کد خبر: 1280077
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۹:۱۶
نگاهی به عملکرد حفاظت اطلاعات در عملیات والفجر ۸ در گفت‌و‌گوی «جوان» با یک رزمنده و راوی دفاع مقدس
علاوه بر اندازه‌گیری لحظه به لحظه آب اروند در طول شبانه‌روز، جزئیات جزر و مد اروند، تغییرات اقلیمی آب و هوا و مسائلی از این دست از روی اسناد اداره هواشنایی، اداره شیلات و اداره کشاورزی بررسی و مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین مطالعات خوبی هم روی تغییرات اقلیمی منطقه صورت پذیرفت تا از هرگونه غافلگیری ممانعت شود
علیرضا محمدی
جوان آنلاین: والفجر ۸ در ۲۰ بهمن ۱۳۶۴ عملیاتی محیرالعقول در طول دوران دفاع مقدس بود که با عبور از رودخانه عریض و وحشی اروند صورت گرفت. عبور از یک رودخانه بزرگ در مقیاس اروند، به لحاظ نظامی کاری محال است. چراکه به فرض تسلط و استقرار نیرو‌های مهاجم در ساحل دشمن، این نیرو‌ها عقبه‌ای جز آب‌های خروشان ندارند و پشتیبانی از آنها بسیار دشوار است. اما یکی از مسائلی که باعث غافلگیری دشمن در فاو و تصرف این شهر به دست رزمندگان شد، رعایت حفاظت اطلاعات در جریان آماده‌سازی مقدمات والفجر ۸ بود. آماده‌سازی یک عملیات بزرگ آن هم در مخفیانه‌ترین شکل ممکن، خاطرات جالب و جذابی در خود دارد که در گفت‌و‌گو با عبدالمحمود محمودی از رزمندگان و راویان دفاع مقدس، به این بخش از عملیات والفجر ۸ پرداختیم. محمودی می‌گوید: رعایت حفاظت عملیات در والفجر ۸ شاهکاری بود که باعث شد، هر سال روز ۲۰ بهمن ماه، مصادف با سالروز آغاز عملیات والفجر ۸ در سال ۶۴ به عنوان روز حفاظت اطلاعات نامگذاری شود. 
 
 طرح شهیدحسن باقری
طرح اولیه عملیات والفجر ۸ را شهیدحسن باقری داده بود. سردار باقری در زمستان سال ۶۱ به شهادت رسید و عملیات والفجر ۸ در زمستان ۶۴ انجام شد، اما ایشان قبل از شهادتش طرح عبور از اروند را داده بود. چند سال بعد از شهادت باقری و زمانی که جنگ در نقاط دیگر جبهه‌ها به بن‌بست رسید، نهایتاً فرماندهان تصمیم گرفتند روی طرح عملیاتی عبور از اروند کار کنند و به این ترتیب والفجر ۸ در بهمن سال ۶۴ انجام گرفت. 
 
 عملیاتی که لو می‌رفت!
ما تقریباً در طول دفاع مقدس عملیات بزرگی نداریم که لو نرفته باشد. چراکه انجام مقدمات و ترتیب دادن تمهیدات چنین عملیات عظیمی، خواهی نخواهی از چشم دشمن دور نمی‌ماند. وجود ستون پنجم مثل منافقین یا دیگر گروهک‌ها، کمک‌های اطلاعاتی امریکایی‌ها با استقرار هواپیما‌های آواکس در عربستان وجود دکل‌های دیده‌بانی عراقی که تعداد و ارتفاع بالاتری نسبت به دکل‌های ما داشتند و همین طور نفوذ گشت‌های اطلاعاتی دشمن، همگی از عواملی بودند که باعث می‌شدند، ما نتوانیم یک عملیات را صد‌در‌صد مخفیانه انجام دهیم. ولی لو رفتن عملیات وجوه مختلفی دارد و در طرف مقابل نیز غافلگیری دشمن چند رکن دارد. ما سه نوع غافلگیری داریم، یکی در زمان، یکی در مکان و دیگری در تاکتیک. در عملیات فتح خرمشهر دشمن در مراحل اول عملیات الی‌بیت‌المقدس متوجه شد، ما حرکت بزرگی را برای آزادی خرمشهر آغاز کرده‌ایم، پس مکان و زمان عملیات برایش مشخص بود. اما در تاکتیک توانستیم او را غافلگیر کنیم. عراقی‌ها فکر می‌کردند فلش عمل ما از شمال به جنوب یعنی از روی جاده اهواز به خرمشهر است. ولی رزمندگان با عبور از کارون و سپس رفتن به سمت شلمچه از شرق به غرب زدند و دشمن را غافلگیر کردند. پس اگر نمی‌شد زمان عملیات را مخفی کرد، در مکان عملیات آنها را غافلگیر می‌کردیم و اگر هم زمان و هم مکان لو می‌رفت، از طریق تاکتیک آنها را غافلگیر می‌کردیم. در والفجر ۸ نیز ما در مکان آنها را غافلگیر کردیم که شرحش را عرض می‌کنم. 
 
