برچسب ها
گفت‌وگوی «جوان» با مادر و خواهر طلبه شهید عباس زرگری
طبق وصیتنامه پسرم از من خواسته بود خودم او را داخل خاک بگذارم. چادرم را به گردنم بستم و با کمک دیگران دستم را زیر سر عباس گذاشتم و او را داخل قبر گذاشتم. بوسیدمش و خدا را شکر کردم فرزندی به من داد که در طول این مدت ۲۵ سال یک لحظه هم گناه نکرد
کد خبر: ۹۷۹۶۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۱۰

روایتی از شهادت محسن زارعی از شهدای امنیت
بزرگ‌ترین خواسته دنیایی محسن این بود که می‌خواست برای پدر و مادرش افتخار باشد. چیزی را برای خودش نمی‌خواست، آخرش هم همین شد و بزرگ‌ترین سعادت را برای خود و خانواده‌اش رقم زد.
کد خبر: ۹۶۵۸۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۴

گفت‌وگوی «جوان» با نرگس اخلاقی مادر شهید محمود اخلاقی از آخرین شهدای مرصاد
سردار شهید محمود اخلاقی از فرماندهان لشکر ۱۷ امام علی‌بن‌ابیطالب (ع) بود که از درگیری‌های اولیه کردستان تا پذیرش قطعنامه ۵۹۸ به مدت ۹۱ ماه حضور مستمر در جبهه‌های جنوب و غرب کشور داشت و نهایتاً در آخرین روز‌های دفاع مقدس به شهادت رسید.
کد خبر: ۹۶۴۳۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۱۰

گفت‌وگوی «جوان» با والدین شهیدان سیدعلی محمد و سیدعلی موسوی
بعد از فوت مادر شهید ان سجادیان سراغ دیگر شهدای این روستا را گرفتیم، همان روستایی که پنج شهید خانواده سجادیان اهل آنجا بودند. خانواده موسوی از اهالی روستای جورد رودهن هستند، خانواده‌ای هشت نفره دارای چهار دختر و چهار پسر که همه آن‌ها به همراه پدر و مادر سابقه حضور در خط مقدم و ستاد پشتیبانی جبهه دفاع مقدس را دارند.
کد خبر: ۹۶۰۹۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۶

«خدیجه طلعت» مادر ۳ شهید و مادربزرگ یک شهید ۱۰۰ ساله شد
حاج‌خانم طلعت نماد مقاومت و روحیه است. وقتی پسرهایش از جنگ به خانه برمی‌گشتند نصیحت‌شان می‌کرد که چه‌جوری بجنگند و حمله کنند. انگار خودش در میدان معرکه و نبرد حضور داشت. به آن‌ها روحیه می‌داد و می‌گفت: هوشیار باشید و تا می‌توانید بجنگید و به دشمن بتازید و از آن‌ها هلاک کنید
کد خبر: ۹۶۰۷۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۵

گفت‌وگوی «جوان» با مادر ۳ شهید نوجوانی که با هم عهد شفاعت بستند
احمد مختاری، مجتبی سعیدی و علی سراج از عشایر مهدیشهر استان سمنان راهی جبهه می‌شوند. در بحبوحه جنگ، هر سه رفیق شفاعت‌نامه‌ای می‌نویسند و هر سه آن را امضا می‌کنند.
کد خبر: ۹۶۰۰۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۹

گفت‌و‌گوی «جوان» با دختر مرحوم حلیمه خاتون خانیان که به تازگی به همسر و 4 فرزند شهیدش پیوست
مادر علاقه شدیدی به امام (ره) و رهبر عزیز داشت. مادرم خود را فدایی امام و رهبری می‌دانست و در ملاقات‌هایی که با امام و رهبر عزیز داشت به آن‌ها خالصانه ابراز ارادت می‌کرد. وقتی حضرت آقا برای دیدار تشریف آوردند، مادر تقاضای دست‌بوسی حضرت آقا را کرد و از ایشان خواست دعا کنند در این مسیر الهی با صبر و استقامت ثابت قدم باشد و هرگز تقاضای مادی و دنیوی از ایشان نمی‌کرد
کد خبر: ۹۵۸۹۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۹

گزارش خبرنگار «جوان» از دیدار با مادر شهیدی که ۳۹ سال به تأخیر افتاد!
مادر شهید بی‌تابی می‌کند. دینوی‌زاده می‌گوید تا مادر آرام نشود حرفم را ادامه نمی‌دهم. مادر چادرش را روی صورتش کشیده و هق‌هق گریه می‌کند. برای بار اول است که از آخرین ساعات عمر پسر ارشدش می‌شنود.
کد خبر: ۹۵۸۳۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۵

حلیمه خاتون خانیان مادر شهید ان سید داود، سید کاظم، سید کریم، سید ابوالقاسم و همسر شهید سید حمزه سجادیان عصر امروز شنبه ۱۸ خرداد ماه پس از یک دوره بیماری آسمانی شد. روزنامه جوان در سال ۱۳۹۴ گفتگویی اختصاصی با ایشان داشته که به مناست درگذشت وی تصاویر آن باز نشر می‌شود.
کد خبر: ۹۵۷۷۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۱۸

گزارش خبرنگار «جوان» از حضور در منزل شهیدان قربانی
یک روز همسر شهیدی از من پرسید داغ فرزند سخت‌تر است یا همسر؟ من به او گفتم اولاد جگر آدم را می‌سوزاند، ولی با رفتن همسر، آدم پشتش خالی می‌شود. جایی می‌خواهد برود تنها می‌شود. وقتی حاج‌آقا بود به همراه هم خیلی صله ارحام می‌کردیم.
کد خبر: ۹۵۴۰۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۱۷

