جوان آنلاین: دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده تعرفههای جدید را اعلام کرد. عصر تجارت بینالملل آزاد و گسترده که بر اساس ساز وکاری مبتنی بر قوانین ساخته شده بود، ناگهان به پایان رسید. ترامپ تعرفههای کلانی را وضع کرد که تقریباً همه کشورهای خارجی را تحت تأثیر قرار میدهد. از یک جهت، اقدام او غافلگیرکننده نبود. از لحظه روی کار آمدن ترامپ، کسب و کارها و تحلیلگران مالی میدانستند رئیسجمهور جدید، موانع تجاری را افزایش خواهد داد، اما ابعاد اقدام تعرفهای ترامپ، بدترین ترسها را تأیید کرد، چراکه واشینگتن، تجارت بینالمللی را به شدت محدود کرده است.
ترامپ در توجیه این اقدام، ایالات متحده را قربانی رویههای تجاری ناعادلانه معرفی کرده است، اما مانند بسیاری از ایدههای ترامپ، در ادعاهای او بیش از یک حقیقت وجود دارد. به عنوان مثال، چین از قوانین سازمان تجارت جهانی برای دسترسی به بازارهای سایر کشورها برای صادرات خود استفاده و در عین حال دسترسی به بازارهای خود را محدود کرده است. این کشور همچنین از یارانههای گسترده و دیگر اقدامات به منظور تقویت رقابت جهانی شرکتهای چینی استفاده کرده است که از جمله وادار کردن شرکتهای خارجی به واگذاری فناوری یکی از این موارد است، اما ترامپ به جای اصلاح قوانینی که برخی شرکای تجاری امریکا از آن استفاده کردند، تصمیم گرفت کل این ساز و کار را منفجر کند. او این نابودگری را برای تجارت با همه شرکای تجاری بزرگ ایالات متحده و نه متحدان و رقبا در نظر گرفته است. بسیاری از مردم امیدوارند تعرفههای ترامپ زودگذر باشد. شاید کاخ سفید برخی از نرخهای خود را کاهش دهد، به ویژه در شرایطی که کشورها برای معافیت لابی میکنند، اما واقعیت این است که بعید است بار دیگر به عصر تجارت آزاد بازگردد. در عوض، هرگونه چانهزنی بین ترامپ و سایر کشورها، یک سیستم اقتصادی در حال ظهور را شکل میدهد که با حمایتگرایی، تنشها و معاملات تعریف میشود که بنا بر قول ترامپ، نتیجه آن تولید مشاغل بیشتر نخواهد بود. این آشفتگی برای همه و طی سالهای آینده ادامه خواهد داشت.
واقعیتی که عیب نیست
به گفته ترامپ، ایالات متحده برای اصلاح عدم تعادل تجاری خود به تعرفههای کلان نیاز دارد. این تصور، از پشتوانه منطقی چندانی برخوردار نیست. درست است که ایالات متحده با بیشتر کشورها کسری تجاری دارد، اما این واقعیتی است که اشکال محسوب نمیشود و به این معناست که سایر کشورها در تولید کالاهای مدنظر مصرفکنندگان امریکایی، کارآمد هستند و به همین دلیل بیشتر امریکاییها از دیگر کشورها خرید میکنند. با این حال، ترامپ معتقد است هر کشوری که مازاد تجارت دوجانبه با ایالات متحده داشته باشد، تخلف میکند و برای یکسان کردن به تعرفههای متقابل نیاز است. ترامپ برای تصمیمگیری در مورد اینکه چه تعرفههایی وضع کند، ظاهراً تمام راههایی را که کشورها در آن تخلف میکنند، از جمله از طریق تعرفهها، موانع غیرتعرفهای و دستکاری ارز محاسبه کرد تا کل «تعرفه» هر کشور بر ایالات متحده را تخمین بزند. در عمل، این به معنای تقسیم کسری تجاری ایالات متحده با یک کشور بر مقدار کالاهایی بود که به امریکا صادر میکرد. (این محاسبات به راحتی تجارت خدماتی مانند گردشگری، آموزش و خدمات تجاری را که در آن ایالات متحده با بیشتر شرکای تجاری خود مازاد دارد، حذف میکند.) بر همین اساس، ترامپ به هر کشور تخفیف ۵۰ درصدی داد و تعرفههای متقابلی را بر واردات کالاها معادل نیمی از این میزان اعمال کرد.
کشورهای دیگر متخلفند
برای اینکه ببینید این روند در عمل چگونه کار میکند، به چین نگاه کنید. در سال ۲۰۲۴، ایالات متحده با این کشور ۴/ ۲۹۵ میلیارد دلار کسری تجاری داشت و ۹/ ۴۳۸ میلیارد دلار کالاهای چینی وارد کرد. بنابراین ترامپ محاسبه کرد که چین نرخ مؤثر تعرفه ۶۷ درصدی بر واردات از ایالات متحده دارد یا ۴/ ۲۹۵ میلیارد دلار تقسیم بر ۹/ ۴۳۸ میلیارد دلار. بنابراین ترامپ تعرفههای متقابل بر کالاهای وارداتی امریکا از چین را ۳۴ درصد (نصف ۶۷ درصد) تعیین کرد. به نظر میرسد این رقم بالاتر از تعرفههای ۲۰ درصدی است که در حال حاضر اعمال شدهاند و در مجموع، کل تعرفه ۵۴ درصدی بر واردات از چین خواهد بود. اما وضعیت در مورد کشورهایی که ایالات متحده در برابر آنها مازاد تجاری دارد چطور است؟ صادرات ایالات متحده به استرالیا و بریتانیا بیشتر از واردات از این کشورهاست و این نشان میدهد که ایالات متحده در برابر این دو، متخلف است، اما از نظر کاخ سفید، تنها کشورهای دیگر تخلف میکنند. نکته مهم این است که تعرفهها به خودی خود کسری تجاری کل ایالات متحده را از بین نمیبرد مگر اینکه این کشور کاملاً خود را از تجارت بینالمللی دور کند. به این دلیل که کسری تجاری در واقع شکاف بین ذخیره داخلی و سرمایهگذاری است و ایالات متحده همچنان مکان خوبی برای سرمایهگذاری است، اما نرخ پس انداز خصوصی آن پایین است و دولت کسری بودجه زیادی دارد. اگر ترامپ واقعاً میخواهد حساب تجاری را به تعادل برساند، بهتر است اقداماتی را برای ارتقای ذخیره ملی دنبال کند و حتی اگر امریکا کسری تجاری کلی نداشته باشد، باز هم احتمالاً با برخی کشورها کسری تجاری و با سایرین مازاد خواهد داشت و عدم تعادل تجاری دوجانبه، ماهیت تجارت بینالمللی است.
ترامپ همچنین تعرفهها را ابزاری برای احیای تولیدات ایالات متحده میداند، اما این تنها نوعی حدس و گمان است. تعرفههای ترامپ چنان طیف وسیعی از محصولات و شرکای تجاری را در بر میگیرد که به طور اجتناب ناپذیری اثرات نامطلوبی بر اقتصاد ایالات متحده خواهد داشت. صنایعی که زنجیرههای تأمین پیچیدهای در چندین کشور دارد، مانند خودروسازی، با شدیدترین عواقب مواجه خواهند شد، اما هر کسبوکاری که از زنجیرههای تأمین کارآمد و مقرونبهصرفه بهرهمند شده باشد، اکنون برای کاهش مواجهه با سیاستهای تجاری و خطرهای ژئوپلتیکی باید تعدیل شود. این امر به ناچار قیمتها را برای مصرف کنندگان افزایش میدهد، زیرا کسب و کارها به جای کارایی، انعطاف پذیری را در اولویت قرار میدهند. حتی محصولات کشاورزی، ماشینآلات و تجهیزات و کالاهای با فناوری پیشرفته صادراتی ایالات متحده تحت تأثیر تعرفههای تلافی جویانه شرکای تجاری واشینگتن قرار خواهند گرفت.
عاملی مخرب در مسیر اقتصاد جهانی
بقیه جهان همچنان به اظهارات ترامپ واکنش نشان میدهند، اما کشورها احتمالاً با ترکیبی از تلافی، مماشات و تنوع پاسخ خواهند داد. هر کدام از این رویکردها چالشهایی دارند؛ نخست، تلافی را در نظر بگیرید. چندین کشور که شهروندان آنها هم خشمگین هستند، قبلاً قول دادهاند در پاسخ به تحریکات ترامپ، بر کالاهای ساخت امریکا تعرفه اعمال کنند. مصرفکنندگان کانادایی محصولات ایالات متحده را تحریم و گردشگران سایر نقاط جهان احتمالاً از ایالات متحده دوری میکنند، اما انتقامجویی هزینههای خاص خود را دارد، زیرا عدم اطمینان در مورد تجارت جهانی را افزایش میدهد که به سرمایهگذاری تجاری آسیب میزند. مماشات با خطرات کمتری همراه است. تجارت دوجانبه را نمیتوان یک شبه متعادل کرد، اما کشورها میتوانند قول دهند که کالاهای بیشتری از ایالات متحده بخرند و موانع این واردات را کاهش دهند. ترامپ، پیش از این تعرفهها را بر اساس دلایل امنیت ملی توجیه و از آنها به عنوان ابزاری برای محدود کردن مهاجرت غیرقانونی و ورود مواد مخدر غیرقانونی به کشورها استفاده کرد. شرکای تجاری ایالات متحده میتوانند پیشنهاد دهند اقدامات جسورانهای برای جلوگیری از رسیدن این بلاها به سواحل امریکا اتخاذ کنند. به هر حال ترامپ عاشق یک توافق است، بنابراین هر کشوری باید راههایی بیابد تا به او امکان ادعای پیروزی را بدهد. کشورهای دیگر قول خرید کالاهای بیشتر از ایالات متحده را میدهند، بعید است که مازاد تجاری آنها با ایالات متحده به سرعت کاهش یابد تا رئیسجمهور را خوشحال کند و مانع از اقدامات تنبیهی اضافی شود.
ایالات متحده نقش خود را به عنوان سنگر تجارت آزاد واگذار کرده است و در عوض رهبری روندی را به عهده گرفته که به مصرف کنندگان و کسب و کارها در سراسر جهان آسیب خواهد رساند. تعرفهها در صورت تداوم، میراث ترامپ را نه بهعنوان بازرگانی زرنگ، بلکه بهعنوان عاملی مخرب در مسیر پیشرفت اقتصادی تشریح میکنند.
*استاد دانشکده دایسون در دانشگاه کرنل و عضو ارشد مؤسسه بروکینگز
منبع: فارن افرز