جوان آنلاین: «هر ایرانی، یک سرمایهگذار بالقوه است.» این را محمد حسینی، کارآفرین ۳۲ سالهای میگوید که با فروش خودروی شخصیاش، کارگاهی راهاندازی کرده و حالا برای ۲۰نفر اشتغال ایجاد کرده است. در روزهایی که اقتصاد کشور زیر فشار تحریم و نوسان ارز نفس میکشد، سرمایهگذاری داخلی میتواند حکم خونی تازه در رگهای تولید ملی را داشته باشد، اما این سرمایههای پراکنده از پساندازهای خرد تا داراییهای کلان، چگونه میتوانند به چرخه تولید راه یابند؟ گفتوگو با فعالان اقتصادی نشان میدهد که اعتماد به سیاستگذاریها، حذف بروکراسی و ارائه مشوقهای هدفمند، رمز گشودن این گره است. از مادری در کرج که با وامی خرد، کارگاه خیاطی راه انداخت تا کارآفرینانی که به جای خرید ارز، خط تولید تأسیس کردند، همه یک پیام واحد دارند: ما میتوانیم. آمارها هم مؤید این امیدند. فقط در سال گذشته، سرمایهگذاری داخلی در بخش صنعت، ۱۵۰ هزار فرصت شغلی ایجاد کرده است. با این حال، راه پیشرو نیازمند عزم، تدبیر و سیاستگذاری بلندمدت است.
اقتصاد ایران طی سالهای اخیر با چالشهای پیچیدهای از جمله تحریمهای خارجی، نرخ تورم بالا و نوسانات ارزی مداوم روبهرو بوده است. در این شرایط، سرمایهگذاری داخلی بهعنوان یک راهکار بومی، کمریسک و پایدار، بیش از پیش اهمیت یافته است، اما چطور میتوان اعتماد مردم و بخش خصوصی را برای ورود سرمایه به چرخه تولید جلب کرد؟
اعتماد، پیشران سرمایهگذاری
محمد حسینی، کارآفرین جوان و بنیانگذار یک کارگاه کوچک معتقد است «اعتمادسازی» قلب تپنده هر برنامه اقتصادی است. او تجربه خود را اینگونه روایت میکند: «سه سال پیش با فروش ماشینم و وامی کمبهره، کارگاهی راه انداختم. چیزی که من را به آینده امیدوار کرد، ثبات نسبی در سیاستها و تسهیلات هدفمند بود. اگر مردم مطمئن باشند که قوانین اقتصادی پایدار و حمایت دولتی واقعی است، قطعاً سرمایهشان را بهجای بازارهای غیرمولد، وارد تولید خواهند کرد.» او تجربه کشورهای موفقی را مثال میزند که با شفافیت قوانین و کاهش ریسک اقتصادی، سرمایههای داخلی را به موتور توسعه تبدیل کردند.
الهام از داستانهای واقعی
سرمایهگذاری تنها با منابع کلان معنا نمییابد؛ گاهی سرمایهای کوچک، بنیان تحولی بزرگ را میسازد. فاطمه رحیمی، مادر ۵۴ سالهای از کرج با وامی ۵۰میلیون تومانی، کارگاه خیاطی کوچکی راهاندازی کرده و اکنون پنج نفر دیگر نیز با او مشغول کارند. او میگوید: «ابتدا فکر نمیکردم این مبلغ کم بتواند تغییری ایجاد کند، اما حالا از سفارشها و استقبال بازار شگفتزدهام.» در مقیاسی بزرگتر، شرکتی در تبریز با تکیه بر سرمایهگذاری جمعی چند کارآفرین محلی در حوزه تجهیزات کشاورزی راهاندازی شده و حالا به کشورهای منطقه صادرات دارد. مدیرعامل این شرکت میگوید: «پول را به جای دلار، به تولید تزریق کردیم و امروز نتیجه آن را در بازارهای صادراتی میبینیم.»
نقش دولت: تنظیمگر یا تسهیلگر؟
دولت بهعنوان بازیگر اصلی اقتصاد کلان، نقشی اساسی در فعالسازی سرمایههای داخلی ایفا میکند. حسینی، سرمایهگذار بخش خصوصی تأکید میکند: «برای ما شفافیت در قوانین، ثبات نرخ ارز و تورم و وجود مشوقهای واقعی مهمترین عوامل تصمیمگیری هستند.» او همچنین پیشنهاد ایجاد صندوقهای سرمایهگذاری مشترک با مشارکت مردمی را مطرح میکند و هشدار میدهد: «تا زمانی که نوسان قیمت ارز و تورم کنترل نشود، سرمایهها به سمت بازارهای غیرمولد مانند طلا و ارز متمایل خواهند بود.»
موانع سر راه سرمایههای ملی
با وجود ظرفیت بالای اقتصاد داخلی، موانعی جدی در مسیر سرمایهگذاری وجود دارد. حسینی از تجربه شخصیاش میگوید: «دریافت مجوز برای راهاندازی کارگاه، ۹ماه طول کشید. این حجم از بروکراسی، برای سرمایهگذاران دلسردکننده است.» وی همچنین به بیثباتی قیمت مواد اولیه و نوسانات بازار اشاره میکند و میگوید: «بدون پیشبینیپذیری اقتصادی، برنامهریزی برای تولید ناممکن است.»
بازار سرمایه؛ پل اتصال سرمایههای خرد به تولید
حسینی معتقد است، بازار سرمایه میتواند ابزاری مؤثر برای جذب سرمایههای مردمی باشد، مشروط بر اینکه شفافیت و نظارت قوی وجود داشته باشد. او میگوید: «باید به مردم اطمینان داد که سرمایهگذاری در بورس، به تولید میرسد نه به سوداگری. این نیازمند اعتمادسازی است نه وعدههای زودگذر.»
راهکارهایی برای تقویت سرمایهگذاری داخلی
کارشناسان اقتصادی و فعالان بخش خصوصی، مجموعهای از راهکارها را برای تقویت سرمایهگذاری داخلی مطرح میکنند:
۱- اصلاح نظام بانکی: کاهش سود وامهای تولیدی و تخصیص هدفمند منابع.
۲-کاهش بروکراسی: حذف روندهای زائد و تسریع صدور مجوزهای کسبوکار.
۳- مشوقهای مالیاتی: معافیتهای هوشمند برای تولیدکنندگان و استارتاپها.
۴- تقویت بازار سرمایه: تسهیل ورود شرکتهای تولیدی به بورس و آموزش عمومی برای افزایش سواد مالی.
۵- فرهنگسازی: ترویج فرهنگ سرمایهگذاری مولد از طریق رسانهها و نظام آموزشی.
حسینی پیشنهاد میدهد، دولت کارزارهای تبلیغاتی ملی راهاندازی کند، مثل «سرمایهگذاری برای ایران» تا مشارکت مردمی تقویت شود.
سرمایه ایرانی، سرمایهای ملی
سرمایهگذاری داخلی، نه تنها یک راهکار اقتصادی، بلکه نمادی از خودباوری ملی است. کارآفرینانی مانند فاطمه رحیمی و محمد حسینی نشان دادهاند که با اعتماد، انگیزه و حمایت هدفمند، میتوان چرخ تولید را به حرکت درآورد. حال نوبت دولت و مجلس است تا با اصلاحات ساختاری و سیاستگذاریهای هوشمندانه، این سرمایهها را به جریان مولد تبدیل کنند.
سرمایهگذاری داخلی، نقطه شروع احیای اقتصاد ملی است
برای بررسی دقیقتر بسترها و الزامات جذب سرمایههای داخلی با علیرضا نادری، اقتصاددان گفتوگو کردیم. نادری معتقد است که سرمایهگذاری داخلی، اگر بهدرستی هدایت شود، میتواند ساختار اقتصاد ایران را متحول کند.
چرا سرمایهگذاری داخلی در شرایط کنونی اهمیت بیشتری پیدا کرده است؟
ما در یک شرایط خاص هستیم؛ تحریمهای خارجی، دسترسی به منابع بینالمللی را محدود کرده و از طرفی اقتصاد جهانی بیثباتتر شده است. در چنین وضعیتی، اتکا به منابع داخلی و سرمایههای موجود در داخل کشور نهتنها یک انتخاب، بلکه یک ضرورت راهبردی است. سرمایهگذاری داخلی باعث کاهش وابستگی، ایجاد اشتغال و پویایی اقتصادی میشود.
