یکی از اصلیترین نیازهای هر جامعه امنیت است، بنابراین حذف امنیت، هدف اصلی دشمنانی است که این شرایط بحرانی و شورشی را در جامعه ایجاد کردهاند. در جامعهشناسی مفهومی داریم به نام احساس امنیت، یعنی احساسی که شهروندان نسبت به امنیتشان در شئونات مختلف امنیت از جمله اقتصادی و اجتماعی دارند؛ یعنی نشانه اصلی دشمنان در این درگیریها، همان احساس امنیت است تا آن را مخدوش کنند، چراکه اگر این احساس مخدوش شد، زمینهای میشود برای انواع خرابکاریها، بنابراین نقطه اصلی که هدف دشمن است، امنیت و احساس امنیت است. اگر این احساس امنیت مخدوش و مورد هدف قرار گرفت، جامعه منفعل و همه روندها، کارکردها دچار اختلال میشود و اثرات آن بسیار چشمگیر خواهد بود. وقتی جامعه وارد اقدامات خشن و داعشی طور شد، در فضای عمومی جامعه، شهروندان هم احساس امنیتشان مخدوش میشود. وقتی شهروند مهمترین نوع امنیت را که جانی است، احساس نکند و آن را نداشته باشد، برای انجام فعالیتهایی از جمله کسب و کار، تحصیلات، تدریس، اداره رفتن و هر امری که در نظر بگیرید، دچار مشکل میشود و وقتی دچار مشکل شد، جامعه را دچار اختلال میکند و این همان چیزی است که دشمن میخواهد.
مورد دومی که باید به آن اشاره کرد و هدف دشمن است، مرعوب کردن حافظان امنیت است. هر جامعهای برای حفظ امنیت، بانیانی دارد که همان حافظان امنیت هستند و دستگاههایی هم که از بروز امنیت پیشگیری میکنند، دارای فعالیت و وظیفه حساس و مهمی هستند که گردنشان است. دشمن میخواهد آنها را مرعوب کند. هر چند با توجه به ساختار و هستیشناسی و معرفتشناسی امنیتی جمهوری اسلامی، این اتفاق تقریباً امکانش بین حافظان امنیت بسیار کم است، ولی دشمن تلاشش را انجام میدهد و وقتی توانست درصدی هدفش را محقق کند، آن وقت درصدی از چرخش امنیت دچار اختلال میشود و بعد همه شئونات جامعه را تحتتأثیر قرار میدهد.
مورد دیگری که هدف دشمن است و آن را دنبال میکند، ساختن تک تصویرهای خشن و فجیع هست. اگر چه تعداد این اقدامات زیاد نیست و جمعیتی که این اقدامات خشن را رقم میزند (از جمله تعداد افراد دخیل در کرج و شهادت آرمان دیده شد) بسیار محدود است، دنبال این هستند با استفاده از فناوریهای روز، تکتصویرهای فجیع برای تولید این تصاویر ایجاد و آن را در سطح بسیار گسترده فضای عمومی جامعه منتشر کنند. طبعاً بعد از انتشار این تصاویر در آن سوی مرزها و پخش آن از سوی رسانههای معاندی، چون اینترنشنال، بیبیسی و من و تو یادآور داعشیها در سطح جهانی شوند و با این عمل و جلب افکار دنیا حمایت آنها را برای اقدمات بعدی به دست آورند. همه این اهداف حول این موضوع است، بحرانی جلوه دادن فضای عمومی کشور. وقتی بتوانند این کار را انجام دهند، آن وقت این قبیل اقدامات را به نقاط دیگر کشور نیز گسترش میدهند.
در پاسخ به این سؤال که افراد تحتتأثیر چه چیزی مرتکب این طور جنایتی میشوند باید گفت، کاملاً آشکار است که این اتفاقات توسط مردم عادی جامعه و افراد معترض نمیافتد. در بعضی جوامع غربی سطح خشونت بالا داریم مثل نوجوانی که دهها نفر را در یک مدرسه به خون کشید و کمتکرار هم نیست، ولی در کشور ما کجا این دسته اتفاقات در تنشهای روزمره میافتد. میخواهم بگوییم که این کار مردمی نیست. بدون تردید توسط یک مجموعه در حال سازماندهی و ساماندهی است. ما یک قشر در کشور داشتیم که دستشان به ۱۷ هزار خون آلوده شد. سازمان منافقین زمانی که اصلاً خبری از داعش نبود، اقداماتی به مراتب خشنتر انجام میدادند. حال دنبالهروهای آنها و شبکههای آنها همچنان فعال هستند و با سازمانیهای اطلاعاتی خارج از کشور وارد عمل میشوند و اقداماتی محدودی انجام میدهند.
دیگر اینکه این قبیل اتفاقات تحتتأثیر دشمن اتفاق میافتد. اقدام شیراز نوعی از خرابکاری دشمن بود که داعش آن را بر عهده گرفت و تصاویر عاملان با پرچم مشخص آنها، تحتتأثیر تعالیم و آموزشها و تحریکات دستگاه امنیتی دشمن نشان دادهشد.
تهرانی که در همه ساعات شبانهروز امنترین شهر نهتنها در منطقه پرتنش خاورمیانه، بلکه در همه جهان زبانزد است و شهروندان در هر ساعت از شبانهروز میتوانند با هر وضعیتی حاضر شوند و اموراتشان را پیگیری کنند، به کجا میرسد که در گوشهای از آن اقدام فجیعی نسبت به یک پسر جوانی آن هم با سابقه درخشانی از جمله داوطلب کمکرسانی در بحرانهای سیل، کرونا و زلزله داشته و آن روز هم برای تأمین امنیت پای کار بودهاست، میافتد؟! این اتفاق مردمی نیست. پشت صحنه و اثرگذارش سیستم امنیت بیگانگان هستند که آن را مدیریت میکنند.
* جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی