کد خبر: 1291237
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردين ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
وحید عظیم‌نیا
«البته برخی گرفتاری‌های محسوس اقتصادی نیز وجود دارد که باید آنها را حل کرد، اما نباید با مخلوط کردن مسائل، پیشرفت‌های شگفت‌آوری را که حتی باعث تحسین دشمنان شده است، نادیده گرفت...» این جمله راهبردی رهبر حکیم انقلاب در دیدار جمعی از فرماندهان نیرو‌های مسلح، مرز روشنی می‌کشد میان سختی‌های معیشتی که هر ایرانی آن را با تمام وجود لمس می‌کند و دستاورد‌هایی که ایران را در جایگاه افتخار و اقتدار نشانده است. این سخن، هم تلنگری است برای دیدن واقعیت‌های اقتصادی و هم دعوتی است برای قدردانی از مسیر طی‌شده، اما پرسش مهم این است: چگونه می‌توان چالش‌های اقتصادی را به‌گونه‌ای حل کرد که نه‌تنها دستاورد‌ها در سایه نروند، بلکه همان مشکلات، خود به نردبانی برای صعود و پیشرفت بیشتر تبدیل شوند؟ پاسخ این پرسش، پیش‌تر در پیام نوروزی رهبر معظم انقلاب ترسیم شده است: «جهش تولید با مشارکت مردم». این عبارت، نه صرفاً یک شعار، بلکه نسخه‌ای عملی و جامع‌نگر است؛ راهکاری که اگر با اراده جمعی و حمایت مسئولانه همراه شود، می‌تواند هم گره‌های معیشت را باز کند و هم عزت و اقتدار ایران را به قله‌های تازه‌ای برساند. 
مشکلات اقتصادی، بخشی از زندگی روزمره هموطنان‌مان شده‌اند. قیمت‌هایی که هر روز بالا می‌روند، پس‌انداز‌هایی که زیر فشار تورم آب می‌شوند و بازاری که گاهی آرامشش را از دست می‌دهد، دغدغه میلیون‌ها نفر است. خانواده‌ای که برای خرید گوشت و میوه باید چند بار حساب‌وکتاب کند یا جوانی که با مدرک دانشگاهی هنوز دنبال کار می‌گردد، این واقعیت‌ها را با تمام وجود حس می‌کنند، اما این تنگناها، تمام داستان ایران نیستند. اقتصاد ما، با نیروی جوانی که در رگ‌هایش جریان دارد، با منابع طبیعی‌ای که در جهان کم‌نظیرند و با تجربه‌ای که از تحریم و بحران به دست آمده، آماده خیز برداشتن است. اگر این مشکلات حل نشوند، خطر اینجاست که دستاورد‌های بزرگ کشور، زیر فشار روزمرگی‌ها در ذهن مردم گم شوند، پس باید راهی یافت که هم سفره مردم را پررنگ کند، هم پرچم پیشرفت را بالا نگه دارد. 
رهبر معظم انقلاب راه را نشان داده‌اند: تولید، قائمه اقتصاد است. وقتی کارگاه‌ها و کارخانه‌ها جان بگیرند، شغل ساخته می‌شود، درآمد خانواده‌ها بالا می‌رود و تورم آرام‌آرام عقب می‌نشیند، اما این موتور، بدون سرمایه‌گذاری روشن نمی‌شود و بهترین سرمایه، همان پولی است که در دست مردم است. برآورد شده بود نقدینگی کشور تا پایان۱۴۰۳ از ۸هزارهزارمیلیارد تومان بگذرد. این حجم عظیم، اگر به جای خرید سکه، دلار یا آپارتمان‌های خالی، صرف راه‌اندازی یک کارگاه، یک مزرعه یا یک استارتاپ شود، می‌تواند اقتصاد را زیرورو کند، اما چطور؟ با دستان مردم و پشتوانه دولت. 
مردم، اولین گام را باید خودشان بردارند، چون هیچ تحول بزرگی، بدون اراده جمعی آغاز نمی‌شود. تجربه‌های موفق، گویاتر از هر وعده‌اند. در شهر‌های مختلف، بار‌ها دیده‌ایم که چطور یک ایده کوچک، وقتی با جسارت و پشتکار همراه می‌شود، می‌تواند به کارخانه‌ای بزرگ، به اشتغال چندده‌نفر و حتی به صادرات بین‌المللی تبدیل شود. جوانی در جنوب کشور، با وامی اندک و مغز اقتصادی فعال، خط بسته‌بندی محصولات کشاورزی راه انداخت، حالا محصولش تا بازار‌های خلیج‌فارس رفته و چند خانواده از این راه روزی می‌برند یا زنی در مرکز ایران، کارخانه‌ای قدیمی را احیا و تجهیزات را نوسازی کرد و با اعتماد به نیروی جوان، دوباره آن را سرپا نگه داشت، حالا صد‌ها نفر نان‌خور آن کارخانه هستند. در بندر‌های جنوب‌شرق، زنان بومی دور هم جمع شدند، با کمترین سرمایه کارگاه صنایع‌دستی زدند و حالا پارچه‌ها و نقش‌های‌شان راهی ویترین فروشگاه‌های خارجی شده است. اینها نه معجزه هستند، نه استثنا، اینها مردمی معمولی هستند که منتظر نماندند و به جای گلایه، قدم برداشتند. همین الگو را می‌توان در شرکت‌های دانش‌بنیان هم دید. امروز هزاران جوان ایرانی در حال ساختن راه‌حل‌هایی برای مشکلات واقعی هستند: از سامانه‌های پزشکی پیشرفته گرفته تا نرم‌افزار‌های هوشمند کشاورزی. دستگاهی ساده برای تشخیص سریع بیماری یا الگوریتمی برای کاهش مصرف آب در مزارع، شاید از بیرون کوچک به‌نظر برسد، اما در دل خود، یک انقلاب اقتصادی است. این داستان‌ها به ما یادآوری می‌کنند که حتی کوچک‌ترین سرمایه‌ها، اگر به‌سوی تولید و دانش هدایت شوند، می‌توانند کشوری را متحول کنند و مهم‌تر از آن، غرور و امید را به دل مردمش برگردانند. 
دولت، اما باید جاده را صاف کند. اولین گام، اطمینان دادن به سرمایه‌گذار است. کسی که پولش را وارد تولید می‌کند، باید بداند نه دارایی‌اش به خطر می‌افتد، نه قوانین فردا عوض می‌شوند. متأسفانه گاهی یک تولیدکننده به خاطر اختلاف با یک اداره، ماه‌ها گرفتار کاغذبازی شده یا برعکس، نبود نظارت باعث شده است وام‌های کلان به جیب سودجویان برود. نظارت باید هوشمند باشد؛ نه آنقدر شل که فساد بتازد، نه آنقدر سخت که تولیدکننده را فراری دهد. مثلاً در فلان شهرک صنعتی، سیستمی راه افتاده است که پرونده‌های مالیاتی در یک هفته بررسی می‌شوند، نه یک سال. چرا این مدل نباید فراگیر باشد؟ دومین مانع، کاغذبازی است. وقتی کسی برای گرفتن مجوز، دو سال از این اداره به آن اداره می‌دود، انگیزه‌اش خاکستر می‌شود. دریافت مجوز در ایران گاهی تا ۷۰مرحله طول می‌کشد، در حالی که در برخی کشورها، زیر ۱۰مرحله است. قوای مختلف باید درگاه ملی مجوز‌ها را جدی بگیرند و همکاری کنند تا کارآفرین، به جای جمع کردن امضا، مشغول تولید باشد. این تغییر، فقط اراده می‌خواهد. 
سومین مشکل، کالا‌های خارجی است که مثل سیل، بازار را می‌گیرند. تولیدکننده‌ای که با زحمت یخچال یا کاشی مرغوب می‌سازد، چرا باید با جنس چینی ارزان رقابت کند؟ برخی صنایع نشان دادند وقتی ویژند‌های خارجی رفتند، ایرانی‌ها کیفیت را بالا بردند و فروش‌شان چند برابر شد، اما هنوز گاهی می‌بینیم که یک دستگاه دولتی، به بهانه «کیفیت بهتر» جنس خارجی وارد می‌کند. دولت باید با تعرفه‌های هوشمند و نظارت دقیق، از تولیدکننده ایرانی سپر بسازد. 
دولت و رسانه‌ها باید به مردم بگویند کجا سرمایه‌گذاری کنند. خیلی‌ها پول دارند، ولی نمی‌دانند چطور وارد تولید شوند. رسانه‌ها می‌توانند به جای تبلیغات تکراری، برنامه‌ای بسازند که داستان کارآفرین‌های واقعی را نشان دهد یا با گزارش‌های میدانی، مردم را با فرصت‌ها آشنا کنند. مثلاً در حوزه کشاورزی، سرمایه‌گذاری در گلخانه‌های کوچک با ۲۰۰میلیون تومان شروع می‌شود و در دو سال سود می‌دهد یا در انرژی پاک، پنل‌های خورشیدی هم درآمدزا هستند، هم به محیط‌زیست کمک می‌کنند. این فرصت‌ها باید مثل آفتاب، جلوی چشم مردم باشند. حل مشکلات معیشتی با پولپاشی و یارانه درست نمی‌شود. اینها مثل قرص سرماخوردگی، حال را بهتر می‌کنند، ولی درمان نیستند. درمان واقعی، تولید است. وقتی کارگاه‌ها بچرخند، بیکاری کم و تورم مهار می‌شود و مردم حس می‌کنند اقتصادشان به دست خودشان است. آن وقت، دستاورد‌های دیگر کشور برای مردم ملموس‌تر می‌شوند. 
این کار، ساده نیست. نیاز به همت دارد؛ از کارگری که صبح تا شب عرق می‌ریزد تا مدیری که قانون را برای تولید روان می‌کند، اما ایران، کشوری نیست که از سختی‌ها بترسد. ما ملتی هستیم که در جنگ و تحریم، از خاکستر، ستاره ساختیم. امروز، اقتصاد ما چالش دارد، ولی ظرفیت‌هایش، از جوان‌های خلاق تا بازار‌های تشنه منطقه، مثل گنجی آماده کشف هستند. نسخه رهبر معظم انقلاب یک دعوت است: مردم پول‌شان را بیاورند، دولت موانع را بردارد. اگر این راه را برویم، گرانی و بیکاری، به زودی قصه‌ای قدیمی می‌شوند.
برچسب ها: رفاه ، راهبرد ، اقتصاد
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار