کد خبر: 1262584
تاریخ انتشار: ۱۷ آبان ۱۴۰۳ - ۰۴:۰۰
پرستاری که مسئول تعدادی بیمار بدحال است و با اینکه در زندگی شخصی مشکلات خاص خود را دارد باید تلاش دیگرخواهانه و ایثارگرایانه‌ای برای کاستن رنج بیمارانش- که اکنون به او نیازمند هستند- به خرج دهد و اینجا همان نقطه مشترک انسانی ا‌ست که لازمه پرستار بودن است و برای رسیدن به این نقطه شناختی و معرفتی است که نیازمند الگو و راهنمایی، چون حضرت زینب (س) هستیم
نسیم کاهیرده* 

جوان آنلاین: دین اسلام به عنوان مجموعه تعالیم و دستورالعمل‌های الهی که متضمن سعادت دنیوی و اخروی مسلمانان است در مورد جامعه اسلامی هم تأکیدات فراوانی دارد، چراکه افراد در عرصه اجتماعی به رشد و تعالی کامل دست می‌یابند. ایران به عنوان جامعه‌ای شیعی که به واسطه انقلاب اسلامی سال ۵۷ داعیه حکومت اسلامی را داشته است تلاش نموده تا قوانین حاکم بر جامعه را برمبنای اصول اسلامی بنیان نهد و به موازات آن از طریق سیاستگذاری‌های فرهنگی با معرفی سیره پیامبر (ص)، امامان معصوم و اهل بیت (ع) آحاد مردم را به سمت انتخاب سبک زندگی اصیل اسلامی سوق دهد. طی دهه‌های گذشته نامگذاری‌های نمادین از حضرات معصومین و اهل بیت (ع) یکی از شیوه‌های تبلیغ و ارائه الگو به جامعه بوده است. روز پرستار از جمله این نامگذاری‌هاست که مصادف با میلاد حضرت زینب (س) و با هدف بزرگداشت و معرفی مقام این بانوی برجسته اسلام به عنوان الگویی از خودگذشتگی و صبر و پایداری یک انسان متعالی است. 
 
فلسفه نامگذاری روز پرستار
این نوع نامگذاری برای موقعیت اجتماعی «پرستار بودن» به نوعی بیانگر نگاه غیر مادی و الهیاتی به موضوع است که اهمیت آن را به عنوان یک شغل و منبع درآمد در درجه دوم قرار می‌دهد. نگاهی به فرمایشی از امام خمینی درباره جایگاه و ارزش پرستار این واقعیت را تأیید می‌کند. ایشان فرموده‌اند: «متوجه باشید که این شغل را به جهات مادی آلوده نکنید که هم کار کرده باشید و هم اجر نبرده باشید.» (سید روح‌الله موسوی خمینی، صحیفه امام، ج ۱۲، ص ۲۸۵)
به عبارتی می‌توان گفت هدف از چنین نامگذاری تلاش جامعه دینی برای رسیدن به وضعیتی است که بیشترین انتظار از یک پرستار مسلمان شیعه محقق شود؛ پرستاری که با شخصیت حضرت زینب آشنا شده است و از قدرت و سلامت روحی، دیگرخواهی، صبر و پایداری ایشان در دل مصائب عاشورا و اسارت با خبر است از این‌رو چنین خصایل انسانی ارزشمند را که لازمه کار خود می‌بیند مدام با تاسی به چنین الگویی، درونی می‌سازد. دیگرخواهی متناسب با رشد و تعالی انسان و سلامت روح و روان اوست. انسان‌های سلامت و متعالی علاوه بر نیاز‌های روحی روانی خود به افراد اطراف خود نیز توجه دارند، از این رو درد و رنج‌های دیگران آن‌ها را متأثر و وادار به حرکت می‌کند تا جایی که برای کمک به دیگران حتی خود را به رنج می‌افکنند. این ویژگی انسانی در میان زنان به دلیل عواطف و احساسات پررنگ‌تر، نمود بیشتری دارد و زمانی که متکی به اعتقاد و باور و ایمان قلبی باشد در وجود او تثبیت می‌شود. در مورد حضرت زینب (س) دو عامل مذکور همدیگر را تقویت کرده‌اند و از این‌روست که تاریخ شاهد حضور زنی اسطوره‌ای است که در مصافی کاملاً مردانه، خشن و نابرابر با اتکا به ایمانی مستحکم و اعتقادی راسخ، پرستار کودکان، زنان و بیماران کاروان اسرا می‌شود. «حضرت زینب فقط این نبود که برادرش را از دست داده بود یا دو فرزندش را یا همه عزیزان و اصحاب را این هم بود که شاید اهمیتش کمتر از آن نباشد که در میان آن همه دشمن باید بار سنگین اداره و حراست خیمه‌گاه شکست خورده متفرق شده را به عهده گیرد؛ حتی امام سجاد را هم باید اداره کند». (سید علی خامنه‌ای انسان ۲۵۰ ساله، ص ۱۶۵)
نه اینکه او فرا انسان بوده است و احساسات نداشته و در اوج مصیبت‌های عاشورا قلبش به درد نیامده؛ آری همه این‌ها هست، اما ایمان، دیگرخواهی، احساس مسئولیت در حمایت و محافظت از دیگرانی که ضعیف‌تر هستند و از همه مهم‌تر رسالت بزرگ رساندن پیام نهضت خونین امام حسین (ع) که بر عهده گرفته مانع می‌شود که دچار ضعف شود. 
موقعیت‌هایی برای زینب‌گونه بودن
اگرچه برای افراد عادی تجربه چنین موقعیت‌های صعب و دشواری محتمل نیست و این آزمون‌های دشوار مخصوص اولیا و برگزیدگان الهی است، اما شبیه این حالات روحی و روانی بالاخره در یک مقطع از زندگی برای همه ما اتفاق می‌افتد؛ مقطعی که با وجود انبوه غم و رنج و سختی، به واسطه احساس مسئولیتی نسبت به دیگری باید خود را سر پا نگه داریم؛ این دیگری شاید پدر، مادر، فرزند، خواهر، برادر، دوست و... باشد که از ما شرایط بغرنج‌تری را تجربه می‌کند و ما باید پرستار او باشیم! یا اصلاً همان پرستاری که مسئول تعدادی بیمار بد حال است و با اینکه در زندگی شخصی مشکلات خاص خود را دارد باید تلاش دیگرخواهانه و ایثارگرایانه‌ای برای کاستن رنج بیمارانش- که اکنون به او نیازمند هستند- به خرج دهد و اینجا همان نقطه مشترک انسانی است که لازمه پرستار بودن است و برای رسیدن به این نقطه شناختی و معرفتی است که نیازمند الگو و راهنمایی، چون حضرت زینب (س) هستیم. 
 متأسفانه واقعیت‌های موجود نشان‌دهنده فاصله دور بسیاری از پرستاران جامعه ما از چنین الگو و تیپ ایده‌آل شخصیتی است. شواهد و قرائن (انبوه شکایات و نارضایتی بیماران) بسیاری نشان می‌دهد طیفی از پرستاران ما به رغم اینکه در جامعه‌ای شیعی مانند ایران زیست نموده‌اند به لحاظ پایبندی به موازین اخلاقی حرفه پرستاری نه تنها مسیر زینب گونه شدن را در پیش نگرفته‌اند که برعکس نوعی نگرش اومانیستی و رویه‌ای عافیت‌طلبانه و مادی را برگزیده‌اند و به بهانه کار سخت و دستمزد‌های پایین از وظایف انسانی خود در قبال بیماران شانه خالی می‌کنند. نکته قابل توجه اینکه، در جوامع غربی اگر چه قوانین دینی حاکم نیست، اما قوانین نظارتی محکم و حساب شده‌ای وجود دارد که الزام آور هستند، بنابراین پرستار در چنین سیستمی حتی اگر باور دینی و اخلاقی هم نداشته باشد به واسطه بازدارندگی قوانین نمی‌تواند در مورد بیماران سهل انگاری داشته باشد. اگرچه قوانین به تنهایی نمی‌توانند افراد را ملزم به اخلاقی بودن کنند، اما تا حد قابل توجهی مانع از بی‌اخلاقی‌ها و ظلم اجتماعی نسبت به افراد بیمار، معلول، سالمند و هر فردی که به لحاظ جسمی و روحی ضعیف است می‌شوند. 
با این اوصاف شاید عده‌ای مدعی شوند که الگو‌های مذهبی- تاریخی پاسخگوی نیاز جامعه امروز ما نیستند که باید آن‌ها را به مرور تجربه‌های موفق حضور پرستاران در دوران دفاع مقدس و بازه زمانی شیوع کرونا ارجاع داد؛ مقاطع بحرانی و حساسی که با شکوه‌ترین صحنه‌های انسانی ایثارگرانه رقم خورد. 
بنابراین اینجا مسئله ما ناکارآمدی الگو‌های دینی- تاریخی نیست، بلکه در وهله نخست با عدم توفیق در استخراج منابع شناختی مورد نیاز جامعه از دل دین و بعد، عدم توانایی در تدوین قوانین دینی قابل اجرا روبه‌رو بوده‌ایم. 
*جامعه‌شناس تشیع و پژوهشگر اسلامی

برچسب ها: پرستار ، بیماران ، فلسفه
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار