کد خبر: 1269225
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۴۰۳ - ۰۳:۴۰
پرونده ویژه | اسناد سخن می‌گویند (۶)
«عملیات مخفی» یا «مخفیانه آماده بودن برای اقدام» که به صورتی رمزگونه در اسناد سفارت از آن یاد می‌شود، چیست؟ طبیعتاً بخش قابل‌توجهی از فعالیت‌های سفارت در ۲۶۷ روز پس از پیروزی انقلاب‌اسلامی در همین چارچوب قابل ارزیابی است، اما سفارت از افشای نقش پشت پرده خود در برخی رویداد‌های مهم و سرنوشت‌ساز هراسناک است
محمدجواد اخوان

جوان آنلاین: با آنکه تا پیش از پیروزی انقلاب‌اسلامی، امریکایی‌ها مداخلاتی آشکار و تمام‌عیار در سیاست، فرهنگ، اقتصاد و امنیت ایران داشتند، اما وقوع انقلاب آنها را متوجه میزان حساسیت مردم ایران در قبال سیاست‌های مداخله‌جویانه واشینگتن در ایران کرد. از این‌رو پنهان‌کاری یکی از ملاحظات جدی سفارت امریکا در ماه‌های پس از پیروزی انقلاب بود. 

نقاب فریبنده دیپلماتیک

دوگانگی سیاست امریکا در قبال ایران بدین‌صورت بود که سیاست اعلامی امریکا، احترام گذاردن به استقلال ایران و پرهیز از هرگونه دخالت در امور ایران بود و البته سیاست اعمالی امریکا کاملاً مغایر آن بود. از این‌رو سفارت کاملاً تلاش می‌کرد خط حمایتی‌اش از عناصر وابسته به خود در فضای کشور افشا نشود. 

به عنوان نمونه آژانس ارتباطات بین‌المللی ایالات‌متحده امریکا در تاریخ ۱۰ ژوئیه ۷۹ [۱۹ تیر ۱۳۵۸]مدعی می‌شود: «ایالات‌متحده در پی مناسبات توأم با همکاری و صریح با ایران است. ایالات‌متحده در هیچ اقدامی که باعث بر هم زدن امور داخلی ایران شده یا جنبه مداخله در آن داشته باشد، شرکت نخواهد کرد... ایالات‌متحده میل عمیق اکثریت مردم ایران را برای دگرگونی به رسمیت می‌شناسد. ما که خودمان از یک انقلاب برخاسته‌ایم با آنهایی که در راه یک جامعه عادلانه‌تر و منصفانه‌تر می‌کوشند احساس همدردی می‌کنیم.»

حتی در اسناد دیگر تأکید می‌شود که این سیاست اعلامی باید برجسته هم شود. در سند تحت عنوان «ایران: مشکلات محیطی ارتباطات، دورنماها، ایده‌ها» تصریح می‌گردد: «اظهار شود که ایالات‌متحده خودش را در امور داخلی ایران شرکت نخواهد داد و اینکه ما آرزوی خوش برایشان داریم و دیگر اینکه، منافع ما در تمایلمان به یک ایران مستقل، باثبات و صلح‌جو مشترک می‌باشد.»

این‌ها در حالی بود که اسناد بسیاری در سفارت امریکا به دست آمد که واقعیت صحنه را به‌گونه‌ای دیگر افشا می‌کرد. در مکاتبه خیلی محرمانه شماره ۵۹۳۲ سفارت امریکا در تهران به تاریخ ۷ ژوئن ۱۹۷۹ [۱۷ خرداد ۱۳۵۸]خطاب به وزارت امور خارجه در واشینگتن از اینکه غرب‌گرایان وابسته امریکا با اینکه می‌دانند نباید خط نفوذ امریکا لو برود، باز هم درک نمی‌کنند، چراکه سفارت علناً از آنها حمایت نمی‌کند، اظهار شگفتی می‌شود: «اعتراض ما مبنی بر این سیاست امریکا، مبتنی بر عدم دخالت در امور داخلی ایران می‌باشد و تجربه در مورد جنگ ویتنام و جریان واترگیت باعث تحریک یک عکس‌العمل فوری و خشونت‌آمیز علیه ماجراجویی امریکا در ایران خواهد شد. حتی اگر خط‌مشی رسمی (امریکا) تاکنون آن را منع نکرده باشد، با تردید عمیق روبه‌رو می‌شود. آنها در جواب می‌گویند که هر کسی می‌داند امریکا در پشت هر حادثه‌ای است که در ایران اتفاق می‌افتد. با چنین فرض مسلمی آنها درک نمی‌کنند که چرا ما از حمایت آنها که دوستان واقعی ما در این کشور هستند، اکراه داریم.»

فضای ضدامریکایی روز‌های نخستین انقلاب که در واقع واکنشی به ۲۵ سال مداخله بی‌حد و حصر امریکا در سپهر داخلی ایران بود، این واقعیت را به خوبی برای سفارت جا انداخته بود که به جای نمایش نفوذ، امریکا باید بیشتر عمل کند. چنانکه سفارت در ۱۴ ژوئن ۱۹۷۹ [۲۴ خرداد ۱۳۵۸]در سند خیلی محرمانه شماره ۶۲۰۸ فضا را چنین تشریح می‌کند: «جو ضدامریکایی که از طرف مقامات قم تحریک می‌شود، هنوز در آینده سیاسی ایران کاملاً نمایان است؛ اگرچه با تلاش ضعیف دولت موقت برای جلوگیری از آن تا حدی کم شده‌است. امریکا باید کمتر خودش را نمایش دهد و روابط دیپلماتیک ما به صورتی درآید که با واقعیت‌ها هماهنگ باشد و از صورت حرف زدن درآمده و بیشتر عمل کند.»

دلواپسی سفارت امریکا از بازداشت تروریست‌های فرقان  

بزک کردن چهره امریکا

عملیات اختفای اقدامات سفارت ایجاب می‌کرد تا در سطح جامعه، سفارت و فعالیت‌های آن به‌گونه‌ای دیگر تلقی شود. پوشش‌های کاذبی به عنوان اهداف و نیات امریکا در قبال ایران معرفی شد تا پرده از واقعیت‌های مداخلات امریکا در ایران نیفتد. از جمله سفارت در سندی خیلی محرمانه به شماره ۱۳۷۶ در تاریخ ۲۸ اکتبر ۱۹۷۹ [۶ آبان ۱۳۵۸]یعنی یک هفته قبل از پایان کار سفارت، در تشریح عملیاتی که با اسم رمز «باز کردن لوله‌ها» و با هدف تطهیر چهره امریکا در ذهن ایرانیان تعریف گردید، به واشینگتن توصیه می‌کند: «حساسیت‌های ایران در حال حاضر مخالف با پیشبرد بعضی از هدف‌های ایالات‌متحده است (مثلاً حقوق بشر و صلح خاورمیانه بر اساس موافقت‌نامه‌های کمپ‌دیوید و نگرانی‌های امنیتی ایالات‌متحده). از سوی دیگر ایستگاه می‌تواند از هر چیزی که نشان‌دهنده علاقه ایالات‌متحده به اسلام و فرهنگ ایران در رفاه خانواده و کودکان و ارزش‌های معنوی عمران جهان سوم و حق تعیین سرنوشت ملت‌ها به دست خود و حق تمامیت ارضی ملت‌ها، به حد کمال  استفاده کند.»

جان گریوز، مسئول روابط عمومی سفارت در ادامه همین گزارش، همچنین بخش‌های دیگری از این پروژه بزک کردن امریکا برای مخاطب ایرانی را ترسیم می‌کند: «هدف ایستگاه لزوماً باید این باشد که سوءظن ایرانیان را درباره اینکه ایالات‌متحده می‌خواهد رژیم انقلابی را سرنگون کند و در واقع حاضر نیست با ایران برای حل مسائل و پیشبرد منافع متقابل همکاری کند، کاهش دهد. البته ایستگاه قبول دارد که به خصوص این هدف دشوار است و بنابراین نظر درازمدتی در برنامه‌ریزی برنامه ارتباطی خود دارد. ایرانیان سیاست‌ها و اقدامات گذشته امریکا را که برای رژیم انقلابی اطمینان‌دهنده نیست به خوبی به یاد دارند، بنابراین آژانس ارتباطات بین‌المللی باید فعالیت‌های خود را وقف کند که از نظر‌های دیگر حاشیه‌ای به نظر برسد، مثلاً یک کتابخانه با گرایش ویژه که توجه خود را بر تاریخ و فرهنگ ایران و مذهب و فلسفه و کتب مرجع عمومی و مشورت دانشجویی و مسائل پژوهشی اختصاص یافته، ترتیب داده شود. سخنرانان باید با ارزش‌های اخلاقی و معنوی و تاریخ اسلام و فرهنگ ایران و مسائل جهان سوم آشنایی داشته باشند. فیلم‌ها و ویدئو‌ها که نشان‌دهنده علاقه امریکا به ارزش‌های معنوی و تجربیات روحانی، خانواده و کودکان، حفاظت محیط‌زیست، بهداشت و ... باشد به نمایش گذاشته شوند. علوم و تکنولوژی باید در خدمت نیاز‌های اساسی انسانی باشد.»

دیپلمات‌ها و مأموران اطلاعاتی مقیم سفارت به خوبی می‌دانستند که این پروژه به این سادگی‌ها نیست و پاک کردن حافظه ایرانیانی که ۲۵ سال مداخله تمام‌عیار ایالات‌متحده و سفارتش را مشاهده کرده‌اند، نیازمند صبوری و تلاش بسیار است. کاردار سفارت در ۱۸ آوریل ۷۹ [۲۹ فروردین ۵۸]در گزارشی خیلی محرمانه به شماره ۴۰۶۹ که پیش‌نویس آن را «استمپل» تهیه کرده بود، تحت عنوان «موج ناخوشایند ضدامریکایی»، واشینگتن را چنین از واقعیت‌های پیش رو در ایران مطلع می‌کند: «هیئت [سفارت در جامعه ایران]ملعون است و تا حد زیادی دولت امریکا هم همین‌طور، هر چه در عموم ظاهر نشویم، بهتر است. توصیه به صبر و تحمل به نظر می‌رسد دستور کار روز باشد. این کار با صبوری همراه با ملاقات‌های مخفی با رهبران منفرد در طول زمان ممکن است باعث تقلیل جریان شود. ورود سفیر جدید محتملاً اولین دیپلماسی فرصت خوبی است که با طرح‌های خوش‌بینانه برای قطع مبارزات ضدامریکایی بدون بدتر کردن وضع بایستی در نظر گرفته شود.»

دلواپسی سفارت امریکا از بازداشت تروریست‌های فرقان  

فعلاً جلب‌توجه نکنید!

یکی از الزامات اصلی پنهان‌کاری امریکا در ایران، «پرهیز جلب‌توجه کردن» بود. این موضوع بار‌ها در اسناد سفارت به انحای مختلف توصیه و تجویز شده‌است: «سیاست امریکا در قبال ایران عبارت است از جلب‌توجه نکردن، عدم دخالت اکید و دفاع از منافع خود در تدارک نظامی و تماس‌های تجارتی به‌طور مؤثر به صورتی که جلب‌توجه نکند و ابراز کلی حالت همدردی در مقابل کوشش‌های جبهه‌های فعلی در رهبری دولت موقت، برای سروسامان دادن کشورهایشان است.»

سفارت حتی به واشینگتن پیشنهاد می‌دهد که مؤسسات پوششی امریکایی که کمک‌کار سفارت هستند، به‌گونه‌ای تشویق شوند که جلب‌توجه نکنند. در ۱۶ سپتامبر ۱۹۷۹ [۲۵ شهریور ۱۳۵۸]«جان گریوز» مسئول روابط عمومی سفارت در گزارش خیلی محرمانه به شماره ۰۰۸۷ توصیه می‌کند: «نهاد‌هایی مانند IAS، کمیسیون فولبرایت، AMIDEAST و مؤسسه امریکایی مطالعات ایرانی را به‌نحوی‌که توی ذوق نزند، تشویق کرده و مورد حمایت قرار دهد.»
این پوشش‌ها حتی ایجاب می‌کرد مأموران سفارت حتی‌المقدور لو نروند. در تاریخ ۱۷ اوت ۱۹۷۹ [۲۶ مرداد ۱۳۵۸]دستورالعملی سری به شماره ۵۹۷۲ از واشینگتن به سفارت امریکا در تهران می‌رسد که در آن ابلاغ شده‌است: «پشتوانه‌هایی را برای آموزش زبان فردی فراهم نمایید تا کارمندان سیاسی و اقتصادی شایستگی‌های زبان را به دست آورده و گسترش دهند.»

دلواپسی سفارت امریکا از بازداشت تروریست‌های فرقان  

 عملیات مخفی

اما همه این پنهان‌کاری‌های سفارت و ایستگاه اطلاعاتی سیا از آن‌رو بود که هدف مهم‌تری به خوبی پیش رود و آن «عملیات مخفی» سفارت در محیط ایران بود.  در یکی از اسناد سری ایستگاه سیا در تهران به تاریخ ۱۰ مرداد ۵۸ تصریح گردید: «عملیات روانی براساس این اوضاع [که]ما می‌خواهیم مکانیسم‌های عملیات مخفی را به کار اندازیم تا در صورتی‌که از ما خواسته شد، سیاست علنی را پشتیبانی کنیم.»

این عملیات یا اقدام مخفی نیازمند پنهان‌کاری بود تا در سکوت رادیویی، مجموعه عوامل و منابع متصل بتوانند اهداف ابلاغی سفارت و ایستگاه را به خوبی پیش ببرند. هارولد هنری ساندرز، دستیار امور خاورنزدیک وزیر امور خارجه ایالات‌متحده در یادداشتی توجیهی با طبقه‌بندی سری در ۵ سپتامبر ۱۹۷۹ [۱۴ شهریور ۱۳۵۸]که به سفارت ابلاغ شد، تصریح می‌کند: «سیاست ایالات‌متحده: در این شرایط مغشوش و نامطمئن موضع ما مخفیانه آماده بودن برای اقدام و پاسخگویی به فرصت‌ها برای محکم کردن اعتبارمان در مقابل دولت موقت ایران و خودمان را به جلو نراندن بوده‌است.»

این «عملیات مخفی» یا «مخفیانه آماده بودن برای اقدام» که به صورتی رمزگونه در اسناد سفارت از آن یاد می‌شود، چیست؟ طبیعتاً بخش قابل‌توجهی از فعالیت‌های سفارت در ۲۶۷ روز پس از پیروزی انقلاب‌اسلامی در همین چارچوب ارزیابی است، اما سفارت از افشای نقش پشت پرده خود در برخی رویداد‌های مهم و سرنوشت‌ساز هراسناک است. 

به عنوان نمونه درست پس از شهادت استاد شهید آیت‌الله مطهری سفارت سطح آماده‌باش خود را بالا برده و نگرانی خود را از دستگیری عوامل ترور شهید مطهری ابراز می‌دارد. کاردار سفارت در ۳ می‌۱۹۷۹ [۱۳ اردیبهشت ۱۳۵۸]در هشیارباشی خیلی محرمانه به شماره ۴۶۱۱ خطاب به واشینگتن اعلام می‌دارد:

«نتیجه آماده‌باش‌های عمیق و همگانی، مخصوصاً اگر هویت گروه فرقان کشف شده و قاتلین نیز افراد سلطنت‌طلب باشند، این است که سوءظن‌های جدیدی علیه امریکا به وجود می‌آیند. به طور مثال به این مسئله می‌توان اشاره کرد که تماس‌ها و منابع مذهبی ما در ۳۶ ساعت گذشته به زحمت یافت می‌شوند. چپ‌گرا‌ها و مسلمانان رادیکال، این حادثه را تأییدی بر نظریات [امام]خمینی در مورد امریکا و دخالت بی‌جای آن در امور ایران می‌دانند. اگر این نقطه‌نظر انعکاس بیشتری پیدا کند (که الان ندارد) وضع هیئت ما از لحاظ ایمنی مشکل خواهد شد.»

همین‌گونه که در این سند به خوبی پیداست، علاوه بر نگرانی سفارت از لو رفتن عوامل ترور، دیگر دغدغه آنها ترس شبکه عوامل و منابع سفارت در میان نیرو‌های مذهبی است که پس از این رویداد، ارتباطات خود با سفارت را شدیداً محدود کرده‌اند!

دلواپسی سفارت امریکا از بازداشت تروریست‌های فرقان  

پنهان‌کاری تا دقیقه ۹۰!

آخرین ساختمانی که در روز ۱۳ آبان ۱۳۵۸ به تسخیر دانشجویان درآمد، ایستگاه سیا در تهران بود که در واقع دفتری وسیع در بال شرقی طبقه دوم ساختمان اصلی سفارت بود. «کلر بارنز» مأمور مخابرات رمز و تعدادی دیگر از عناصر سفارت، درب گاوصندوقی اتاق اسناد را بسته و به مدت دو ساعت مشغول انهدام اسناد ارسالی شدند. انهدام اسناد با دو دستگاه مختلف رشته‌کننده و پودرکننده انجام می‌گرفت و زمانی که دانشجویان موفق به نفوذ به ایستگاه سیا شدند، بخش قابل‌توجهی از اسناد سیا عملاً از دست‌رفته بود. 

 

دلواپسی سفارت امریکا از بازداشت تروریست‌های فرقان

تصور کارکنان سفارت و ایستگاه آن بود که دیگر اسناد مداخلات امریکا در ایران از میان رفته و «عملیات مخفی» برای همیشه پنهان خواهد ماند، اما ابتکار دانشجویان پیرو خط امام که انبوه رشته‌های جداشده اسناد را به هم متصل کردند، این خیال خام آنها را بر باد داد. بخشی از اسناد احیا شد و در قالب ده‌ها مجلد به تدریج منتشر گشت. 

ادامه دارد... 

منابع در دفتر روزنامه موجود است

 
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار