ژیم صهیونیستی هفته گذشته طی دو روز اقدام به انفجار گسترده دستگاههای ارتباطی در لبنان کرد و دستکم ۳۷ نفر را به شهادت رسانده و هزاران نفر را زخمی کرد. در این اقدام که تحلیلگران، از جمله رئیس اسبق سیا آن را «اقدامی تروریستی» توصیف کردهاند صدها پیجر، دستگاه واکی تاکی و پنلهای خورشیدی به صورت همزمان در سراسر این کشور عربی منفجر شد.
تصاویر و فیلمهای منتشرشده از دستگاههای مختلفی که در نقاط مختلف لبنان منفجر شد نشان میدهد که قربانیان حادثه در لحظات انفجار درگیر انجام کارهای روزمره (رانندگی، کار در بیمارستان، خریدهای روزانه و غیره) بودند. با آنکه رژیم صهیونیستی مدعی شده که هدف از انفجار این دستگاهها حمله به نیروهای حزبالله لبنان بوده انتشار صحنههای فوق نشان میدهند که هدف اصلی رژیم ایجاد رعب، وحشت و هرج و مرج در میان عموم مردم لبنان بوده است.
نفوذ در زنجیره تأمین
هنوز کاملاً مشخص نیست که اسرائیل چطور توانسته به این دستگاهها دسترسی پیدا کند، اما پذیرفتهشدهترین فرضیه تا کنون نفوذ در زنجیره تأمین این دستگاهها بوده است. چند روز پیش پایگاه آمریکایی «ایبیسی» در گزارشی که سایر رسانههای بینالمللی هم آن را تأیید کردهاند فاش کرد که اسرائیل از طریق نفوذ در زنجیره تأمین در ساخت دستگاههای ارتباطی منفجرشده در لبنان دست داشته است.
برخی از کارشناسان معتقدندکه کاشت وسایل انفجاری در تجهیزات ارتباطی بدون همکاری عدهای از طرفهای توزیعکننده و تولیدکننده در زنجیره تأمین با رژیم اسرائیل امکانپذیر نبوده است. شرکت «گلد آپولو» در تایوان که مسئول ساخت پیجرهای بمبگذاریشده بوده در روزهای گذشته تلاش کرده یک شرکت مجارستانی به نام «BAC» را مقصر جلوه دهد. شرکت تایوانی در بیانیهای هفته گذشته اعلام کرد به طرف مجارستانی اجازه داده از نشان تجاریاش برای فروش محصولات مذکور استفاده کند.
تایوان در سالهای گذشته علیرغم ادعای پایبندی به سیاست «چین واحد» که این منطقه را بخشی از جمهوری خلق چین میداند روابطش با ایالات متحده آمریکا را گسترده کرده است. در سالهای گذشته، پرسنل دستگاههای نظامی و اطلاعاتی آمریکا در تایوان فعال بودهاند و دولت این کشور هم میلیونها دلار سلاحهای پیشرفته تحویل تایوان داده است. از طرف دیگر، مجارستان به عنوان یک کشور عضو اتحادیه اروپا مواضع خصمانهای علیه آرمان فلسطین اتخاذ و از سیاستهای اشغالگرانه رژیم صهیونیستی و نسلکشی این رژیم در غزه حمایت کرده است.
مخاطرات ماشین ترور رژیم
ماشین ترور رژیم صهیونیستی اکنون این سوال را پیش کشیده با چنین جنایتی چه ضمانتی وجود دارد کشورهای غربی و رژیم صهیونیستی کالاهایی که به طرفهای دیگر صادر میکند را بمبگذاری نکنند؟ در واقع، تحول جدید نشان میدهد زنجیرههای تأمین که تا کنون امن تصور میشدند میتوانند در جهت اهداف نظامی و سیاسی به کار گرفته شوند و سودمندترین کالاهای مورد استفاده عموم را به بمب تبدیل کنند. «بروس شنییر»، کارشناس مسائل فناوری در دانشگاه «هاروارد کندی» در یادداشتی در روزنامه نیویورکتایمز نوشته است: «مشخص نیست چطور میتوان در برابر این حملات و حملات مشابه آن از خود دفاع کرد.
زنجیرههای تأمین هایتک پیچیده و بینالمللی هستند.» «پائولو تریولو»، کارشناس مسائل سیاستگذاری در حوزه فناوری هم به پایگاه تیآرتی گفت: «نحوهای که عملیات لبنان انجام شد احتمالاً باعث ایجاد نگرانیهایی در کشورهای دیگر درباره زنجیرههای تأمین برای دستگاههای الکترونیکی حساس خواهد شد و ارزیابی مجدد درباره مخاطرات احتمالی اتکا به عرضهکنندههای ناشناس را به همراه خواهد داشت.» بسیاری از کارشناسان مسائل سایبری از مدتها پیش از این اتفاق درباره آسیبپذیری زنجیرههای تأمین بینالمللی نسبت به نفوذ گروههای خرابکار هشدار دادهاند. به گفته این کارشناسان، حجم محصولات و کالاهایی که روزانه در بنادر به نقاط مختلف بینالمللی ارسال میشوند به اندازهای زیاد است که امکان نظارت بر بخش اعظمی از آن میسر نیست.
این مسئله در کنار ماشین تروری که اکنون رژیم صهیونیستی بنای آن را گذشته دنیا را به مکانی ناامنتر تبدیل میکند. روزنامه نیویورکتایمز بر همین اساس نوشته است: «رایانهها ما آسیبپذیر هستند و بر همین اساس میتوان گفت خودروها، یخچالها، ترموستاتهای خانگی و بسیاری از دیگر وسایل پراستفاده در اطرافمان مشمول همین قاعدهاند.» آنچه ماجرا را خطرناکتر میکند این است که یکی از ابزارهایی که دولتهای غربی در اختیار دارند کنترل بازار است؛ در واقع، کنترل آنچه فروخته میشود، تولید میشود و مجوز میگیرد در اختیار کشورهای غربی است.
کاهش اعتماد به فناوریهای غربی.
اما آنطور که تحلیلگران و چهرههای شاخص حتی در داخل فلسطین اشغالی میگویند حملات اخیر اسرائیل نه تنها برای اسرائیل منافع راهبردی به همراه نخواهد داشت بلکه به ویژه بر صادرات محصولات فناوری غرب و همچنین رژیم اثر منفی خواهد گذاشت. البته قابل انکار نیست که عملیات اسرائیل یک پیروزی تاکنتیکی برای این رژیم محسوب میشود، اما این امتیاز تاکتیکی را به هیچ عنوان نمیتوان حائز منافع راهبردی برای رژیم دانست.
بسیاری از تحلیلگران چه در داخل فلسطین اشغالی و چه در جهان غرب به این موضوع اشاره کردهاند. «پاتریک کینگلزلی» از جمله این تحلیلگران در آمریکا است که چند روز پیش طی یادداشتی در نیویورکتایمز به همین موضوع اشاره کرد. او مینویسد: ««اسرائیل از نگاه دوستان و دشمنانش از لحاظ فناوری قوی، اما از لحاظ راهبردی سردرگم است.
اسرائیل قادر به انجام اقداماتی فوقالعاده در زمینه جاسوسی و استفاده قدرتمندانه از توان نظامیاش است، اما برای پیوند زدن این اقدامات به اهداف دراز مدت دیپلماتیک و ژئوپولیتیک سردرگم است.» در داخل فلسطین اشغالی، «ایهود اولمرت»، نخستوزیر اسبق اسرائیل معتقد است: ««آنچه شاهد آن هستید پختگی اسرائیل در زمینه فناوری از یک سو، اما شکست کامل رهبران سیاسی برای رقم زدن اقدامات اثربخش از سوی دیگر است.» از طرف دیگر، تروریسم پیجری اسرائیل میتواند اثرات بومرنگی داشته و به اقتصاد این رژیم و کشورهای غربی ضربه هم بزند، زیرا اکنون این سوال مهم مطرح شده که اگر فناوریهای غربی میتوانند باعث خرابیهای کور و بیتمایز شوند آیا وقت فاصله گرفتن از این فناوریها فرا نرسیده است؟
موسی اقبال، پژوهشگر مساُل فناوری در آمریکا در یادادشتی خاطرنشان کرده که کنترل از طریق مکانیسمهای بازار روشی است که غرب اساساً آن را به روشهای دیگر برای اعمال سلطه در جهان ترجیح میدهد. او در این یادداشت مینویسد: «توجه کردهاید وقتی کشورهایی از جهان جنوب قصد دارند اقدام به خرید محصولات چین، روسیه یا ایران کنند چطور سیاستمداران و رسانههای آمریکایی چنین اقداماتی را به سرعت تقبیح میکنند و درباره گسترش نفوذ چین در بازارهای خارجی ابراز نگرانی میکنند؟ همین فرایند را میتوان در روند جاری دلارزدایی هم دید که موجب شده چهرههایی مانند دونالد ترمپ تهدید کنند قصد دارند علیه کشورهایی که قصد دور شدن از دلار آمریکا در تجارت جهانی دارند تعرفههای ۱۰۰ درصدی اعمال کند.
همه اینها به چه معناست؟ به زبان ساده، هدف آمریکا بازیابی جایگاهش در سطح جهان، از طریق سلطه دلار و مکانیسمهای بازار است. آمریکا از این طریق قصد دارد کشورهای را در سطحی گسترده تحت کنترل خود درآورد. کنترل بازار ملتها اغلب اثرگذارتر از نفوذ مستقیم روی سیاستمداران است.» اما آمریکا و رژیم صهیونیستی نمیتوانند خدا و خرما را با هم داشته باشند. تروریسم تکنولوژیکی که مصداق آن را در انفجار دستگاههای ارتباطی در لبنان میتوان دید، در کنار سوءاستفاده آمریکا از نفوذ دلار، به مرور در حال از بین بردن اعتماد به جهان غرب در سطح جهان است.
سرمایهداران آمریکایی و نمایندههای آنها در جهان سیاست طی دهههای گذشته همواره به ترویج این ایده پرداختهاند که خرید کالاهای آمریکایی و تجارت با شرکتهای آمریکایی اقدامی داوطلبانه و در جهت منافع طرفهای همکار است.
اما اکنون هژمونی آمریکا در یک سراشیبی قرار گرفته و با پیدا شدن الگوهای جایگزین و ائتلافهای اقتصادی غیرغربی نظیر بریکس یا سازمان همکاری شانگهای که مسیرهای منصفانهتری برای توسعه اقتصادی پیش روی کشورها قرار میدهند ایالات متحده با شرایط دشواری برای حفظ نفوذ خود در جهان مواجه شده است.
اثرات بومرنگی تروریسم پیجری
تروریسم پیجری اسرائیل، از لحاظ منطقی، بسیاری از دولتها در سراسر جهان را به تفکری دوباره درباره فناوریهای غربی و اسرائیلی واداشته است و این مسئله، به طور حتم در یک اثر بومرنگی برای رژیم صهونیستی تبعات اقتصادی به همراه خواهد داشت. در سال ۲۰۲۳، صنایع هایتک، ۲۰ درصد از تولید ناخالص داخلی اسرائیل را به خود اختصاص داده بود. حجم تولید ناخالص داخلی اسرائیل در بخش هایتک در سال ۲۰۲۲ معادل ۲۹۰ میلیارد شِکِل (حدود ۷۶ میلیارد دلار) بوده است (خبرگزاری رویترز). در سال ۲۰۲۳، صنایع هایتک ۵۳ درصد از کل صادرات اسرائیل را تشکیل میدهد. حال اگر تروریسم پیجری در لبنان اعتماد عمومی به محصولات فناوری اسرائیل را کاهش دهد،
این یک ضربه راهبرد مهم به اقتصاد رژیم اشغالگر خواهد بود. از طرف دیگر، این رویداد البته نه در آینده نزدیک روی بازار محصولات فناوری غربی هم اثر داشته باشد. به ویژه اینکه این اتفاق را بایستی در کنار گزارشهایی نگریست که نشان میدهند آمریکا خود از محصولات فناوریاش از جمله واتساپ برای پیشبرد اهداف سیاسی و نظامی خود استفاده میکند.
بنابراین، این رویدادی کاملاً منطقی و محتمل به نظر میرسد که در آینده شاهد واکشهای منفی به محصولات فنی غربی و اسرائیلی باشیم. دولتها، شرکتها و سازمانها به دنبال فناوریهایی خواهند بود که احتمال دستکاری در آنها پایینتر است و این مسئله در شرایطی که بازارها رو به رقابتیتر شدن میروند به ضرر اقتصاد آمریکا و رژیم صهیونیستی خواهد بود. ممکن است تروریسم پیجری اسرائیل در سالهای آینده نه فقط از لحاظ رذیلت اخلاقی آن بلکه به سبب آثار و تبعات اقتصادیاش در جهان هم در خاطرهها ماندگار شود.