به نظر میرسد در چند ماه اخیر سامانه اولویتهای اساسی کشور دچار اختلال شده است. بازگشت مجدد دوگانههای سیاسی و اجتماعی و ایجاد درگیری کاذب در اولویتبخشی به موضوعات غیر اولویتدار و مشغولسازی افکار عمومی، تکرار همان اتفاقاتی است که کشور به برکت مدیریت جهادی و مخلصانه شهید رئیسی در سه سال گذشته توانسته بود از آن عبور و نرمافزار اولویتبندی مسائل کشور را از ویروس شرطیسازیهای به جا مانده از دهه ۹۰ پاکسازی کند.
علاوه بر آن پروژه نرمالیزاسیون و حساسیتزدایی در موضوعات فرهنگی مجدد کشور را درگیر حاشیه کرده و در این حاشیهسازیها و غفلتها آنچه بر زمین مانده و برنامه معتبری برای آن ارائه نمیشود، مسئله اصلی کشور یعنی اقتصاد است. البته فهم این مسئله هم خیلی پیچیدگی ندارد. آثار رها شدگی و از اولویت خارج شدن اقتصاد کاملاً در افسارگسیختگی نرخ ارز مشهود و بر جیب شهروندان و سبد معیشتی آنان سنگینی میکند و زندگی مردم به ویژه دهکهای پایین و حتی متوسط را متأثر ساخته است. جرئت میخواهد برخی نظرسنجیهایی که اخیراً از سوی مؤسسات معتبر افکارسنجی کشور انجام شده و دغدغههای اساسی و نوع نگاه مردم به مدیران و شیب سقوط همان حداقل مقبولیت قبلی را نشان میدهد انتشار عمومی پیدا کند تا بهرغم اجرای همه پروژههای مشغولسازی افکار عمومی، تحلیل واقعیتری از شرایط بهدست دهد.
فاجعهبارتر، پاسکاری حل مسائل مهم اقتصادی بین مدیران است که بر دامنه این گرفتاریها افزوده است. متأسفانه هیچ مقامی مسئولیت ترمز بریدن قیمت ارز را نمیپذیرد و مقامی که مسئول حل مسئله است رسماً به مردم میگوید کاری از دست ما برای حل مشکلات برنمیآید!
در شرایطیکه در حال نزدیک شدن به پایان سال هستیم، زندگی مردم در فشار شدید ناشی از بیمسئولیتیها قرار گرفته و مدیران کشور هم جز دورهمیهای تصویری، عکس یادگاری برای ثبت در تاریخ و تکرار اظهارات بیثمر، اقدام مؤثری ندارند. گویی جای مردم و مسئولان عوض شده و مسئولان وظیفه بازگو کردن مشکلات را دارند و این مردم هستند که باید تدبیری برای حل مسائل کشور داشته باشند.
در این میان هم عدهای پروژه بگیر که وظیفه شامورتیبازی را به عهده دارند در حال گرفتن معرکه، جریان آقازادگی در یک فضای هپروتی مشغول تکنگاریهای فانتزی و انتزاعی و جریان رسانههای زنجیرهای هم هر چند هفته، یک موضوع جدید برای افکار عمومی خلق میکنند. گویی همه تلاش دارند مسائل اصلی و فرعی را جابهجا کنند غافل از اینکه در این شرایط سخت، نگاه مردم به جیبشان است و اگرچه برخی اولویتسازیهای کاذب ممکن است برای چند روز افکار عمومی را دچار وراونگی نماید، اما اقتصاد و معیشت از اولویت زندگی مردم جدا نمیشود. جدول درصدهای عجیب و غریب رشد انفجاری قیمتها با اعمال سیاست آزادسازی به بهانه حذف قیمت دستوری در این چند ماه و آثار آن بر سختی معیشت جامعه خیلی محاسبات پیچیده ریاضی نمیخواهد، فقط باید رفت بین مردم تا سختی شرایط و اولویتهای اساسی را دید و درک کرد.
شاخصهای اقتصادی کشور در سه سال دولت شهید رئیسی به رغم همه فشارهای خارجی و اخلال داخلی به اذعان آمار مراکز معتبر جهانی از جمله بانک جهانی در رشد، کنترل تورم، مهار نقدینگی و... با بسیج همه ظرفیتها و مدیریت اولویتها بهبود یافت اگرچه به دلیل ناتمام ماندن دولت به نقطه مطلوب نهایی نرسید. به رغم همه حاشیهسازیها و فشارها علیه دولت، اقتصاد هیچ گاه از دستور کار شهید رئیسی خارج نشد. فقط یکی از نشانههای آن افتتاح ۸۳ هزار مسکن به جا مانده از دولت او در این چند روز است. شخصاً ماهانه شورایعالی مسکن را تشکیل میداد و هفتگی حداقل چهار جلسه اقتصادی سنگین با حضور اعضای تیم اقتصادی دولت داشت.
درود و رضوان خدا برای آن رئیسجمهور خستگیناپذیر