جوان آنلاین: اثری که هماینک در معرفی آن سخن میرود، خاطرات زندهیاد مرضیه حدیدچی (دباغ) را در خویش دارد. این مجموعه از سوی محسن کاظمی تدوین شده و انتشارات سوره مهر به انتشار آن همت گماشته است. خبرگزاری مهر در باب مضامین این کتاب نکات پی آمده را از نظر دور نداشته است:
«خاطرات مرضیه دباغ برای نخستین بار در سال ۱۳۸۱ در ۳۳۶ صفحه منتشر شد. این کتاب تا سال ۱۳۹۸ به چاپ هفدهم رسید و در همه نوبتهای نشر خود، شمارگان بالای ۲ هزار و ۵۰۰ نسخه را تجربه کرده است. کتاب پنج فصل به ترتیب با این عناوین دارد؛ سریان، هجرت، امواج، سیاحت شرق و پیوستها. محسن کاظمی برای نگارش و تدوین این خاطرات، مشکلات بسیاری داشته است. وی درباره این مشکلات نوشته است: تهیه عکس و سند برای کتاب از بزرگترین مشکلات موجود بر سر راه بود. خانم دباغ خود گفت: عکسها، اوراق هویت و اسناد در اختیارش را - که با زحمت بسیار حفظ و حراست کرده بود- به فردی به امانت داد تا از آنها کپی بردارد. متأسفانه پس از چندی وی از استرداد عکسها، اوراق و اسناد سرباز میزند و بعد از پیگیریهای بسیار خانم دباغ او میگوید که شما به من عکس و سندی ندادهاید و دلیل و مدرک و شاهدی هم بر این ادعا ندارید، میتوانید شکایت هم بکنید و... با این وصف به مراکز ذیربط مراجعه شد، اما تنها توفیق در دریافت چند قطعه عکس بود و بس! کاظمی همچنین در مقدمه خود بر این کتاب از مشکلاتی در زمینه تکمیل خاطرات و مستندکردن آنها صحبت میکند که از مهمترین معضلات عرصه تاریخ شفاهی است. سعی زیادی شد تا با چند نفر از افراد مرتبط در دوران مبارزه و همزمان خانم دباغ ارتباط برقرار کرده و از مطالب آنها برای تکمیل خاطرات خانم دباغ استفاده شود. تعدادی از ایشان همکاری کردند و خلاصهای از مصاحبه آنها نیز به بخش پیوستها افزوده شد. برخی همچون آقای غرضی، حدود سه ماه تلاش و پیگیری و تماس پی در پی ما را بیحاصل گذاشت و همکاری نکرد. او در یک تماس تلفنی در صبح روز ۲۳اردیبهشت ۸۰ گفت من تأمل دارم روی این قضیه (ثبت و ضبط خاطره) و مصاحبه نمیکنم! هرچه به وی توضیح دادم که ممکن است پس از انتشار خاطرات، گلایه شما برانگیزد گفت هرچه را که خانم دباغ درباره من گفته، صحیح است و قبول دارم! متأسفانه آقای محمدحسن دباغ و رضوانه دباغ نیز حاضر به مصاحبه حضوری نشدند و تنها خیلی شکسته و بسته و ناتمام به چند سؤال کتبی ما پاسخ گفتند که خیلی کارساز نبود. افراد مقیم خارج از کشور و نیز روزنامههای لوموند و لیبراسیون هم به مکاتبه الکترونیکی ما اعتنایی نکردند... با این اوصاف، اما دانش و علم محسن کاظمی در زمینه تاریخ شفاهی باعث شد تا مخاطب با کتابی دقیق مواجه باشد که ضمن روایت خاطرات مرحوم مرضیه حدیدچی دباغ، تصویر روشنی از شرایط مبارزان علیه رژیم مرتجع پهلوی نیز در آن وجود دارد. مطالعه این کتاب تمامی تبلیغات طرفداران رژیم پهلوی در زمینه توجه به مسائل زنان و توجه به حقوق بشر در زندانها را نقش بر آب میکند. چگونه ممکن است رژیمی به حقوق بشر توجه داشته باشد، اما دختر نوجوان یک بانوی زندانی سیاسی را که هیچ نقشی هم در مبارزات مادرش نداشته، زندانی کرده و برای شکستن مادرش او را تحت سختترین و وحشیانهترین شکنجهها قرار دهد؟....»