جوان آنلاین: رضا فدای وطن، دکترای تخصصی سالمندشناسی (ژریاتریک) ضمن تأکید بر ضرورت پررنگشدن نقش نظام سلامت برای مواجهه با افزایش سالمندان تنها در آینده در گفتگو با «جوان» میگوید: شاغلین نیز باید از امروز و از جوانی برای دوران سالمندی برنامهریزی کنند تا وقتی حکم بازنشستگی را گرفتند براساس همان برنامهها، علایق و خواستههای خود را دنبال کنند. گفتگو با وی را در ادامه میخوانید.
چرا اجازه میدهیم سن برای ما محدودیت ایجاد کند، در حالی که هر سنی ظرفیتهای خود را دارد و بهویژه دوران سالمندی که سرشار از دانش و تجربه است و میتوان از آن برای بهتر زیستن استفاده کرد؟
این موضوع به دو عامل بستگی دارد. ما باید نسبت به هر سنی آگاهی داشته باشیم، چراکه هر دورهای نکات مثبت و منفی مخصوص به خود را دارد. در جوانی از لحاظ فیزیکی توانمند هستیم، اما آگاهی از دوران میانسالی و سالمندی وجود ندارد و تجارب کمتر است، در واقع باید بدانیم که میتوانیم از ظرفیتها و فرصتهای هر زمان استفاده کنیم. اگر میخواهیم دوره سالمندی برای ما محدودیت ایجاد نکند باید با آگاهی وارد این دوره شویم. نمیتوانیم هر مدلی که خواستیم زندگی کنیم یا به تغذیه خود رسیدگی نکنیم و در نهایت به سالمندی برسیم و بگوییم این سن مناسب برای استفاده از ظرفیتهاست. اگر کسی میخواهد در دوره سالمندی موسیقی بزند باید از قبل موسیقی را فراگرفته باشد. قطعاً در ۷۰ سالگی زمان مناسبی برای فراگیری برخی موضوعات نخواهد بود. در حقیقت باید از قبل برای دوران سالمندی فکر کرد. وقتی الان درآمد داریم و شاغل هستیم و توانایی داریم باید فکری برای دوران بازنشستگی کنیم. هنر موسیقی، کار خیر، باغبانی یا هرچیز دیگر. اینگونه میتوانیم از دوران سالمندی بهتر استفاده کنیم.
سالمندان علاوه بر خانه سالمندان نسبت به داشتن پرستار نیز جبهه میگیرند و دوست دارند از سوی اعضای خانواده رسیدگی شوند، با این موضوع چه باید کرد؟
اولویت این است که سالمندان همواره در خانه باشند و مورد مراقبت قرار گیرند، اما همیشه امکان تحقق چنین موضوعی فراهم نیست. برخی سالمند اولادی ندارند یا فرزندان آنها شاغل هستند بنابراین باید برای سالمند این مهم را جا انداخت. میتوانیم به جای اینکه سالمند را به خانه سالمندان ببریم که حس بدی دارند یک نفر را به عنوان پرستار کنار او قرار دهیم، اما بچهها دوری نکنند و به دیدار او بیایند تا عوارض منفی آن کمتر باشد. در جامعه مدرن امروزی با شرایط و گرفتاریها قطعاً سالمندان نمیتوانند صد در صد با اعضای خانواده باشند.
چگونه میتوان از ظرفیتها و امکانات عمومی مثل بوستانها، مراکز فرهنگی و هنری، امکانات گردشگری و وسایط نقلیه عمومی و صدها امکان دیگر برای آسایش سالمندان و بازنشستگان استفاده کرد، وظیفه دستگاههای مختلف در این زمینه چیست؟
در واقع سندی به نام سند ملی سالمندان داریم که هر چند سال یکبار اصلاح میشود، اما دستگاهها توجهی به آن ندارند. مثلاً نقش صداوسیما و شهرداریها مشخص شده است. بهترین راه این است که سند ملی سالمندان مورد توجه قرار گیرد.
برخی میگویند روابط همسایگی در عصر کنونی در حال اضمحلال است و برخی هم معتقدند این روابط از بین نرفته، بلکه «دگرگون» شده است. در فرهنگ ما و سبک زندگی ایرانیها روابط همسایگی امکان توجه به سالمندان را فراهم میکند، چگونه میتوان این فرهنگ را احیا و تقویت کرد؟
چنین پیشرفتهایی به دلیل روابط مجازی میان افراد دگرگون شده است و امروز افراد برای ملاقات از فضای مجازی استفاده میکنند. مثل قبل نیست که دائماً میهمانی و رفت و آمد باشد. هر چند زندگی سریعتر شده و گپ و گفتها تغییر کرده، اما زندگیها از معنا و روح خود تهی شده و در مورد همه نسلها این موضوع صادق است. جامعهشناسان باید برای این مهم چارهاندیشی کنند.
با توجه به پایین بودن حقوق و مزایای بازنشستگی در ایران برای جلوگیری از چالشهای مالی سالمندان چه باید کرد؟
این چیزی نیست که با شعار بتوان حل کرد. همه کشورهای دنیا برای آن چارهاندیشی کردند. با تکریم کسی صاحب برنج و گوشت نمیشود و برای پرستار گرفتن و خدمات شخصی و روزمرگی نیازمند هزینه و پول هستند. بحث گردشگری، تفریح و دورهمی و نیازهای شخصی سالمندان هم مهم است که دستگاههای مرتبط باید درباره آن فکر کنند. خوشبختانه در فرهنگ ایران سالمندان و بزرگترها جایگاه خوبی دارد، اما کافی نیست.
تقسیم کار و وظایف فرزندان در قبال سالمندان به ویژه در خانوادههای پرجمعیت و چندفرزندی چگونه باید باشد؟
ما کمکم با سالمندانی مواجه هستیم که کم فرزند هستند و دوره سالمندی نسلهایی که تعداد فرزندان زیاد و قراردادهای معرفتی نانوشته داشتند، کمکم روبه افول است و جای خود را به نسلهایی میدهد که سالمندان تنها هستند، خانواده ندارند یا یک بچه و دو بچه دارند و آن فرزندان هم گرفتاریهای خود را دارند، در نتیجه نقش نظامهای سلامت باید پررنگ شود و جوانی جمعیت و فرزندآوری را باید بیشتر از هر زمانی جدی گرفت.