جوان آنلاین: کتابها حامل خاطرات زیادی با خودشان هستند. کتابخوانانی که کتابهایشان را از کتابفروشیهای شهر خریدهاند تا بعداً در موقعیتی مناسب پای خواندن کتاب بنشینند، متوجه بارخاطراتی کتابها هستند. کتابها در زمانهای که همه چیز مجازی شده، ارزشی بیشتر از یک شیء پیدا کردهاند. کتابها در دنیای شلوغ شبکههای اجتماعی و هوش مصنوعی، به مرور زمان ارزشهای معنوی زیادی پیدا میکنند.
کتابخوانان حرفهای معتقدند کتابها روح دارند و روح آن کتاب، به صاحب و خوانندهاش تعلق دارد. کسی که کتابی را به دست میگیرد و مشغول خواندنش میشود، هنگام مطالعه احساس و خاطرات مختلفی را تجربه میکند. گاهی گوشه کتاب چند کلمهای را مینویسد و گاهی دیگر زیر جملات مهم کتاب خط میکشد تا بعداً هنگام رجوع به کتاب، راحتتر بخشهای مهم متن را پیدا کند.
مهمترین یادگاری کتابهای چاپی میتواند همین مرور خاطرات باشد. اینکه کتاب را از کدام شهر و کتابفروشی خریدهای و با چه حس و حالی مطالعهاش کردهای. ما بعضی از کتابها را هنگام عاشق شدن میخوانیم، بعضی را در سفر مطالعه میکنیم و بعضی کتابهای دیگر همدم تنهایی ما در لحظات سخت زندگی میشوند. تمام اینها به بخشی از خاطرات خواننده کتاب تبدیل میشود و تا پایان عمر و تا زمانی که مالک آن کتاب است، همراهش باقی میماند. برای دارندگان و خوانندگان کتابها، این حسها ارزش فراوانی دارد.
این کتابها همراه خودشان عطر، بو و احساسی متفاوت به همراه دارند. شاید خوانندهای هنگام خواندن کتاب، چند قطره اشکی روی صفحات کتاب ریخته و همان چند قطره در گذر زمان به یک یادگاری باارزش تبدیل شده است. شاید خواننده دیگری هنگام خواندن جملاتی باب دلش از یک کتاب، نام محبوبش را کنار صفحهای نوشته و با اضافه کردن تاریخ آن روز، سعی کرده احساسات آن لحظهاش را جاودانه کند. تمام این یادگاریها، آن کتاب را در ذهنمان ماندگار میکنند و در حکم نشانهای برای مرور خاطرات گذشته میشوند.
هاله اشیا
والتر بنیامین، نویسنده و فیلسوف آلمانی در همین رابطه از هاله اشیا سخن میگوید؛ هالهای که همان حس و حال و خاطراتی که یک شیء را در برگرفته شامل میشود و برای همیشه با آن شیء باقی میماند. این ویژگی مهمی است که به هیچ عنوان کتابهای الکترونیک را در بر نمیگیرد. کتابهای الکترونیک برای خوانندگانش فقط تعدادی کلمه بدون احساس هستند که از پشت مانیتور یا تلفن همراه خوانده میشوند. در این سبک از کتابخوانی دیگر از بوی کتاب و احساس به دست گرفتن کتاب خبری نیست. همه چیز مصنوعی است و در چیزهای مصنوعی نباید دنبال خاطره و احساس گشت.
در کتابهای الکترونیک و نمایشگرهای نشاندهندهشان، شور و شوقی بابت خریدن و داشتن کتابها وجود ندارد. خبری از آن هالهای که نویسنده آلمانی از آن صحبت میکند، نیست و همین نشان میدهد تکنولوژی بخش مهمی از حسها آدمها را از بین برده است.
کسانی که کتابهای الکترونیک میخوانند، درکی از داشتن کتابخانه و لذت نگاه کردن به کتابهای داخل آن ندارند. آنها هیچ وقت مشقت لذتبخش در جعبه گذاشتن کتابها و باز کردن آنها را در محلی جدید درک نمیکنند. یکی از مسائلی که کتابخوانان با آن درگیر میشوند، در کارتن گذاشتن کتابها به خاطر جابهجایی خانهشان است؛ کسانی که توان دل کندن از کتابهایشان را ندارند و نمیتوانند به راحتی از خاطراتشان دل بکنند، برای آنها در کارتن گذاشتن و از کارتن بیرون آوردن مثل یک آیین باشکوه میماند.
کنشی برای بازیابی خاطرات
بنیامین معتقد است کتابخانهها جایگاه خاطرات هستند و باز کردن و بیرون آوردن کتابها از جعبهها با کنش بازیابی خاطرات همراه است. او در این رابطه چنین مینویسد: «این کار نه تنها افکاری را به یادمان میآورد بلکه تصاویر و خاطرات کتابی را با تردستی تمام در خاطرمان زنده میکند: خاطراتی از شهرهایی که در آنها این گنجها را پیدا کردیم، یادهایی از حراجیهایی که بعضی از این کتابها را خریدیم، خاطراتی از همه آن اتاقهایی که این کتابها را در آنها نگهداری میکردیم. کتابی که از جعبه بیرون میآورم، در آن لحظه کوتاه که میخواهم آن را سر جایش بگذارم، ناگهان در دستانم به یک مظهر، یادگاری یا بازمانده تبدیل میشود، جزئی از دی. ان.ای که میتوان تمام بدن را بر اساس آن دوباره ساخت.»
هر نسخهای از کتابی سرگذشت و سرنوشت خودش را پیدا میکند که از دیگر کتابها متفاوت است. حال و هوایی که کتاب را خریدیم و آن را خواندیم برای همیشه در ذهنمان نقش میبندد و با نگاهی به آن کتاب و با مرور و بازخوانیاش بسیاری از این خاطرات زنده میشود.
بهتر است کتابها را مثل اشیایی بیجان نبینیم. کلمات به کتابها زندگی میبخشند و این جانبخشی باعث میشود آنها به همراهان خوب برای خوانندگانشان تبدیل شوند؛ همراهانی وفادار و بدون توقع که هر لحظه چشمانتظار خوانده شدن هستند و از مصاحبت با آدمها لذت فراوانی میبرند.