 اشراف اطلاعاتی دشمن
انجام عملیاتی مثل والفجر ۸ روی کاغذ و آن‌طور که در علم نظامی دنیا تدریس می‌شود، نشدنی است. اصولاً عبور از رودخانه‌ای در مقیاس اروند کاری نیست که در علم کلاسیک نظامی جایی داشته باشد. مگر اینکه شما از اسباب و لوازم و امکانات بسیار بالاتری نسبت به حریف برخوردار باشید که بتوانید چنین کاری را انجام دهید. در حالی که دشمن در دفاع مقدس به لحاظ تجهیزات و تسلیحات به مراتب وضعیت بهتری نسبت به ما داشت. 
از طرف دیگر بعثی‌ها در منطقه عملیاتی والفجر ۸، اشراف اطلاعاتی داشتند. این امر به سه دلیل بود: اول اینکه منافقین در منطقه فعال بودند و هرگونه تحرکی را به دشمن گزارش می‌دادند. دوم اینکه منطقه عملیاتی والفجر ۸ مسطح بود و دکل‌های دشمن در سمت خودشان تا عمق بیشتری را در دید و رصد خود داشتند. سومین مورد هم این بود که آواکس‌های امریکایی مستقر در عربستان هر وقت می‌خواستند به هر نقطه از کشورمان بروند و جاسوسی کنند، خواهی نخواهی از روی منطقه عملیاتی والفجر ۸ عبور می‌کردند. چه در هنگام ورود و چه در هنگام خروج از آسمان سرزمین‌مان، آنی روی خرمشهر و اروند می‌رفتند و به صورت مرتب تصاویری از آنجا ثبت می‌کردند. به این ترتیب انجام هرگونه تحرک مخفیانه در این منطقه بسیار سخت بود. 
 
 شلوغی در بندرعباس! 
خب با وجود اشراف اطلاعاتی دشمن و سختی‌هایی که آماده‌سازی منطقه عملیاتی والفجر ۸ داشت، چه کاری باید انجام می‌دادیم؟ یکی از کار‌هایی که حفاظت اطلاعات برای آماده‌سازی مخفیانه مقدمات عملیات انجام داد، ایجاد شلوغی عمدی در بندرعباس بود! این کار به این دلیل صورت می‌گرفت تا با ایجاد شلوغی و صف در تخلیه و بارگیری کشتی‌ها، مردم و رزمندگان حاضر در این بندر شاکی شوند و کم کم سروصدا‌های ایجاد شده باعث شود تا برخی از کشتی‌ها به جای بندرعباس به بندر امام بروند. خب بندر امام در تیررس دشمن بود و ما از مدت‌ها قبل سعی می‌کردیم تا کشتی‌ها را به بندرعباس بفرستیم. اگر به یکباره کشتی‌ها به بندر امام می‌رفتند، دشمن شک می‌کرد؛ لذا با شلوغی بندرعباس، انتقال برخی از کشتی‌ها به بندرامام از دید دشمن امری عادی تلقی شد و حساسیت ایجاد نشد. کشتی‌ها برخی از اقلام مورد نیاز برای آماده‌سازی مقدمات عملیات را به بندر امام می‌بردند و از آنجا شبانه سوار بر کامیون‌ها به نخلستان‌های اطراف خرمشهر و اروندکنار می‌بردند و از طریق راه‌های فرعی به کناره اروند می‌رسیدند. یا حتی نیرو‌ها با کانتینر‌های سوار بر کامیون‌ها تا نخلستان‌ها می‌رفتند و همانجا نیرو‌ها پیاده می‌شدند و مخفیانه به منطقه عملیاتی می‌رفتند. 
 
