از مهمترین متغیرهایی که میتوان برای ضربه زدن و مهار یک کشور استفاده کرد، مخدوشکردن ثبات و وحدت و ایجاد صفبندیهای متعارض در جامعه است. در کشور ما هم به تناسب ویژگیهای چندوجهی اجتماعی، سیاسی، قومیتی و موارد دیگر، دشمنان طرح و برنامههایی را برای ایجاد تنش و شکاف در میان مردم اجرایی میکنند. برجستهکردن اختلافات قومی در چند ماه گذشته و تمرکز روی تعصبات قومی یکی از همین راهبردهاست، اما در حال حاضر، ایجاد جنگ روانی پیرامون مذاکرات غیرمستقیم بین ایران و امریکا به طور مشخص در دستور کار کاخ سفید و برخی دنبالههای داخلی دشمنان قرار دارد. جدا از دوگانهسازی جنگ یا مذاکره که تلاش دارد افکارعمومی را تهدید کند، روشهای دیگری برای نیل به این هدف نیز در دسترس است. یکی از آنها، در دست گرفتن روایت اول از مذاکرات از سوی امریکا، برای مرجعیت دادن به خود برای اخبار پیرامون مذاکره و امکان خبرسازی در آینده است. در گام دوم امریکا میکوشد با موضعگیریهای جهتدار و بازنمایی ایران ضعیف در برابر امریکای قوی، مسیر مذاکرات را به دلخواه خود تغییر دهد و تفسیر کند. علاوه بر آن، با این عمل دست رسانههای وابسته را برای محتوای دروغین و انحرافی پر کند و بر جنجالهای درونی بیفزاید، از این رو یکی از اصلیترین اهدافی که همزمان با مذاکرات از سوی امریکا تعقیب میشود، از بین بردن پشتوانه ملی و وحدت شکنی است. پیادهسازی سیاستهای تفرقهافکنانه و تنشآفرین البته تنها در سطوح مردم نیست، بلکه امریکا تلاش دارد در همه ارکان و سطوح جامعه سیاسی کشور، درگیری و تشنج ایجاد کند. در این بین آنچه اهمیت پیدا میکند مقابله و مهار چنین ترفندهایی است که همزمان با روشنگری و اطلاعرسانی دقیق، همچنین نقد درست و بجا و مقابله با شایعهسازان امکانپذیر است.
عیار نقد را خالص کنیم
سابقه پرمخاطره و زیانبار مذاکرات برجام و نیات خصمانه و صریح امریکا در قبال «توافق جامعتر» تردیدها و نگرانیهای فزایندهای را نزد مردم و نخبگان به وجود آورده است. برخی مدعیان اصلاحطلب تندرو در حالی مذاکره با دولت جدید امریکا را تئوریزه و تبلیغ میکنند که ترامپ به دنبال توافقی غیر از برجام است. در حالی که طرف غربی و ایادی داخلی آن تلاش دارند با بلواسازی و دروغپراکنی جامعه را دچار تشویش افکار کنند، نیروهای انقلابی و منتقدان برجام باید با تأکید بر خطوط قرمز جمهوری اسلامی بر رصد دقیق روند مذاکرات متمرکز شوند. این شیوه به مقابله با هیاهوهای انحرافی که تلاش دارند هر گونه خطای احتمالی را کتمان کنند، برخواهد خاست.
طبق گفته رئیسجمهور و وزیر امورخارجه و برخی دیگر از مسئولان کشور مبنی بر دریافت مجوز مذاکره غیرمستقیم با امریکا، اکنون وجود مذاکره غیرمستقیم با طرف امریکایی محلی از ایراد ندارد. در واقع با آنکه دستگاه دیپلماسی ایران با هماهنگی با حاکمیت در عمان حضور دارد، اما نگرانیهای جدی در مورد نحوه مذاکره با طرف امریکایی به دلیل باجخواهی و زیادهخواهی وجود دارد، به همین دلیل، انتقادات نسبت به مذاکرات نباید صرفاً معطوف به «چرایی» باشد، بلکه باید کیفیت و روند مذاکرات را محور اصلی نقد قرار داد، بنابراین اصل مذاکره اهمیت ندارد، بلکه مذاکره خوب یا مذاکره بد مهم است، مذاکره از موضع قدرت یا از موضع ضعف است که میتواند تعیین کننده باشد. به معنایی، مذاکرات از اثرات تهدید بکاهد و راهبردهای امریکا را خنثی کند یا، چون برجام فقط به امتیاز دادن ایران و زیادهخواهیهای طرف غربی منجر شود.
«وحدت» پشتوانه رفع تهدیدات
وحدت ملی، تنها یک شعار اخلاقی نیست، بلکه سلاح استراتژیک یک کشور در برابر دشمنان است. هرچه ملتی متحدتر باشد، تهدیداتش جدیتر گرفته میشود و توانایی بیشتری برای تبدیل تهدیدات و چالشها به فرصتها خواهد داشت، بنابراین حفظ انسجام داخلی باید به عنوان اولویت اصلی در سیاستگذاریهای امنیتی و بینالمللی مورد توجه قرار گیرد.
تاریخ نشان داده است دشمنان هنگامی که با ملتی یکپارچه و متحد روبهرو میشوند، در محاسبات خود بازنگری میکنند. اتحاد داخلی نه تنها مقاومت در برابر فشارهای خارجی را افزایش میدهد، بلکه هزینههای تهاجم را برای طرف مقابل به شدت بالا میبرد. تهدیدات یک کشور زمانی جدی گرفته میشوند که پشتوانه داخلی محکمی داشته باشند. اگر جامعه دچار تفرقه و اختلاف باشد، حتی قویترین اعلامیههای تهدیدآمیز نیز بیاثر خواهند بود. به عبارت دیگر، اعتبار تهدید یک کشور، نه از زبان سیاستمداران که از اراده جمعی یک ملت برای مقابله با آن اندازهگیری میشود، از این رو مسئولان نظام باید به این موضوع اهمیت دهند و زمینههای انسجام ملی را در کشور تقویت کنند. آگاهیبخشی و اصالت دادن به مطالبات مردم در زمینه اطلاعرسانی، گام بزرگی برای مقابله با اعتبارزدایی نظام حکومتی پیرامون مذاکره با امریکا خواهد بود. رسانههای غربی تلاش دارند با مخابره شایعات به داخل و بازنشر آن از سوی رسانههای وابسته، درگیریهای سیاسی را در کشور رونق بخشند. از این جهت که در فرایند این درگیریها از قدرت حاکمیت برای مقابله با تهدیدات بکاهند و روند مذاکرات را به شکل دلخواه خود هدایت کنند، از سوی دیگر، مسئولان باید تدابیری را برای مهار و خنثیسازی اقدامات آشفتهکننده افکار عمومی در پی گیرند که یکی از آنها برخورد بازدارنده با عوامل شایعهساز، جنجالآفرین و آنهایی که به تهدیدات امریکا ضریب میدهند و اقتدار نظام را مخدوش میکنند، است.
برخورد دستگاه قضا با وحدتشکنان
اهمیت انسجام ملی در برابر دسیسهها و نقشههای دشمن، ضرورت توجه و برخورد با عناصر وحدتشکن را خاطر نشان میکند. وحدتشکنی در اشکال مختلف از جمله تشویش اذهان عمومی، تفرقهافکنی قومی و مذهبی و همکاری با دشمنان نظام ظاهر میشود.
این اقدامات نه تنها نظم اجتماعی را مختل میکند، بلکه زمینهساز مداخلات خارجی و تضعیف حاکمیت ملی میشود، از این رو برخورد رسانهای و قضایی با شایعهسازان و آنهایی که تلاش دارند جریان فکری داخل را همسو با جریانسازی طرف امریکایی قرار دهند و به پمپاژ اخبار جعلی و دروغ بپردازند، باید در دستور کار این قوه قرار گیرد. برخورد قاطع و عادلانه دستگاه قضایی با وحدتشکنان، نه تنها یک وظیفه قانونی، بلکه ضرورتی انقلابی برای حفظ استقلال و امنیت کشور است. دستگاه قضا باید با درک حساسیت شرایط از هیچ کوششی برای مقابله با عوامل تفرقه و ناامنی فروگذار نکند.