کد خبر: 1291478
تاریخ انتشار: ۲۵ فروردين ۱۴۰۴ - ۲۲:۳۵
معلمان ابتدایی در تردید؛ بحران بی‌پایان سیاست‌های جذب و نگهداشت
آموزگاران با مشکلات جدی دست و پنجه نرم می‌کنند؛ پاسخ رئیس مرکز برنامه‌ریزی منابع انسانی آموزش‌وپرورش به این بحران عباراتی کلی و غیرعملی است که راه‌حلی برای دشواری‌های عمیق این قشر ارائه نمی‌دهد
مهسا گربندی

جوان آنلاین: نظام آموزشی کشور مدت‌هاست با بحران‌هایی جدی در مقطع ابتدایی مواجه است، به‌ویژه در تأمین و نگهداشت آموزگاران کارآمد. این بحران‌ها در حالی ادامه دارد که سند تحول بنیادین به‌عنوان نقشه راه آموزش‌وپرورش، بر لزوم ایجاد مشوق‌هایی تأکید داشته تا آموزگاران بتوانند با انگیزه و اشتیاق در این مقطع مهم باقی بمانند، اما واقعیت تلخی که امروز این گروه از معلمان با آن روبه‌رو هستند، فاصله قابل‌توجه میان سیاست‌های وعده داده‌شده و شرایط موجود است. آنها نه‌تنها از مشوق‌هایی که می‌تواند سختی‌های شغلی را جبران کند، بی‌بهره‌اند، بلکه با چالش‌های متعدد و طاقت‌فرسا مواجه هستند. 

معلمان ابتدایی موظفند هفته‌ای ۲۵ ساعت تدریس کنند، در حالی‌که دیگر معلمان در مقاطع بالاتر تنها ۲۴ ساعت تدریس می‌کنند. این اضافه‌کاری اجباری در کنار الزام به حضور روزانه تا ظهر در مدارس و نداشتن امکان انتخاب شیفت کاری، به فشار شغلی آنها افزوده‌است. علاوه بر این، آموزگاران ابتدایی باید کلاس‌هایی با جمعیت بالا، گاه حتی بیش از ۵۰ نفر، را مدیریت کنند که عمدتاً از کودکان زیر ۱۰سال تشکیل شده؛ چالشی که از نظر روانی و فیزیکی فشار زیادی بر آنها وارد می‌کند. این در حالی است که شرایط حقوقی و مزایای شغلی نیز نتوانسته پاسخی به این سختی‌ها باشد. نبود ساختار عادلانه در پرداخت حقوق و فقدان مشوق‌های انگیزشی برای رشد حرفه‌ای، بسیاری از آموزگاران را به فکر ترک شغل یا انتقال به مقاطع بالاتر سوق داده‌است. 

در چنین شرایطی، سند تحول بنیادین راهکار‌هایی همچون بهبود نظام حقوق و مزایا، ارائه مشوق‌های مالی و حرفه‌ای و ایجاد مسیر‌های ارتقای شغلی برای آموزگاران را پیشنهاد داده‌است، اما این پیشنهاد‌ها اغلب در سطح سیاست‌گذاری باقی مانده‌اند و هنوز برنامه‌ای اجرایی برای عملی کردن آنها ارائه نشده‌است. علی باقرزاده، رئیس مرکز برنامه‌ریزی منابع انسانی آموزش‌وپرورش، در پاسخ به این بحران، به روند‌های بوروکراتیک استخدامی و سنجش صلاحیت حرفه‌ای اشاره کرده‌است، اما این توضیحات، بیش از آنکه پاسخی به مشکلات واقعی معلمان ابتدایی باشد، چیزی شبیه به «کلیات ابوالبقاء» است؛ عباراتی کلی و غیرعملی که راه‌حلی برای دشواری‌های عمیق این قشر ارائه نمی‌دهد. حال این سؤال مطرح می‌شود که آیا آموزش‌وپرورش اراده‌ای برای اجرای تدابیر عملی و کاهش سختی‌های آموزگاران دارد، یا همچنان سایه سیاست‌های کلی‌گویی بر برنامه‌ها سنگینی می‌کند؟!

نارضایتی شغلی معلمان ابتدایی

مقطع ابتدایی ستون فقرات نظام آموزشی هر کشور محسوب می‌شود. معلمان این دوره، نه‌تنها مسئول انتقال دانش به دانش‌آموزان هستند، بلکه نقش مهمی در پرورش مهارت‌های اجتماعی، اخلاقی و شخصیتی کودکان ایفا می‌کنند. دوران ابتدایی سال‌های شکل‌گیری شخصیت و پایه‌ریزی مهارت‌های اساسی است، و کیفیت آموزش در این سال‌ها می‌تواند تأثیرات بلندمدتی بر مسیر تحصیلی و رشد فردی دانش‌آموزان بگذارد. 

با این حال، در ایران چالش‌های ساختاری متعددی در این مقطع آموزشی وجود دارد. یکی از مهم‌ترین مشکلات، کمبود نیروی کارآمد و ناپایداری حضور معلمان در این دوره است. بسیاری از معلمان پس از ورود به این شغل، به دلیل شرایط دشوار آن دچار فرسودگی شغلی می‌شوند و تلاش می‌کنند از مسیر‌های دیگر شغلی خارج شوند. نبود انگیزه‌های پایدار، حقوق ناکافی، حجم کاری سنگین و فشار‌های آموزشی از جمله عواملی هستند که سبب کاهش تمایل معلمان به ادامه فعالیت در این مقطع می‌شود. 

از سوی دیگر، ساختار استخدامی و تأمین نیروی انسانی آموزش‌وپرورش نیز ثبات لازم را ندارد. در برخی سال‌ها، کمبود شدید معلم وجود دارد، در حالی‌که در سال‌های دیگر، حجم بالای نیرو‌های جذب‌شده باعث عدم تناسب میان عرضه و تقاضای نیروی آموزشی می‌شود. این بی‌نظمی، علاوه بر آسیب زدن به کیفیت آموزش، احساس نارضایتی شغلی را در میان معلمان افزایش داده‌است. 

سند تحول بنیادین چه می‌گوید؟

با توجه به چالش‌های موجود، سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش پیشنهاد‌هایی برای رفع این مشکلات ارائه کرده‌است. در این سند تأکید شده نظام آموزشی باید در مسیر تربیت معلمان حرفه‌ای، تقویت انگیزه‌های شغلی و ایجاد مسیر رشد برای آنان حرکت کند. 

از جمله راهکار‌های مطرح‌شده در این سند، بهبود نظام حقوق و مزایا برای معلمان ابتدایی است. در حال حاضر، بسیاری از معلمان این مقطع از وضعیت حقوقی و مزایای شغلی خود ناراضی هستند و این موضوع بر میزان تعهد و انگیزه آنها تأثیر گذاشته‌است. ایجاد ساختار شفاف و عادلانه در پرداخت‌های معلمان، عاملی کلیدی در افزایش ماندگاری نیرو‌ها خواهد بود. 

همچنین، در این سند بر ایجاد مشوق‌های انگیزشی برای معلمان تأکید شده. در بسیاری از کشورها، نظام‌های آموزشی برای معلمان موفق و پرتلاش، مشوق‌های مالی، امتیازات حرفه‌ای و مسیر‌های ارتقای شغلی تعریف می‌کنند. این اقدامات نه‌تنها باعث افزایش کیفیت آموزش در مدارس ابتدایی خواهد شد، بلکه معلمان را برای ادامه فعالیت در این مقطع ترغیب می‌کند. 

با این حال، این پیشنهاد‌ها بیشتر در سطح سیاست‌گذاری باقی مانده‌اند و هنوز برنامه‌ای اجرایی و عملی برای پیاده‌سازی آنها ارائه نشده‌است. 