 صوت التماس از فاو!
یکی دیگر از کار‌هایی که بچه‌های ما انجام دادند، کار روی منطقه هور بود. در سال‌های ۶۲ و ۶۳ ایران دو عملیات خیبر و بدر را در هور انجام داد و دشمن تصور می‌کرد، شاید عملیات بعدی ما باز هم در منطقه هور باشد؛ لذا بچه‌های ارتش مأموریت گرفتند تا کار‌هایی را در منطقه هور انجام دهند تا دشمن اینطور تصور کند که ما قرار است عملیات بزرگ سال ۶۴ را در هور انجام دهیم. شب‌ها لودر‌ها و بلدوزر‌ها در منطقه هور کار می‌کردند انگار که می‌خواهند جاده یا دیگر ملزومات مهندسی یک عملیات را آماده کنند. یا یک ترفند دیگری که ارتشی‌ها انجام دادند، شلوغ کردن شبکه بیسیم‌ها در ساعاتی مشخص بود. حتی اگر قرار بود خودشان را جای یکی از مسئولان لشکر ۱۴ امام‌حسین (ع) جا بزنند و اینطور وانمود کنند که لشکر ۱۴ هم قرار است، در هور وارد عمل شود، یک اصفهانی می‌رفت و با لهجه از طریق بیسیم صحبت می‌کرد. به این ترتیب بیسیم‌ها در ساعات مشخص شلوغ کاری می‌کردند و بعد به ناگاهان سکوت برقرار می‌شد. دشمن هم فکر می‌کرد که واقعاً ما می‌خواهیم در هور کار بزرگی انجام دهیم. همزمان در منطقه خرمشهر هم بچه‌های لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) کار روی یک عملیات فریب در جزیره‌ام‌الرصاص عراق را آغاز کرده بودند. به این ترتیب وقتی که عملیات والفجر ۸ آغاز شد، عراقی‌ها فکر می‌کردند محور اصلی عملیات در هور است و جزیره‌ام‌الرصاص و فاو دو محور فرعی هستند. در ایام نزدیک به آغاز عملیات هم شب‌ها اتوبوس‌های گل مالی شده در دسته‌های ۳۰ الی ۴۰ تایی به سمت منطقه هور می‌رفتند. این اتوبوس‌ها خالی از رزمنده بودند و صرفاً به این دلیل به سمت منطقه هور می‌رفتند تا دشمن خیال کند ما داریم صد‌ها و هزار‌ها رزمنده را به منطقه منتقل می‌کنیم. نهایتاً دشمن در تشخیص مکان انجام عملیات والفجر ۸ فریب سختی خورد و دچار غافلگیری شد. 
الان صوت مکالمه نیرو‌های عراقی در فاو وجود دارد که خطاب به ستاد فرماندهی‌شان در بصره می‌گویند که ایرانی‌ها به فاو آمده‌اند، برای ما نیروی کمکی بفرستید. ولی فرماندهی به آنها می‌گوید که عملیات اصلی در هور است و عملیات ایرانی‌ها در فاو یک تک فریب یا ایذایی است. آنها اگر هم به فاو آمده باشند، زیاد آنجا نمی‌مانند و خودشان جزیره را تخلیه می‌کنند! خب عراقی‌ها باور کرده بودند، ما عملیات را در هور انجام خواهیم داد و به این ترتیب چنانچه عرض کردم، در مکان عملیات دچار غافلگیری شدند. 
 
 سپاه جایگزین ژاندارمری
بعد از اینکه ما دشمن را به اشتباه انداختیم و توجه آنها را به سمت هور معطوف کردیم، نیرو‌های اطلاعات شناسایی رفتند در کناره اروند تا کار‌های شناسایی را انجام دهند. اما برای این کار لازم بود تا جای نیرو‌های اطلاعاتی با بچه‌های ارتش و ژاندارمری که از سال‌ها قبل در منطقه حضور داشتند، عوض شود. بچه‌های اطلاعاتی لباس بچه‌های ژاندارمری را پوشیدند و یک هفته همراه آنها در منطقه ماندند تا به اوضاع و احوال آنجا مسلط شوند. سپس نیرو‌های ژاندارمری سلاح و ماشین‌هایی که در این منطقه استفاده می‌کردند را به بچه‌های سپاه تحویل دادند. یعنی اگر آنها از سلاح ژ- ۳ استفاده می‌کردند، این سلاح را به نیرو‌های اطلاعات- عملیات دادند تا اگر در طول حضورشان در منطقه ناغافل تیری شلیک شد، عراقی‌ها صدای گلوله ژ- ۳ را بشنوند و به چیزی شک نکنند. همین‌طور اگر دیده‌بان‌های عراقی عادت به دیدن ماشین‌های ارتشی داشتند، این ماشین‌ها همچنان در منطقه بمانند و دشمن تغییری احساس نکند. 
پس تا اینجای کار ما دو عملیات فریب انجام دادیم. یکی معطوف کردن حواس دشمن به منطقه هور و دیگری استقرار بچه‌های اطلاعات در منطقه بدون اینکه دشمن متوجه شود که این بچه‌ها جای نیرو‌های ژاندارمری را در منطقه گرفته‌اند. از سوی دیگر هرچند سعی شده بود تا ورود و خروج کامیون‌ها و دیگر ماشین‌ها به منطقه بسیار حساب شده باشد، به هرحال بعثی‌ها تا حدی متوجه تحرکاتی در منطقه عملیاتی والفجر ۸ شده بودند. اما فکر می‌کردند، عملیات در منطقه خرمشهر، آبادان و تحرکات در اروند کنار یک عملیات فریب است و ما قصد داریم با این تحرکات، حواس دشمن را از منطقه اصلی که تصور می‌کرد هور است، پرت کنیم. 
به این ترتیب وقتی که عملیات والفجر ۸، در شامگاه ۲۰ بهمن ۶۴ شروع شد، دشمن تا سه روز فکرش را نمی‌کرد منطقه اصلی عملیات شبه جزیره فاو است. همان‌طور که عرض کردم، هرچه نیرو‌های عراقی داخل فاو به فرماندهی‌شان در بصره تذکر می‌دادند، آنها باور نمی‌کردند و همین موضوع هم باعث تسریع و تسهیل در روند کار شد. 
 
 بررسی اسناد اقلیمی
یکی دیگر از تمهیدات و مقدمات عملیات والفجر ۸، بررسی جغرافیای منطقه و اندازه‌گیری میزان سطح آب در هنگام جز و مد اروند بود. اما چرا ما باید جزر و مد را دقیق اندازه‌گیری می‌کردیم؟ این امر به دلیل تعیین زمان درست شروع عملیات بود. عراق ساحل خودش در اروند را با انواع سیم‌خاردارها، خورشیدی‌ها و مین‌ها مسلح کرده بود. اما اگر ما می‌توانستیم، تا در اوج مد اروند که آب به بالاترین سطح خود می‌رسید، به ساحل دشمن برویم، بسیاری از موانع دشمن زیر آب قرار می‌گرفت و می‌توانستیم با کم‌ترین برخورد به این موانع، قایق‌های‌مان را به ساحل دشمن برسانیم؛ لذا علاوه بر اندازه‌گیری لحظه به لحظه آب اروند در طول شبانه‌روز، اسناد جزر‌و‌مد اروند، تغییرات اقلیمی آب و هوا و مسائلی از این دست از روی اسناد ۱۵ سال پیش اداره هواشنایی، اداره شیلات و اداره‌کشاورزی بررسی و مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین مطالعات خوبی هم روی تغییرات اقلیمی منطقه صورت پذیرفت، تا از هرگونه غافلگیری ممانعت شود. 
 
 ساعت ۱۰ و ۱۰ دقیقه شب
با بررسی‌های صورت گرفته اینطور زمان‌بندی شد که عملیات والفجر ۸ رأس ساعت ۱۰ و ۱۰ دقیقه شامگاه بیستم بهمن ۶۴ آغاز شود. معمولاً ما عملیات‌مان را در نیمه شب آغاز می‌کردیم، اما این ساعت‌بندی به خاطر همان مسئله جز و مد اروند بود که تعیین شد در ساعت ۱۰ و ۱۰ دقیقه، آب به بالاترین میزان خود می‌رسد. در شب عملیات غواص‌ها کمی زودتر حرکت کردند تا راهکار‌ها را باز کنند و با تصرف سنگر‌های کمین دشمن در ساحل اروند، راه را برای آمدن موج دوم که قایق‌ها بودند باز کنند. غواص‌های هر یگانی هم بنا به دور و نزدیکی به ساحل دشمن، استعداد یگان‌شان و همین طور سرعت آب و مسائلی از این دست، زمان به آب زدن‌شان اندکی با هم تفاوت داشت. نهایتاً قایق‌ها رأس ساعت مقرر حرکت کردند تا زمانی که به ساحل دشمن می‌رسند، درست در اوج مد آب باشد و با کم‌ترین موانع برخورد داشته باشند. این بررسی‌های دقیق منجر شد تا عملیات والفجر ۸ در محور اصلی خود که شبه جزیره فاو بود، به نحو احسن صورت گیرد. دشمن در فاو به معنای واقعی کلمه غافلگیر شد. در همان روز‌های اول فاو به تصرف درآمد و هرچند عراق تا ۷۰ روز بعد فشار آورد تا این شبه جزیره استراتژیک را پس بگیرد، اما با مقاومت رزمنده‌ها موفق نشد و نهایتاً شکست در فاو را پذیرفت.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار