جوان آنلاین: قاضی علی دلداری در صفحه اینستاگرامی خود نوشت: امروز یکی از سختترین روزهای کاریام در سال ۱۴۰۳ بود. زهرا ۱۵ سال سن دارد با جثهای ریز و کودکانه، اما قربانی کودک همسری شده است. پای صحبتهایش نشستم. لابد میپرسید که بچه ۱۵ ساله مگر چکار کرده است؟ بله، او قاتل است! و با دهها ضربه چاقو شوهرش را در داخل منزل به قتل رسانده است. به چهره کودکانه و معصوم او نمیآید قاتل شود، اما وقتی پای شعلههای خشم ناشی از کودکآزاری وسط است، حتی زهرا کوچولوی قصه واقعی ما هم مرتکب قتل میشود. زهرا در طول دوران اسارت تحمیلی، اما بهاصطلاح پیمان زناشویی، صدها بار مورد کتککاری قرارگرفته و کینههای عمیقی در دل انباشته است. جملات و نگاههای کودکانهاش اجازه نمیدهد همانند قاتلین دیگر با او مصاحبه کنم. راستی قاتل واقعی کیست؟ در اینکه مقتول با ضربات زهرا جان خود را از دست داده است تردیدی در تحقیقات وجود ندارد، اما سؤال اساسی من این است کدام دست از آستین زهرا بیرون آمده است و چاقو به دست گرفته؟! بله دست جهل و ناآگاهی، اینچنین مرتکب جنایت میشود. در طول بیش از دو دهه کار قضایی هیچوقت، پدیده شوم و فاجعهبار کودک همسری برایم حل نشد. در آرزوی ریشهکن شدن این پدیده شوم خوندلها خوردیم و مویمان سپید گشت. اجبار حاصل از سنتهای سخیف قومی- قبیلهای و فقدان آگاهی و مشکلات اقتصادی خانوادهها توأم با فقر فرهنگی علل اصلی کودک همسری هستند. واقعاً کودکی مثل زهرا در ۱۳ سالگی مگر قدرت تحلیل و درک آثار پیمان زناشویی را دارد؟ پدر و مادر زهرا چرا این موضوع روشن را نفهمیدند که او بچه است؟! تجربه تحلیل و بررسی پروندههای جنایی مربوط به کودک همسری که مصداق بارز کودکآزاری جنسی هستند نشان میدهد اگر نگذاریم کودکان، کودکی کنند حمام خون به راه میاندازند یا در حمام خون ساخته دیگران غرق میشوند. همیگویم و گفتهام بارها: هیچ گناهی بالاتر از جهل و هیچ فضیلتی ارزشمندتر از آگاهی وجود ندارد. نتایج حاصل از دهها ساعت مصاحبه با چنین کودکانی بهزودی در محافل تخصصی حقوقی و اجتماعی و روانشناسی مورد تحلیل جرمشناختی قرار خواهند گرفت.