جوان آنلاین: مفاخر ایرانزمین فقط به دانشمندان و اندیشمندان سدههای گذشته به ابوعلیسینا، ابوریحان بیرونی و زکریای رازی محدود نمیشود و ایرانیان در دوران معاصر و دهههای اخیر نیز چهرههای شاخص و ماندگاری را در حوزههای علمی و پزشکی به دنیا معرفی کردهاند که بسیاری از آنها چهرههای جهانی و بینالمللی هستند و منشأ خدمات و اقداماتی ارزشمند و جهانشمول. هرچند تلویزیون در ساخت مجموعههای نمایشی مبتنی بر زندگی دانشمندان ایرانی در اعصار گذشته، کارنامه قابل اعتنا و مقبولی دارد، مانند سریالهای بوعلی سینا، نردبام آسمان، روشنتر از خاموشی، خورشید شب و کیمیاگر، اما جای خالی مفاخر علمی معاصر در آثار نمایشی به شدت احساس میشود. اگر بنا به نام بردن از سریالهایی با محوریت زندگی فردی و علمی دانشمندان معاصر ایرانی باشد، شاید در خوشبینانهترین حالت بتوان چند اثر معدود و انگشتشمار مانند روزگار قریب را مثال زد.
سریال «ذهن زیبا» که در شبهای ماه مبارک رمضان در حال پخش از شبکه یک سیماست، از منظر مقدمهای که در بالا آورده شد، یک اتفاق جذاب و منحصربهفرد بهشمار میرود، از این لحاظ که قصه این مجموعه نمایشی اقتباسی آزاد از زندگی دکتر حسین بهاروند، دانشمند برجسته ایرانی در حوزه زیستشناسی است. سریال ذهن زیبا روایتی آزاد از چالشهای علمی و ذهنی این محقق نامدار را به تصویر میکشد. دکتر بهاروند برای نخستینبار در ایران موفق به تولید سلولهای بنیادی جنینی انسانی شده است. فیلمنامه سریال ذهن زیبا، دامنه زمانی از کودکی تا بزرگسالی دکتر بهاروند را بازتاب میدهد و البته به شکل ویژه به انعکاس خدمات علمی و پزشکی این دانشمند ایرانی میپردازد. همین موضوع فی نفسه میتواند یک امتیاز و نقطه قوت برای سریال محسوب شود. شوربختانه بسیاری از چهرهها و مفاخر علمی ایران معاصر بیشتر از آنکه در داخل کشور شناخته شده باشند، معرف حضور غیرایرانیها هستند و از سوی آنطرف آبیها ارج و قرب بیشتری دارند. یکی از رسالتها و وظایف رسانه ملی معرفی همین مفاخر و بزرگان علمی و پزشکی کمتر شناخته شده به مخاطبان خود و بهویژه بینندگان نوجوان و جوان است. این رسالت البته در برنامههای مختلف غیرنمایشی پیگیری و عملیاتی شده است، اما در قالب آثار نمایشی به نوعی مغفول مانده و آنچنان که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته است. سریال ذهن زیبا میتواند یک نقطه شروع و طلیعهای روشن برای این رویکرد و سیاست فرخنده باشد.
بهطور قطع، قالب نمایش و قصهگویی یکی از جذابترین قالبها برای بیان و پرداخت به موضوعات و مباحث علمی است، از این بابت که بیننده علاوه بر تماشای یک سریال نمایشی و سرگرم شدن، با زندگی یکی از فاخر و چهرههای درخشان کشور نیز آشنا میشود. پاشنهآشیل سریالهایی مانند ذهن زیبا، اما در توانایی نویسنده و کارگردان برای دراماتیزه کردن اتفاقات و زندگی قهرمان اصلی داستان است. به عبارت بهتر، عنصر درام در فیلمنامه این نوع سریالها باید بسیار برجسته و تأثیرگذار باشد تا همه اجزای قصه از یک فیلتر نمایشی عبور کند و در شمایلی جذاب در معرض دید مخاطب قرار گیرد. از سوی دیگر، پرداخت هنرمندانه به ابعاد مختلف زندگی قهرمان قصه و لحاظ همه جزئیات و البته وفاداری به وقایع و مقاطع تاریخی که داستان در آنها روایت میشود از دیگر الزامات ساخت سریالهایی مانند ذهن زیباست.
پرداخت به زندگی دانشمندان و چهرههای شاخص معاصر ایران در حوزههای مختلف علمی، فرهنگی، هنری و حتی سیاسی میتواند اتفاقی مبارک و جذاب در تلویزیون باشد که البته الزامات و باید و نبایدهای خودش را دارد. اتفاق مبارکی که سریال ذهن زیبا به کارگردانی سیدمحمدرضا خردمندان و تهیهکنندگی علیاکبر تحویلیان، با بازی امیرعلی دانایی، ساناز سعیدی، محمد نادری، زهرا داوودنژاد، کوروش سلیمانی، حنانه آجرلو و حسین شهبازی میتواند حکم طلیعهدار و جاده صافکن را برایش داشته باشد.