مادر شهید علیرضا هوشیار در گفت‌وگو با «جوان»:
موقع انقلاب علیرضا ۱۷ سال داشت. از آن جوان‌های انقلابی نترس بود. با دوستانش اعلامیه پخش می‌کردند و به تظاهرات می‌رفتند. جوان‌های آن روزگار، نسل عجیبی بودند. در مقطع تاریخی خاصی هم زندگی می‌کردند.
کد خبر: ۹۵۳۱۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۱۰

گفت‌وگوی «جوان» با برادرزاده روحانی شهید حجت‌الاسلام حسین زند که پیکرش به تازگی شناسایی شده است
چشم‌انتظاری مادرانه در مرداد ماه سال ۶۷ به اوج خود رسید، وقتی اسرا آزاد شدند، هر آزاده‌ای که به محل می‌آمد ایشان شخصاً به دیدارش می‌رفت و می‌گفت: از پسر من خبر ندارید؟ حسین ما را ندیدید؟
کد خبر: ۹۵۰۷۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۲۰

گفت‌وگوی «جوان» با مادر شهیدان مصطفی و مرتضی نعمتی جم از شهدای عملیات فتح‌المبین
بعد از شهادت بچه‌ها آن تصادف یادم می‌آمد و با خود می‌گفتم خواست خدا این بود که در آن تصادف کشته نشویم و بچه‌ها در جبهه به شهادت برسند. الان چهار سالی است که همسرم به رحمت خدا رفته و من بسیار تنها شده‌ام. گاهی موقع خواندن نماز به یاد بچه‌هایم گریه می‌کنم، اما بعد از لحظه‌ای احساس می‌کنم آب سرد روی سرم می‌ریزند و آرام می‌شوم. حقیقتاً خداوند صبر می‌دهد.
کد خبر: ۹۵۰۲۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۱۷

گفت‌وگوی «جوان» با مادر شهید تازه تفحص شده علیرضا زیبرم
وقتی جنگ شروع شد همه خانواده در تلاطم بودیم تا هر چه در توان داریم در دفاع مقدس به‌کار گیریم. همه خانواده وارد بسیج و فعالیت‌های پشتیبانی از جبهه شدیم. محمدعلی اولین رزمنده خانه‌ام بود که به افتخار جانبازی نائل آمد و کمی بعد از محمدعلی هم علیرضا رفت. پدر بچه‌ها هم راهی شد.
کد خبر: ۹۴۴۹۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۱۶

گفت‌وگوی «جوان» با بانوی انقلابی که مادر یک شهید و 2 جانباز است
فعالیت‌های محمدرضا در اواخر پیروزی انقلاب علنی شد. با این وجود همسرم تفکرات ما را قبول داشت و به لحاظ اعتقادی همراه ما بود هرچند برای او با آن مسئولیتی که در ارتش داشت خطرناک بود، اما با این حال خودش هم مقید بود.
کد خبر: ۹۴۴۵۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۱۳

کد خبر: ۹۴۳۷۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۰۷

گفت‌وگوی «جوان» با برادر شهید نبی‌الله محسنی که پیکرش به‌تازگی تفحص شد
دو نفر به نام شهیدان ابراهیمی و رضوی‌زاده که هر دو در عملیات پیش رو شهید شدند، به من گفتند شما نباید سوار اتوبوس شوید. گفتم چرا؟ گفتند برای اینکه یک برادرت مفقودالاثر است، برادر دیگرت هم در جبهه است. شما باید برگردی و از مادرت مراقبت کنی. گفتم اگر قرار باشد که من برگردم خود شما هم باید برگردید، چون می‌دانستم آن‌ها هم برادر شهید هستند
کد خبر: ۹۴۲۲۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۲۶

گفت‌وگوی «جوان» با مادر شهید آیت‌الله عباسی هفشجانی
«آیت‌الله» ماه‌های آخر سربازی‌اش را می‌گذراند که به مرخصی آمد و گفت: برای عملیات الی بیت‌المقدس (آزادی خرمشهر) داوطلب شده‌ام و می‌خواهم بروم. پسرم در آن عملیات در گردان خط‌شکن بلال بود. 44 نفر بودندکه همگی به شهادت رسیدند. «آیت‌الله» موقع شهادت 22 سال داشت.
کد خبر: ۹۴۱۸۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۲۴

گفت‌وگوی «جوان» با مادر شهید عادل بابازاده از شهدای غائله کردستان
همرزمان پسرم تعریف کردند که روز شهادت عادل، هوای کوهستان بسیار سرد بود. عادل می‌گوید می‌خواهد غسل شهادت بگیرد. از او می‌خواهند فعلاً این کار را نکند مبادا در سرما اذیت شود، اما به اصرار غسل می‌گیرد و وقتی که به سنگر برمی‌گردد، ضدانقلاب شبیخون می‌زند و او را به همراه دو همرزمش به شهادت می‌رساند
کد خبر: ۹۳۸۷۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۲۹

گفت‌وگوی «جوان» با برادر شهید غلام حق شناس که پیکرش به تازگی شناسایی شده است
مادرم وقتی خبر شناسایی پیکر برادرم را از زبان سردار شنید دستش را به سوی آسمان بلند کرد و خدا را چند بار شکر کرد. اینجا بود که از نذر صلواتش برای ما صحبت کرد. مادرم سال‌ها بر سر مزاری که به یادبود غلام بعد از تأیید شهادتش درست کرده بودیم می‌رفت و گریه می‌کرد.
کد خبر: ۹۳۷۷۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۲۱