چه موانعی پیشروی سرمایهگذاری داخلی وجود دارد؟
متأسفانه، نظام بانکی ناکارآمد، بروکراسی پیچیده و نبود ثبات در سیاستهای اقتصادی، موانع اصلی هستند. ما نیاز داریم به یک محیط پیشبینیپذیر برای سرمایهگذار. وقتی فرد نمیداند فردا قیمت دلار چقدر است یا قوانین چقدر تغییر میکند، طبیعتاً ریسک نمیکند. این بیثباتی، سرمایه را به بازارهای دلالی سوق میدهد.
دولت برای اصلاح این وضعیت چه کند؟
دولت باید نقش تسهیلگر و مشوق را ایفا کند. اولاً باید فرآیندهای اداری را اصلاح کند و موانع صدور مجوزها را بردارد. ثانیاً با ایجاد صندوقهای سرمایهگذاری عمومی و منطقهای، باید امکان مشارکت سرمایهگذاران خرد را فراهم کند. همچنین سیاستهای تشویقی مثل معافیت مالیاتی هدفمند و تضمین خرید محصولات تولیدی میتواند مؤثر باشد.
چه نقشی برای مردم در این فرآیند قائل هستید؟
مردم ستون فقرات سرمایهگذاری داخلی هستند. اگر فرهنگ سرمایهگذاری مولد نهادینه شود، حتی پساندازهای کوچک هم میتوانند موتور یک کسبوکار شوند. مثلاً وقتی مردم سهام یک شرکت تولیدی را میخرند یا در صندوق پروژههای صنعتی مشارکت میکنند، هم سود میبرند و هم به کشور کمک میکنند.
آینده سرمایهگذاری داخلی را چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر اصلاحات اساسی انجام شود و اعتماد عمومی بازگردد، آینده روشنی در انتظار ماست. ما ظرفیتهای بینظیری در منابع انسانی، فنی و مالی داریم. فقط باید با برنامهریزی دقیق، این منابع را به هم متصل کنیم.
فناوری و استارتاپها؛ پیشرانهای نوین سرمایهگذاری داخلی
یکی از ظرفیتهای مغفولمانده در توسعه سرمایهگذاری داخلی، نقش فناوری و زیستبوم استارتاپی کشور است. برخلاف تصورات رایج، بسیاری از استارتاپها با سرمایههای محدود ولی خلاقیت بالا شکل میگیرند و میتوانند موتور نوآوری در اقتصاد باشند. پلتفرمهای مالی نوین، ابزارهایی مانند تأمین مالی جمعی، کیفپولهای دیجیتال و بازارهای سرمایهگذاری هوشمند را در اختیار مردم گذاشتهاند که میتوانند سرمایههای خرد را بهسرعت به بخش تولید پیوند دهند. مریم قاسمی، فعال اقتصادی دیجیتال به «جوان» میگوید: «ما بهراحتی میتوانیم پروژههای تولیدی را به مردم معرفی کنیم و از آنها بخواهیم در آن سرمایهگذاری کنند. در برخی پروژهها، تنها در چند روز سرمایه لازم تأمین شده است.» به اعتقاد او، اگر دولت زیرساخت حقوقی این روشهای نوین را بهرسمیت بشناسد و از آن حمایت کند، انقلاب بزرگی در سرمایهگذاری داخلی شکل خواهد گرفت.
نقش نهادهای غیردولتی و تشکلهای مردمی
به گفته قاسمی، سازمانهای مردمنهاد، اتاقهای بازرگانی، تعاونیها و بنیادهای توسعه محلی نیز میتوانند حلقه واسط مهمی میان سرمایهگذاران و پروژههای تولیدی باشند. بهویژه در مناطق محروم، تجربه نشان داده که تشکیل تعاونیهای محلی، هم به افزایش سرمایهگذاری منجر شده و هم به توزیع عادلانهتر منافع کمک کرده است.
جمعبندی
سرمایهگذاری داخلی امروز دیگر فقط معادل کارخانهسازی با میلیاردها تومان سرمایه نیست؛ از کارآفرینهای کوچک تا توسعهدهندگان نرمافزار و نهادهای مدنی همه در این مسیر نقش دارند. لازمه شکوفایی این مسیر فقط یک چیز است باور به توان ایرانی و این باور، وقتی با حمایت ساختاری و سیاستگذاری هوشمند همراه شود، آیندهای میسازد که در آن، تولید ملی نه یک شعار، بلکه یک واقعیت اقتصادی است.