پاسخ آموزش‌وپرورش؛ راهکار یا کلی‌گویی 

در پاسخ به پرسش‌هایی پیرامون جذب و نگهداشت نیرو‌های کارآمد، علی باقرزاده، رئیس مرکز برنامه‌ریزی منابع انسانی آموزش‌وپرورش به «جوان» توضیح داد که این وزارتخانه بر اساس آزمون استخدامی، مهارت‌آموزی در دانشگاه فرهنگیان و سنجش صلاحیت حرفه‌ای معلمان اقدام به تأمین نیرو می‌کند: «به منظور تأمین نیروی انسانی مورد نیاز آموزش‌وپرورش بر اساس معیار‌های صلاحیت و شایستگی‌های مرتبط با شغل معلمی، فرآیند جذب نیرو طبق ضوابط و شرایط مندرج در دفترچه راهنمای آزمون‌های استخدامی، از طریق مراکز مجری برگزاری آزمون نظیر سازمان سنجش و جهاد دانشگاهی انجام می‌شود. پذیرفته‌شدگان نهایی پس از شرکت و موفقیت در دوره‌های مهارت‌آموزی دانشگاه فرهنگیان، موظفند در قالب برنامه سنجش صلاحیت حرفه‌ای معلمان و دوره‌های ضمن خدمت پیش‌بینی‌شده، مسیر رشد معلمی را طی کنند و در نهایت گواهینامه صلاحیت معلمی را دریافت نمایند.».

اما این توضیح، پاسخی به مشکلات کلیدی معلمان ابتدایی نیست. آزمون استخدامی، مهارت‌آموزی و سنجش صلاحیت حرفه‌ای، هر چند مرحله‌ای ضروری در مسیر تأمین معلم است، اما راه‌حلی برای افزایش ماندگاری نیروها، کاهش سختی‌های شغلی و رفع بی‌ثباتی شغلی ارائه نمی‌دهد. 

مشکلات واقعی معلمان در کجای این فرآیند دیده شده‌است؟ آیا تدابیر عملی برای اجرای سند تحول و بهبود شرایط نیرو‌های ابتدایی وجود دارد؟ اینها سؤالاتی هستند که آموزش‌وپرورش پاسخ روشنی بدان نداده است، شاید هم پاسخی برایشان ندارد!

چه باید کرد؟

کارشناسان آموزشی معتقدند که اگر آموزش‌وپرورش واقعاً قصد دارد بحران معلمان ابتدایی را حل کند، باید فراتر از آزمون‌های استخدامی و آموزش مهارتی، نگاه ریشه‌ای به مشکلات این گروه داشته باشد. 

اولین اقدام ضروری، اصلاح نظام حقوق و مزایا برای معلمان ابتدایی است. بدون یک ساختار مالی شفاف و منصفانه، این معلمان انگیزه‌ای برای ادامه فعالیت نخواهند داشت. همچنین، باید مسیر‌های ارتقای شغلی مشخص و دست‌یافتنی باشند تا آنها بتوانند رشد حرفه‌ای خود را ببینند و برای آینده‌ای بهتر در این شغل تلاش کنند. 

افزون بر این، تعیین ساختار استخدامی پایدار و کاهش بی‌ثباتی شغلی برای معلمان ابتدایی ضروری است. بسیاری از این معلمان با دغدغه‌های استخدامی و آینده کاری نامعلوم مواجهند، و این موضوع تأثیر منفی بر انگیزه‌های شغلی و کیفیت تدریس آنها دارد. 

علاوه بر آن، آموزش‌وپرورش باید به ابعاد روانی و فرسودگی شغلی معلمان ابتدایی توجه کند. ایجاد دوره‌های حمایتی، مشاوره‌های روان‌شناختی و کاهش فشار‌های آموزشی از جمله اقداماتی است که می‌تواند کیفیت زندگی و میزان رضایتمندی این گروه از معلمان را افزایش دهد. 

در چنین شرایطی، آموزش‌وپرورش در برابر پرسش‌های اساسی درباره جذب و نگهداشت معلمان ابتدایی، توضیحاتی کلی تحویل می‌دهد و برنامه‌هایی را بیان می‌کند که بیش از آنکه یک پاسخ واقعی به بحران باشد، توضیحی بوروکراتیک از روند استخدامی است. 

بدون شک اگر مسیر جذب و نگهداشت نیرو‌های کارآمد اصلاح نشود، بحران معلمان ابتدایی هر سال عمیق‌تر خواهد شد. حال باید منتظر ماند و دید آیا آموزش‌وپرورش حاضر است به‌جای کلی‌گویی، اقدامات عملی را آغاز کند؟!

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار