جوان آنلاین: در خصوص بازی دراز، شهید بهشتی جمله معروفی دارد با این مضمون که «عرفان واقعی خانقاهش بازی دراز است.» این جمله شهید بهشتی، در اوایل جنگ تحمیلی بسیار معروف بود. بهشتی هفتم تیرماه سال ۶۰ در حالی که جنگ هنوز اولین سالش به اتمام نرسیده بود به شهادت رسید. قاعدتاً جمله او مربوط به چند ماه قبل میشد. زمانی که دفاع مقدس در ابتدای راه خود قرار داشت. اما در بازی دراز چه خبر بود که بهشتی چنین جملهای را در خصوص آن بیان کرده بود. روایتهای علی رضایی، از رزمندگان دفاع مقدس در همین خصوص را پیش رو دارید.
جبهه غریب غرب
قبل از اینکه جنگ تحمیلی شروع شود، فتنه کردستان در جبهه غرب شروع شد. البته این جبهه از غرب تا شمالغرب امتداد داشت. ولی در غرب و مناطقی مثل پاوه، مریوان و خود سنندج درگیریهای سنگینی وجود داشت. قبل از شروع رسمی جنگ تحمیلی، توجه عمومی نسبت به قضیه کردستان چندان زیاد نبود. وقایعی مثل بریدن سر پاسدارهای بومی در مریوان و سپس قضیه محاصره پاوه تا حدی باعث شد، افکار عمومی متوجه غرب کشور شود، ولی هنوز خبری از اعزامهای سراسری نبود و مسائلی مثل کمک به جبهه و اینطور چیزها را آنموقع شاهد نبودیم. بعد از شروع جنگ هم عمده توجهها معطوف جنوب کشور شد. حتماً میدانید، بسیاری از فرماندهان شناخته شده مثل شهیدهمت و جاویدالاثر احمد متوسلیان و شهیدخرازی و... از جبهه غرب به جنوب رفتند؛ لذا غرب کشور بعد از شروع جنگ نیز مرکز توجه نبود و همواره از این جبهه به عنوان جبهه غریب غرب یاد میشود.
بلندیهای بازی دراز
در منطقه غرب کشور بلندیهای متعددی وجود داشت. بازی دراز از بلندیهای بسیار مرتفع و مهم منطقه بود. عراق در حمله اولیه به ایران سعی کرد به این بلندیها مسلط شود. چراکه از این طریق، میتوانست تا حد زیادی به مناطق مرزی غرب کشور مثل سرپل ذهاب و قصرشیرین و... تسلط یابد. از این طرف ما برای پس گرفتن این بلندیها کار سختی در پیش داشتیم. مهمترین عامل سختی کار در بازپسگیری بازی دراز، ارتفاع منطقه بود که در زمان عادی هم رفتن به آن بلندیها کار سختی بود، چه برسد به اینکه بخواهیم زیر گلوله باران دشمن به آنجا برویم و منطقه را پس بگیریم. در بازی دراز، چند عملیات انجام شد و گاهی پیروزی و گاهی عدمالفتح داشتیم. آنجا شهدای بسیاری تقدیم شد و البته از دشمن نیز تلفات زیادی گرفته شد. سعی ما این بود، بازی دراز را پس بگیریم و دشمن هم اصرار به حفظ آن داشت. نهایتاً توانستیم بلندیهای آنجا را پس بگیریم و دشمن را از منطقه بیرون کنیم. ولی همانطور که عرض کردم این اتفاق با تقدیم شهدای بسیاری رخ داد.
سفر شهید بهشتی به جبههها
شهید بهشتی، در زمان شهادتشان از طرف ضد انقلاب تهمتهای بسیاری را تحمل میکرد. خیلی از حرفهای نامربوط را به این شهید بزرگوار نسبت میدادند و یکسری از مردم ساده لوح هم فریب این حرفها را خورده بودند. اما ایشان با آن اخلاصی که داشت، بعد از شروع جنگ تحمیلی سفرهایی را به مناطق جنگی اعم از غرب و جنوب کشور داشت. هرجایی هم میرفت بچههای رزمنده استقبال شایانی از ایشان میکردند. در یکی از همین سفرها بود که ایشان با بازی دراز و جانفشانیهایی که برای پس گرفتن آن صورت گرفته بود آشنا شدند و جمله معروف، «عرفان واقعی خانقاهش بازی دراز است.» را بیان کردند. این جمله آن زمان بسیار به رزمندگان جبهه غریب غرب روحیه داد. دقیقاً یادم نیست خودم برای اولین بار این جمله را چه زمانی شنیدم. اما این جمله با آنچه ما در بازی دراز دیده بودیم، کاملاً مطابقت داشت. بازی دراز واقعاً خانقاه عارفان و عاشق الهی بود که مصداق بارزی از رزمندگان مکتبی را به نمایش میگذاشتند.