جوان آنلاین: مسئولان باشگاه استقلال بار دیگر بـرای انجـام تغییرات به تکاپو افتادند. طبیعی هم هست؛ استقلال فقط چهار تیم و ۱۰ امتیاز با قعر جدول فاصله دارد، البته تا پیش از بازیهای دیروز! روندی که میتواند استقلال را نامزد سقوط هم بکند. مسئلهای که وحشت بروز آن، تصمیمگیرندگان باشگاه را به چنان تکاپویی واداشته که در کمتر از دو ماه بعد از انتخاب سومین سرمربی این فصل، زمزمه ایجاد تغییرات جدید در کادرفنی آبیپوشان پایتخت بار دیگر بر سر زبانها افتاده است.
هشتم اسفندماه سال گذشته بود که میودراگ بوژوویچ با تغییر مسیری ناگهانی اهواز را به مقصد تهران ترک کرد تا فصلی که با استقلال خوزستان آغاز کرده بود را با استقلال تهران به پایان برساند، اما در فاصله ۴۴ روز به چنان بنبستی خورده که برکناری خود را حق مسئولان تیم آبیپوش پایتخت میخواند و بعید است که بتواند لیگ بیست و چهارم را با استقلال تهران به سرانجام برساند.
سرمربی صربستانی استقلال نیامده باید شاگردانش را مهیای مصاف با پرسپولیس میکرد و شاید شکست در گام نخست (دربی پایتخت) بود که اجازه نداد سرمربی سابق استقلال خوزستان موفقیتهایی که در جنوب کشور کسب کرده بود را در پایخت هم تکرار کند، خصوصاً که بعد از شکست در دربی، استقلال که تنها تیم راهیافته به یکهشتم نهایی نخستین دوره لیگ نخبگان بود با شکست پرگل مقابل النصر عربستان از گردونه این رقابتها نیز کنار رفت تا اوضاع برای آبیپوشان پایتخت و سرمربی تازهوارد آن دشوارتر شود. ششمین مربی این فصل استقلال برابر ذوبآهن و خیبر خرمآباد نیز بیش از یک امتیاز کسب نکرد، اما اوضاع زمانی بغرنج شد که این تیم برابر تراکتور و سپس فولاد تن به شکست داد تا نتیجه انتقال جنجالی بوژوویچ از استقلال خوزستان به تهران کسب تنها دو امتیاز از مجموع چهار باخت و دو تساوی در جریان یک بازی لیگ قهرمانان و پنج بازی لیگ باشد. نتیجهای که بیشک حاصل مدیریت ضعیف استقلال در فصل جاری است. مدیریتی که جز تغییرات مکرر و هزینهتراشی برای آبیپوشان پایتخت، هیچ سودی برای این تیم در لیگ بیست و چهارم نداشته است!
استقلال لیگ را با نکونام آغاز کرد، اما بعد از کش و قوسهای فراوان و بهرغم تغییراتی که در کادر مدیریت باشگاه ایجاد شده بود، سرمربی آبیپوشان آهنگ جدایی سر داد. او درست بعد از باخت در دربی پایتخت بود که چنین تصمیمی را گرفت و آن را در ورزشگاه جاسم بنحمدو زمانی که تیمش بازی با السد قعرنشین را هم با شکست پشتسر گذاشته بود اعلام کرد تا استقلال به تکاپوی انتخاب جایگزین او بیفتد و دو هفته بعد، پیستو موسیمانه به عنوان نخستین مربی آفریقایی وارد ایران شد و سکان هدایت آبیپوشان را به دست گرفت. مربی که از همان روزهای نخست با قیافهای حق به جانب و نگاهی از بالا به پایین با فوتبال ایران و بازیکنان تیمش نگاه میکرد، اما حضور او در فوتبال ایران به یک ماه هم نینجامید و خیلی زودتر از حد تصور استقلال را با انبوهی از اشتباهات به جای گذاشته ترک کرد تا مدیران باشگاه بار دیگر به تکاپوی انتخاب سرمربی بیفتند و اینبار، قرعه به نام بوژوویچ افتاد. سرمربی موفق استقلال خوزستان که توانسته بود تغییرات قابل توجهی در این تیم ایجاد کند و شاید همین بهانه خوبی بود تا مدیران استقلال برای جلب رضایت او راهی اهواز شوند و اتفاقاً در متقاعد کردنش با مشکل هم مواجه نشدند، چراکه او بعدها شخصاً تأکید کرد وقتی پیشنهادی از سوی تیمی مثل استقلال میآید هیچ مربی حق ندارد آن را رد کند. در واقع بوژوویچ صراحتاً گفت برای دیده شدن راهی استقلال شده است: «اگر غیر از استقلال هر باشگاهی بود، نمیپذیرفتم سه ماهه سرمربی شوم.»
اظهارنظری که نشان داد مرد صربستانی صرفاً بابت سودی که از این معامله نصیبش میشده راهی پایتخت ایران شده، نه باز کردن گرهای از مشکلات استقلال. به هر حال او بابت همین سه ماه، نه فقط ۱۸۰ هزار یورو به جیب میزد که به اندازه کافی و بسیار فراتر از استقلال خوزستان دیده میشد و این برای عقد قراردادهای بعدی نیز سودمند بود، اما استقلال و مدیرانش حتی اندازه بوژوویچ هم به فکر منافع خود نبودند تا حداقل سود ممکن را از این معامله ببرند، به همین دلیل هم هست که امروز سردرگمتر از همیشه کاسه چه کنم، چه کنم دست گرفتند که همچنان با او این روند ناکام را ادامه دهند و شاهد سقوط هرچه بیشتر در جدول باشند یا سکان هدایت آبیپوشان را به دست مجتبی جباری یا یکی مثل او بسپارند تا پنج بازی باقی مانده لیگ را هر طور که هست پشت سر بگذارند تا فصلی دیگر و اتفاقاتی دیگر.
شاید حضور جباری بتواند شوکی باشد برای استقلال تا تکانی به جایگاه خود دهد و از محدوده خطر (جمع فانوس به دستان) دور شود و شاید هم شوک ناشی از این شایعات بتواند تغییراتی در روند حرکتی بوژوویچ ایجاد کند. درست در چنین شرایطی نظریجویباری، مدیرعامل استقلال به بهانه زنده کردن مطالبات این باشگاه (از الوصل) راهی امارات میشود تا شاید با پول به دست آمده از آن هزینهای دیگر برای باشگاه بتراشد، اما مسئله بعد از تغییرات مکرر در کادرفنی و مدیریتی باشگاه استقلال این است که داستان فوق تا چه زمانی قرار است ادامه داشته باشد و آقایان تا کی قرار است مقابل این حجم از اشتباهات پرهزینه سکوت اختیار کنند تا علاوه بر پولهای هنگفت، آبروی فوتبال ایران هم به تاراج برود؟