1. توافقات اوليه هسته اي پس از چهار مرحله نشست كارشناسان بالاخره روز جمعه به مرحله اجرايي رسيد و از سي ام دي ماه طرفين وارد مرحله اي جديد مي شوند. اين يعني آنكه هم بحث رقيق شدن غناي 20 درصد مشخص شده، هم مراحل و چگونگي اكسيد كردن و هم همگامي آنها با چگونه عقب نشيني تحريم هاي آمريكا و ...
2. اين توافقات نشان مي دهد كه طرفين تاكنون نسبت به روند مذاكرات منفي نبوده است اگر چه به شكل محافظه كارانه آن را دنبال مي كنند و هنوز اميدها براي ماندن در مسير ايجاد شده كم نيست. بخصوص از سوي آمريكا
3. با وجود موضوعات ذكر شده، كاخ سفيد، كنگره و سنا در مواردي دست به اعمال تحريم ها زده و نشان داده اند كه از مواضع پيشين خود عقب نشيني نمي كنند. همين رويكرد دلسردي هاي زيادي را ايجاد كرده است اما نتوانسته اصل موضوع را زير سوال ببرد. حال پرسش اين است كه آمريكا چرا دست به چنين كاري مي زند. در اين باره ابتدا بايد گفت آمريكا هنوز بر اساس نگاه هژمونيك به مسئله نگاه مي كند و نمي خواهد بگويد كه از سر ضعف با ايران دور يك ميز نشسته، بلكه به دنبال اعلام اين موضوع است كه جمهوري اسلامي را وادار به اين كار كرده است. نشانه هاي اين اجبار را نيز در اعمال تحريم هاي جديد جستجو مي كند تا گفته شود آمريكا از موضع خود عقب نشيني نكرده و تمايل خود را براي ادامه فشار نشان مي دهد.
مسئله ديگر اين است كه در دعواي كنوني بين كاخ سفيد و سنا (جداي از اينكه جدي و ريشه اي است يا جنگ زرگري و ظاهري) آمريكا سعي دارد تا تحريم ها را «در حال انتظار» يا همان stand by قرار دهد تا از اين ابزار براي فشار به ايران استفاده كند. اين همان شمشير داموكلس هسته اي است كه واشنگتن علاقه ندارد اين ابزار ناكارآمد را كنار بگذارد.
نمونه هاي تحريمي وزارت خزانه داري دولت اوباما و همچنين طرح تحريم هاي سناي آمريكا در اين گفتمان به راحتي قابل تحليل است و حتي از ابزار «تحريم هاي در حال انتظار» براي نشست ها و مذاكرات چار دوره كارشناسي استفاده نيز استفاده كرده است. در واقع اين ابزار يكي از مهمترين كارت هايي است كه آمريكا سعي دارد آن را با خود داشته و در مواقع لزوم از آن استفاده كند. بنابراين در آينده نيز شاهد چنين سياست هايي از آمريكا خواهيم بود كه بيش از هر چيز در سياست هاي اعلاني مورد سنجش قرار مي گيرد...