جوان آنلاین: رییس جمهور همیشه مثلا شوخ امریکا باز آرزوی جالبی را برزبان آورده! گرفتن جایزه صلح نوبل. این کار دو راه دارد. یکی مثل فیلمسازانی که صرفا برای جشنوارهها فیلم میسازند و تنها پنج نفر داور و چند تماشاچی خاص آن جشنواره هنری فیلمشان را میبینند و به نسبت آلیاژ به کار رفته در تندیس یعنی مقداری فلز، چوب یا شیشه که به دست میاورند آن تندیس هدف نهایی زندگیشان میشود بدون آنکه فیلمشان از این دایره محدود جشنواره خارج و برمردمان تاثیر واقعی داشته باشد و یا به مانند بعضی بازیکنان فوتبال و ورزشکاران برخی کشورها که توسط تیم معروفی از
اروپا خریداری شده و به آن تیم برای یک یا دو فصل منتقل میشوند ولی همیشه از روی سکوی تماشاچیان و نه حتی نیمکت بازیکنان ذخیره بقیه بازیهای تیمشان را تا به آخر تماشا میکنند ولی اصلا ناراحت نیستند، چون مردم و هوادارانشان در کشورخودشان به این موضوع دلخوش هستند که این بازیکن با گرفتن مبلغ هنگفتی صرفا نامش در لیست فلان تیم معروف خارجی است. در واقع این بازیکن همین
شهرت ظاهری را میخواسته که به دست آورده و دیگر هیچ.
این راه اول است و اگر شما هم مثل ایلان ماسک هستید که همه گونه دست آورد در زندگی مالی و علمی دارد و تنها مدال سیاستمداری را به عنوان کمبود روحی دارد تا به سینه بزند که اصلا بحث ما بی فایده است، چون شما هم میتوانید مثل تمام ریاست جمهوریهای سابق آمریکا یک نمایش صلح دروغین برگزار کنید و خودتان یک تکه کاغذ و چند خودنویس به دست دو طرف دعوا در خاورمیانه بدهید و بعد از امضا همه برای تان در مقابل نور دوربینهای عکاسی و فیلمبرداری دست بزنند و بعد یک جایزه صلح نوبل یا همان تکه فلز و چوب یا شیشه را به خانه ببرید بدون آنکه صلح واقعی بین دو طرف اصلا واقع شده باشد. این راه همیشگی روسای جمهور قبلی شما است.
ولی من راه جدیدی به شما پیشنهاد میکنم و آن پرداختن به این سوال است که چرا هیچ قرار دادی در خاورمیانه با تمام تبحر هالیوودی شما در نمایش پر زرق و برق از این مراسمات به هیچگونه صلح واقعی ختم نشده؟ با مثالی موضوع را بیشتر توضیح میدهم. فکر کنیم مردی پولدار دچار درد ناشی از سرطان است. همسر و خانواده نابکار او که قصد مرگ زودتر او برای تصاحب اموالش را دارند با همدستی دکتر مورد اعتمادش، بیماریش را از او پنهان کرده و با تجویز داروهای مسکن توسط آن پزشک خیانتکار درد او را ساکت میکنند. مرد بیمار، چون دیگر دردی ندارد از پزشک و خانواده بسیار هم متشکر است. ولی به مرور و با از دست رفتن زمان حیاتی برای درمان واقعی، او به تدریج ضعیفتر شده و بالاخره میمیرد و بعد مرگ، به راحتی اموالش بین پزشک و خانواده جنایتکارش تقسیم میگردد. در حالی که تا لحظه آخر مرد نگونبخت از آنان برای تسکین
دردش هم سپاسگزار است. این دقیقا مطابق قراردادهای صلحی است که در این هفتاد و پنج سال روسای جمهور شما به عنوان دکتر و میانجی در خاورمیانه بین فلسطینیان و دولتهای اسراییل نوشتهاند. در این قراردادها هیچ درمان واقعی از قبل برای بیمار در نظر گرفته نشده، چون همه این قراردادها از قبیل اسلو و ... فقط آتش بسی موقتی بودهاند بین جنگهای قبلی و جنگهای بیرحمانه و بدتر بعدی. حال شما آقای ترامپ میتوانید دوباره به عنوان یک منجی و دکتر دروغین همان مسکنهای دارویی را برای مرگ تدریجی مردمان خاورمیانه تجویز کنید و به مانند آن کارگردان خود فریب سینما و یا بازیکن غیرحرفهای فوتبال به اثرات گول زننده و ظاهری آن در نزد مردم و هواداران ساده دل خوش باشید و جایزه صلح نوبل را هم در ویترین افتخاراتتان یا زیر بالشت خوابتان قرار دهید بدون آنکه صلح واقعی ایجاد کرده باشید.
ولی به شما پیشنهاد میکنم بیایید و راه حل دوم یا واقعی صلح را برای اولین بار به همه رییسان جمهور قبلی تان نشان دهید.. یعنی برگرداندن حق واقعی مردم فلسطین که حاضر شدند در تمام این هفتاد و پنج سال و بخصوص این پانزده ماه تا پای جان و نثار زنان و کودکانشان مقاومت کنند، صلحی شرافتمندانه و درمان واقعی بیماری مزمن جنگ را برگزینید. حتما در این راه حل دوم امثال ناتانیاهو و بن گویر برای شما دست نخواهند زد ولی تمام مردم واقعی جهان در بیرون آن سالن مراسم دروغین همیشگی صلح، حتما شما را تشویق خواهند کرد. میدانم این یک خیال خام است ولی بخش قابل توجهی از مردم جهان آزادی فلسطین برایشان یک آرزوست که قطعا به دست شما محقق نخواهد شد ولی آنرا به ضرب زور به چنگ خواهند آورد. آنها از بمبهای اهدایی دو تنی شما میانجیگران همیشگی قرار دادهای صلح نمیترسند