کد خبر: 1291668
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۷:۲۱

جوان آنلاین: کانال تلگرامی مطالعات عراق در مطلبی با عنوان خاورمیانه بین جنگ‌های تجاری و مذاکرات هسته‌ای، روی میز و زیر میز نوشت:

دیدگاه فعلی ایالات متحده، سیاسی، نظامی و اقتصادی، درباره منطقه خاورمیانه، تصویری بلندمدت و جامع از اهداف است که برخی از این اهداف زمان‌بندی شده‌اند؛ مانند مذاکره دموکراتیک با جمهوری اسلامی ایران یا حمله نظامی به آن. این دیدگاه تا حد زیادی با دیدگاه اسرائیل در منطقه هم‌راستا است، با تفاوتی بسیار جزئی.

ایالات متحده ممکن است توجهی به برخی تغییرات مهمی که ممکن است در آینده در خاورمیانه بوجود آید داشته باشد، در حالی که مسؤولان اسرائیلی هیچ گونه توجهی به تغییراتی که بتواند آنها را از گزینه‌های تهاجمی‌شان در برابر تهران بازدارد ندارند و حتی اگر به آن فکر کنند، تصور نمی‌کنند که این تغییرات بر آنها تأثیر بگذارد. آمریکایی‌ها برای دیدگاه استراتژیک خود چارچوب کلی تعیین کرده‌اند که دقیقاً مشخص می‌کند ایالات متحده چه چیزی را در خاورمیانه می‌خواهد تحقق بخشد و آن را به شرح زیر خلاصه کرده‌اند:

بالای میز

• حمله نظامی به جمهوری اسلامی ایران «گزینه اسرائیلی» یا مذاکره با آن «گزینه آمریکایی»

• جنگ اقتصادی در خاورمیانه.

• جنگ با یمن و نابودی گروه انصارالله حوثی.

• خلع سلاح مقاومت در خاورمیانه.

• محدود کردن نقش ایران در عراق.

زیر میز

شناخت نقش منطقه‌ای ایران و خارج کردن اسرائیل از بازی.

هدف مذاکرات بین‌المللی میان طرف‌های درگیر آن است که به راه‌حل‌های پذیرفتنی در برخی پرونده‌های پیچیده دست یافته و توافقی که به تحقق یک تسویه سیاسی رضایت‌بخش منجر شود، بدون درگیری می‌باشد. این مذاکرات تنها در صورتی صورت می‌گیرد که طرف‌ها از قدرتی متوازن و تأثیرگذار برخوردار باشند و عواقبی که ممکن است تأثیر منفی قوی بگذارد، به راحتی قابل مدیریت نباشند، در میان طرف‌های بین‌المللی متخاصم. در مورد «ایران-آمریکا»، کنگره آمریکا و تیم مشاوران ترامپ بر این باورند که ایران این توانایی را دارد.

حتی اگر رسانه‌های بین‌المللی مرتبط با واشنگتن به خلاف آن اشاره کنند. آمریکا نمی‌خواهد در باتلاق ایران غرق شود و اجازه نخواهد داد اسرائیل او را به این سمت هدایت کند. همچنین دیگر جایی در بازی مذاکرات ندارد و بنابراین ترامپ تصمیم گرفته که آن را از دایره تصمیم‌گیری آمریکایی خارج کند.

راضی کردن دولت در سایه در آمریکا، دهان‌های اسرائیلی‌ها را می‌بندد.

پرونده سوریه و پرونده لبنان

به‌دنبال انقلاب ژئوساسی که در سوریه و لبنان رخ داد، و به عنوان واقعیتی که نمی‌توان آن را نادیده گرفت یا انکار کرد، ایالات متحده نفوذی بسیار پیشرفته در دمشق و بیروت به دست آورد و این نفوذ کاهش نمی‌یابد یا از بین نمی‌رود حتی اگر نفوذ ایران هم به آنجا بازگردد. همچنین وجود نگرانی‌های اسرائیلی از افزایش نفوذ ترکیه در سوریه وجود دارد که می‌تواند خطراتی برای امنیت ملی اسرائیل در آینده ایجاد کند، نه کمتر از خطرات موجود در دوران سوریه اسد. ترامپ تلاش می‌کند تا این خطر را پیش از تولدش سرکوب کند و نقش ترکیه در سوریه را به حداقل برساند و آن را از مناطقی که «نتانیاهو» آنها را تهدیدی برای امنیت ملی اسرائیل می‌داند دور نگه دارد.

او وظیفه «نابودی خطر» را به خود اردوغان واگذار می‌کند، به‌ویژه در جنوب سوریه، به‌عنوان پیامی برای ایجاد اطمینان، که ترامپ به اسرائیل می‌دهد، تا اعتماد و نگرانی را در حال و آینده بین دو طرف ترکیه و اسرائیل بکار بگذارد. در این زمینه، اخیراً اشاره عمیقی به امکان مشارکت واقعی میان «ترکیه-آمریکا-اسرائیل» در مدیریت پرونده سوریه وجود دارد.

در مورد پرونده لبنان، ترامپ معتقد است که شکل نظام سیاسی کنونی در بیروت، لبنان را تحت سرپرستی آمریکا قرار می‌دهد و کنترل کامل بر اقتصاد لبنان را فراهم می‌آورد و بدین ترتیب توان زوج شیعه در پارلمان لبنان و هر نیروی خارجی دیگری را که برای تأمین مالی فعالیت‌های حزب‌الله علیه اسرائیل نیاز دارد، محدود می‌کند.

در پرونده‌های سوریه و لبنان، به‌علاوه برخی پرونده‌های دیگر، مانند پرونده فلسطینی، پرونده شمال عراق، «پایگاه‌های ترکی» و پرونده قطری و سعودی، «مبادرات صلح» ترامپ ممکن است هدایایی ارائه دهد که صهیونیست‌ها آرزوی دریافت آنها را دارند و می‌تواند دولت عمیق ایالات متحده که حامی اسرائیل است را راضی کند و دهان‌های اسرائیلی‌ها را که به سمت گزینه نظامی بین آمریکا و جمهوری اسلامی ایران می‌روند، برای مدت طولانی ببندد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار