جوان آنلاین: صبحی که باید با نسیم ملایم بهاری آغاز شود، با هالهای از گرد و غبار خفهکننده همراه شدهاست. کودکی که در اهواز، از پشت پنجره به خیابان نگاه میکند، دیگر نمیتواند برای بازی، بیرون برود؛ چراکه سایه خاکستری بر شهر افتاده و هوا طعم تلخ دود و گرد دارد. در ایلام همچنین، مادری که فرزندش را به مدرسه میبرد، نگران است. ماسک ضخیمی که بر صورتشان قرار گرفته، تنفس را دشوار کردهاست، اما چاره چیست؟ معلمان در کلاسها نیز صدایشان گرفته و سرفههای خشک میان جملاتشان از پشت کلاس درس شنیده میشود. فروشندهای که در بازار ایستاده، مرتب چشمهایش را میمالد و تلاش میکند در هوای غبارآلود، کار و کاسبیاش را حفظ کند.
این روزها، آسمان دیگر آبی نیست. مردانی که در خیابانهای اندیمشک و شوش قدم میزنند، به سطلهای آب کنار پیادهروها نگاه میکنند، که سطحشان با لایهای از خاک پوشیده شدهاست. پیرمردی که در حیاط خانهاش نشسته، با حسرت به گلهای پژمرده و خاکگرفته باغچه مینگرد. دیگر فقط هوا آلوده نیست، بلکه خاطرات یک بهار دلانگیز محو شدهاست.
بر اساس گزارشهای جدید، استانهای لرستان، کرمانشاه، بوشهر و مرکزی با موجی از گرد و غبار شدید مواجه شدهاند. سازمان هواشناسی کشور هشدار داده که شاخص آلودگی در برخی مناطق به عدد بیسابقه ۵۰۰ رسیده که نشاندهنده شرایط بسیار خطرناک است.
هر چند روز گذشته، شاخص کیفیت هوا در تهران، روی عدد ۸۶ قرار داشته که وضعیت سالم محسوب میشود. با این حال، کارشناسان هشدار دادهاند که با افزایش گرمای هوا، غلظت آلاینده ازن بیشتر خواهد شد و ممکن است کیفیت هوا در روزهای آینده به سطح ناسالم برسد.
تعطیلی گسترده در غرب کشور
با ورود موج جدیدی از گرد و غبار به کشور، ادارات، مدارس و دانشگاههای استانهای لرستان، کرمانشاه، بوشهر و مرکزی تعطیل یا غیرحضوری شدند. در لرستان و کرمانشاه، کلیه مراکز اداری و آموزشی تعطیل شدند و تنها بانکهای منتخب، مراکز درمانی و دستگاههای امدادی فعالیت خود را ادامه میدهند. در بوشهر، ادارات و مدارس به صورت دورکاری و مجازی فعالیت دارند. هوای استان مرکزی نیز در وضعیت خطرناک قرار گرفتهاست.
سیاستهای ناکارآمد آبی و نابودی تالابها
بر اساس گزارشهای منتشر شده، یکی از مهمترین عوامل بحران آلودگی هوا در کشور، مدیریت نادرست منابع آبی و خشک شدن تالابها است. تالابهای جنوب کشور، که روزگاری نقش مهمی در کنترل گرد و غبار داشتند، اکنون به دلیل سدسازیهای بیرویه، کاهش بارندگی و برداشتهای غیرمجاز از منابع آبی به کانونهای گرد و غبار تبدیل شدهاند.
تالاب هورالعظیم، یکی از مهمترین تالابهای کشور، در سالهای اخیر بخشهای زیادی از آن خشک شده است. کارشناسان هشدار دادهاند که عدم احیای این تالابها باعث افزایش گرد و غبار و تشدید بحران آلودگی هوا در مناطق غربی کشور شدهاست.
از سوی دیگر اما، کانونهای گرد و غبار در عراق و عربستان یکی از عوامل اصلی ورود تودههای آلاینده به کشور هستند. با این حال، عدم همکاری منطقهای و نبود برنامههای مشترک برای کنترل این بحران باعث شده که این مشکل هر سال شدیدتر شود.
در کنار این موارد، یکی از عوامل مهم آلودگی هوا در کلانشهرها، فرسودگی ناوگان حملونقل عمومی و مصرف سوختهای آلاینده محسوب میشود. بر اساس گزارشها، ۹۰ درصد موتورسیکلتهای فعال در کشور فرسودهاند و ۸۲ درصد اتوبوسهای شهری استانداردهای زیستمحیطی را رعایت نمیکنند. همچنین، سرانه مصرف روزانه بنزین و گازوئیل در کشور تقریباً دو برابر میانگین جهانی است که مدیریت نادرست مصرف سوختهای فسیلی را نشان میدهد.
راهکار مهم، اما مغفول مرکز پژوهشهای مجلس
بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، آلودگی هوا به عنوان یکی از معضلات اصلی کلانشهرها قلمداد میشود و هر ساله خسارات جبرانناپذیری را به کشور وارد میکند. این گزارش تأکید دارد که اولین قدم برای برنامهریزی جهت کاهش آلودگی هوا، شناخت دقیق ابعاد مسئله از طریق پایش گسترده ترکیبات آلاینده است.
مطالعات انجامشده نشان میدهند که بررسی روند فصلی آلایندهها و تعیین منابع احتمالی آنها میتواند به درک بهتر منشأ آلودگی و اتخاذ سیاستهای مؤثر برای کاهش آن کمک کند. در این گزارش، دو روش اصلی برای منشأیابی آلایندهها معرفی شدهاند؛ اول اینکه استفاده از ضرایب انتشار و سیاهه انتشار که بهصورت سالانه گزارش میشود؛ و دوم، روش سهمبندی منابع که امکان تعیین درصد مشارکت منابع مختلف را روشنتر میسازد.
این گزارش همچنین تأکید دارد که عدم جریان آزاد اطلاعات باعث محدود شدن همگرایی در جمعبندی نتایج مطالعات شده و نقش مراکز پژوهشی و دانشگاهی را در این میان پررنگتر کردهاست.
آسمانی که رنگ باختهاست
آلودگی هوا دیگر صرفاً یک معضل محیطزیستی نیست؛ بلکه تهدیدی است که به تار و پود زندگی مردم رخنه کرده و نفسهای شهرها را گرفتهاست. هر صبحی که باید با هوای پاک آغاز شود، اکنون با غبار سنگینی همراه است که آسمان را تیره و زمین را به فضایی خفقانآور تبدیل کردهاست.
بحران آلودگی هوا یک فاجعه انسانی محسوب میشود. مردی که در بازار تلاش میکند میان هالهای از گردوغبار روزی خود را به دست آورد، معلمی که در کلاس با صدایی گرفته سرفه میکند، سالمندی که از خانهاش بیرون نمیآید، همه قربانیان این وضعیت هستند. متأسفانه این بحران حاصل ضعف مدیریت زیستمحیطی، بیتوجهی به قوانین کاهش آلودگی هوا، مصرف بیرویه سوختهای آلاینده و عدم همکاری منطقهای برای کاهش گردوغبار است. تالابهای خشکشده، سدهای بیرویه، همه نمادهای کمتوجهی به مسئلهای هستند که زندگی میلیونها نفر را تحتتأثیر قرار دادهاست.
بیتردید آلودگی هوا تنها یک عدد در شاخص کیفیت هوا خلاصه نمیشود؛ بلکه روایت روزهای از دست رفتهای است که آسمان آبی را از مردم دریغ کرده است. چهره خاکآلود شهرها، ریههای پر از دود، و سکوت خیابانها نشان میدهد که دیگر وقت آن رسیده تا تصمیمگیریهای جدی و اقدامات عملی صورت گیرد.
نمیشود دست روی دست گذاشت و منتظر ماند که روزی باد همه این آلودگیها را از بین ببرد. بدون شک باید قوانین زیستمحیطی سختگیرانهتر اجرا شوند. باید همکاری منطقهای برای کاهش گردوغبار شکل بگیرد. باید تالابها احیا شود. باید حملونقل عمومی پاک توسعه یابد و سیاستهای زیستمحیطی به اولویت تبدیل شود. البته در عمل و نهتنها در شعار و حرف! چراکه اگر امروز چارهای برای این بحران نیندیشیم، شاید فردا دیگر نهتنها آسمان، بلکه نفسهای ما نیز برای همیشه در غبار محو شود.