جوان آنلاین: کانال «مدرسه تاریخاندیشی قصص» در ایتا نوشت: دو برادر بودند از دوستان امیرالمؤمنین. از همانها که میشود نامشان را گذاشت آدمهای امن زندگی. به نام سهل و عثمان فرزندان حنیف. هر دو از جمله افرادی بودند که بیعت با ابوبکر را حواله دادند به هر وقت که علی دست بیعت داد. سفت و سخت هم پای کار غصب حق ولایت و خلافت اهلبیت ایستادند و هزینهاش را هم پرداختند. بعدها که مردم علی را به عنوان خلیفه انتخاب کردند، حضرت عثمانبنحنیف را به کارگزاری بصره نصب کرد. دیگر سنوسالی از عثمان گذشته و برف پیری بر سرش نشسته بود. روزگار ولایات تحت امارت و ولایت امیرالمؤمنین میگذشت تا آنکه یک نامه علنی از علی به عثمانبنحنیف، خبر اصلی همه منبرها، تریبونها و دهانها شد.
خبری موثق به علی رسیده بود که پسر حنیف در بصره به میهمانی اشراف دعوت شده و به عنوان کارگزار رسمی حاکمیت سر سفره اغنیایی نشسته که فقرا راهی به آن ندارند. حضرت نامهای نسبتاً بلند به عثمانبنحنیف مینویسد و در آن به او تذکر میدهد که تو اقتداکننده به علی هستی نه معاویه و لذا باید بدانی علی از دنیا چیزی برای خود نیندوخته و جز دو جامه کهنه و دو قرص نان چیزی ندارد، با آنکه اگر میخواست، میتوانست عسل مصفا و نان گندم بخورد و بر بافتههاى ابریشم راه برود. در نهایت هم حضرت به عثمانبنحنیف برای بروز یک رفتار اشرافی تشر میزند: پسر حنیف! از خدا پروا کن و قرصهاى نان خودت، تو را بس باشد، تا این روش موجب خلاصىات از آتش جهنم شود. خبر عزل معاون پارلمانی رئیسجمهور از سوی دکتر پزشکیان واکنشهای زیادی از مردم را در بر داشت. اگر حواشی ماجرا را دور بریزیم، اصل نامه و اقدام رئیسجمهور و استناد به سیره امیرالمؤمنین جای تحسین دارد. این ماجرا میتوانست با یک استعفا از سوی دبیری، معاون پارلمانی تمام شود، اما آقای پزشکیان با دستور عزل و تذکری بهجا، ما را یاد نامه امیرالمؤمنین به عثمانبنحنیف انداخت.