جوان آنلاین: در سال ۱۹۳۵، فیلسوف برجسته برتراند راسل مقالهای به نام «در ستایش بطالت» منتشر کرد که استدلالی جذاب و آرمانگرا را مطرح میکرد: اگر هر فرد تنها چهار ساعت در روز کار کند و بقیه زمان را به شادی، خانواده و فعالیتهای دلخواه بگذراند، هم نرخ بیکاری کاهش مییابد و هم انسانها خوشبختتر خواهند بود. راسل به دقت استدلال میکرد که فضیلت کارکردن حد و اندازهای دارد و کار بیش از حد نه تنها به سعادت جامعه نمیانجامد، بلکه به نفع صاحبان سرمایه و نه تودههای مردم است.
راسل در مقاله خود به وضعیت صنعتی دوران خود اشاره کرد و باور داشت که با پیشرفت ماشینآلات، لازم است از میزان کار انسانها کاسته شود. او بر این نکته تأکید داشت که این پیشرفتها میتوانند به جای کار افراطی، وقت آزاد بیشتری برای انسانها فراهم کنند تا هرکس به علایق معنوی و روحی خود بپردازد. این ایده که کار کمتر و بهرهوری بیشتر میتواند به انسان شادی و معنا ببخشد، در دوران پاندمی کرونا به طرز بیسابقهای دوباره زنده شد. وقتی دنیا درگیر کرونا شد و دورکاری به بخشی از زندگی بسیاری از مردم تبدیل گشت، این نظریه آرمانگرایانه راسل نمود بیشتری یافت. فناوریهای ارتباطی و دیجیتال سبب شد تا افراد زمان بیشتری برای فعالیتهای فراغتی و تمدید اعصاب داشته باشند. حتی بسیاری از افراد کامپیوترهای خود را به هتلها و مراکز تفریحی بردند و از همانجا به کارهای خود ادامه دادند.
پس از همه گیری کرونا، شاهد تغییراتی بزرگ در بازار کار بودیم. شغلهای پرطرفدار حول محور فناوریهای ارتباطی و صنایع مرتبط با تمدید اعصاب شکل گرفتند. این تغییرات موجب شد تا برخی کارفرمایان انعطاف بیشتری در زمان کاری کارکنان خود ایجاد کنند و برای اولین بار شاهد ظهور دورهای با این حجم از زمان آزاد برای افراد باشیم، اما این زمان آزاد در کشورهایی مانند ایران که با تورم و مشکلات اقتصادی روبهرو هستند، بهراحتی به فرصتهای فراغت تبدیل نمیشود. بسیاری از افراد به دلیل مشکلات مالی و اجتماعی قادر به استفاده کامل از این زمانهای آزاد برای تفریح و گردشگری نیستند. بطالت ستوده شده از سوی راسل، امروزه بیشتر در فضای مجازی به دست آمده است؛ همانطور که برخی میگویند: «حالا که نمیتوان سفر کرد، دستکم در فضای مجازی پرسه بزنیم. یا به قول رندان دهر وصفالعیش، نصف العیش.» با فرارسیدن روز جهانی گردشگری، فرصت مناسبی فراهم است تا به موضوع تفریح و اوقات فراغت با محوریت گردشگری با نگاه عمیقتری بپردازیم. در کشور ما، با وجود فناوریها و سازوکارهای دولت الکترونیک، مدل کسبوکارها هنوز شخص محور است و بسیاری از کارمندان دولتی در سیستمهای بروکراتیک ناکارآمد گرفتار هستند. به همین دلیل، بهرهوری در کسبوکارها کاهش یافته و مردم نیز از خدمات کیفی کم بهره ماندهاند.
دولت چهاردهم حالا وظیفه سنگینی پیش رو دارد، باید شرایطی فراهم کند تا سبک زندگی مردم با توجه به اهمیت اوقات فراغت بهینه شود و زمان، توان و امکان سفر و گردشگری برای خانوادهها فراهم شود. بهرهوری کسبوکارها ارتباط مستقیمی با برنامهریزی برای تمدید اعصاب و تفریح دارد. اگر دولت بتواند این دو را بهخوبی با هم ترکیب کند، شاهد تحولی در زندگی افراد و رشد اقتصادی کشور در مسیر صحیح نیز خواهیم بود.
* مدیرمسئول و سردبیر ماهنامه سفر