ است
این کارشناس مسائل آمریکا همچنین در پاسخ به این سوال که درج نظر نماینده ویژه آمریکا در امور خاومیانه برای پیام وزیر امور خارجه گمانه زنیها و تحلیلهای فراوانی را به دنبال داشته است؛ با توجه به نگاهی که از استیو ویتکاف سراغ داریم، او تا چه میزان بر هرگونه تصمیم کاخ سفید تاثیرگذار است، گفت: استیو ویتکاف یکی از نزدیکترین و وفادارترین مشاوران آقای ترامپ است و سابقه همکاری در امور مربوط به معاملات مسکن با او را دارد. بهطور کلی، او فردی است که روحیهای معاملهگر، غیرایدئولوژیک و واقعگراتر نسبت به سایر مشاوران رئیسجمهور آمریکا دارد. همچنین، وفاداری مطلق به ترامپ، مهمترین ملاک برای انتصابات وی در دور دوم ریاستجمهوریاش به شمار میآید. بنابراین، میتوان انتظار داشت که ترامپ در مقابل تغییر این مشاوران وفادار ایستادگی کرده و به مشاوره افرادی مانند ویتکاف توجه کند. علاوه بر این، ویتکاف در مقایسه با افرادی مانند جان بولتون در دولت اول ترامپ، کسی نیست که توسط بدنه حزب جمهوریخواه معرفی شده باشد. در نتیجه، با وجود اینکه ترامپ پیشتر اعلام کرده بود که از ویتکاف در امور ایران استفاده نخواهد کرد، به نظر میرسد که او موفق شده شکاف جدیتری در هیأت حاکمه آمریکا در خصوص ایران ایجاد کند.
تیم ترامپ درباره نحوه مواجهه با ایران اختلاف نظر دارد
مسعودی در پاسخ به این سوال که به نظر میرسد در میان مقامهای آمریکایی شکافی نیز درباره مطالبه ترامپ از تهران وجود دارد، برخی مانند وزیر دفاع از ضرورت برچیده شدن کامل برنامه هستهای ایران سخن میگویند، اما شخص رئیس جمهور در موضعگیریهای شفاهی بر عدم دستیابی ایران به سلاح متمرکز است. فکر میکنید مطالبههای ترامپ از تهران چه خواهد بود و آیا مسائل غیرهستهای را هم جز لاینفکی از هر توافق میداند، گفت: تیم ترامپ درباره نحوه مواجهه با ایران اختلاف نظر دارد و کسانی مانند والتز، مشاور امنیت ملی خواستار برچیده شدن برنامه هستهای ایران و کسانی مانند ویتکاف، خواستار ایجاد یک سیستم نظارتی و راستی آزمایی قوی هستهای هستند. چیزی که ما از مواضع علنی ترامپ میدانیم، عدم دستیابی ایران به سلاح هستهای است، اما وی مشخص نکرده است که چگونه میخواهد به این هدف دست پیدا کند. در عین حال، ترامپ موضعی مبتنی بر و مبنی برچیده شدن برنامه هستهای ایران نداشته است. با این حال من اطلاع دقیقی در خصوص محتوای نامه ترامپ به ایران ندارم و برای قضاوت درباره موضع رئیس جمهور آمریکا باید به محتوای نامه دسترسی داشت.
وی افزود: روایتهای مختلف و متناقضی درباره محتوای نامه توسط رسانهها و افراد مختلف در داخل و خارج ایران مطرح میشود که به نظر میرسد چندان قابل اتکا نباشد؛ برای مثال گفته شده که ترامپ در نامهاش خواهان برچیده شدن نهادهایی مانند ولایت فقیه شده است که اساساً بیمعنا و دور از واقعیت است چرا که قاعدتاً اگر چنین بود، ایران اساساً به نامه پاسخ نمیداد. موضع رسمی اعلام شده ایران درباره محتوای نامه آقای ترامپ این است که شامل تهدیدات و فرصتهایی برای مذاکره بوده است؛ اگر چنین باشد، قاعدتاً تهدیدات میتواند شامل ضربالاجل زمانی و تهدید به استفاده از زور در صورت عدم مذاکره و همچنین زمینههایی برای گفتوگو باشد.
صرف تمایل ترامپ به مذاکرات غیرهستهای، نمیتواند مانع مذاکره یا حتی مانع دستیابی به توافق باشد
صرف تمایل ترامپ به مذاکرات غیرهستهای نمیتواند مانع مذاکره یا حتی مانع دستیابی به توافق باشد چرا که اگر به تدریج اعتماد اولیهای بین دو طرف حاصل شود، میتوان درباره این مسائل راه حلهای سیاسی و فنی مبتنی بر خلاقیتهای دیپلماتیک یافته شود.
این استاد دانشگاه گفت: همچنین از گمانهزنیها درباره پاسخ ایران به نام ترامپ اینطور برمیآید که ترامپ خواستار مذاکرات هستهای، موشکی و منطقهای بوده، بنابراین به نظر میرسد که ترامپ خواهان مذاکرهای فراتر از موضوع هستهای است تا بتواند مزیت آن توافق احتمالی با ایران نسبت به برجام را به رقبای داخلی خودش بفروشد. با این حال به اعتقاد من، صرف تمایل ترامپ به مذاکرات غیرهستهای نمیتواند مانع مذاکره یا حتی مانع دستیابی به توافق باشد چرا که اگر به تدریج اعتماد اولیهای بین دو طرف حاصل شود، میتوان درباره این مسائل راه حلهای سیاسی و فنی مبتنی بر خلاقیتهای دیپلماتیک یافته شود.
ایران باید از هر سه کانال مذاکراتی استفاده کند
مسعودی در پاسخ به این سوال که فکر میکنید با توجه به کمبود وقت و نزدیک بودن ضرب الاجل اکتبر ۲۰۲۵، سریعترین راه برای مدیریت تنش موجود چیست و آیا میتوان به توافق موقت به عنوان گزینه مطلوب فکر کرد، گفت: در خصوص موضوع توافق موقت، توصیه من این است که ایران از حداکثر ظرفیت دیپلماتیک در قالب سه کانال مذاکراتی همزمان یعنی مذاکرات غیرمستقیم یا مستقیم با آمریکا، مذاکرات با چین و روسیه و مذاکرات با اروپا برای کاهش تنش، اعتمادسازی اولیه و ایجاد یک فرمت جدید مذاکراتی استفاده کند تا عناصر اولیه و مفهومی یک توافق نهایی را به دست بیاورد. در این صورت میتوان روی این عناصر اولیه به شکل موقت توافق کرد و توافق بر روی جزئیات را به مذاکرات نهایی موکول کرد.
وی ادامه داد: در مجموع، توصیه من ایجاد توازن تهدید نسبی در مقابل تهدیدات نظامی آمریکا از طریق آمادگیهای نظامی و اعلام صریح و رسمی تبعات اقدام نظامی آمریکا بر ضد ایران، استفاده از تمایل شخصی ترامپ به مذاکره، انتقال سریع از مذاکرات غیر مستقیم به مستقیم با آمریکا، استفاده از تیم مذاکراتی خلاق و مورد اجماع و اعتماد کلیت نظام و در نهایت پیشبرد مذاکرات از طریق سه کانال یعنی آمریکا، چین و روسیه و اروپا برای رسیدن به عناصر مفهومی اولیه یک توافق نهایی است.