جوان آنلاین: پخش سریال «فراری» همزمان با ایام برگزاری انتخابات ۱۴۰۳ آغاز شد و هر شب از شبکه یک سیما پخش میشد تا به قسمت پایانی رسید. در تیرماه ۱۴۰۲ و یکسال قبل از پخش این سریال، روزنامه جام جم گزارشی از پشت صحنه آن با جزئیاتی درباره محتوا منتشر کرد تا مخاطب را با حال و هوای سریال آشناتر کند. در روتیتر این گزارش با تیتر «مبارز مثل مصطفی» آمده است: جام جم از پشت صحنه سریال فراری که به زندگی شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده پرداخته است، گزارش میدهد. در متن گزارش جامجم هم آمده است: سریال فراری برخلاف اطلاعاتی که از محتوای اثر تاکنون منتشر شده، برآیند زندگی یک شهید خاص نیست، اما تهیهکننده آن میگوید ۹۰درصد این مجموعه برگرفته از شخصیت شهید صدرزاده است.
با آغاز پخش سریال فراری به نظر میرسید این سریال به بیوگرافی فرضی و تلفیقی شهدای مدافع حرم بپردازد و با پخش قسمتهای اولیه عدم این ارتباط هویدا شد. با آغاز پخش این مجموعه در۱۶ تیرماه، کارگردان سریال به فارس میگوید اینکه در افق قصه بعد از پنج فصل بخواهیم به سمت موضوع مدافعان حرم برویم، دلیل نمیشود که از شروع کار خط اصلی داستان درباره شهدای مدافع حرم باشد، این خبر باعث شده در جذب مخاطب به ما لطمه وارد شود.
در قسمتهای ابتدایی سریال یک ساختارشکنی گلدرشت به صورت برجسته خودنمایی میکند که با سرنوشت نهایی شخصیت اصلی سریال و پرسوناژ رسمی مدافعان حرم غیرقابل تطبیق است و بنا بر اظهارنظر کارگردان، شخصیت نوجوانمحوری سریال در فصلهای بعد لباس مقدس مدافعان حرم را بر تن میکند و برای این سرنوشت فصل پنجم را وعده میدهد. با این دادهها کاملاً مشخص است که این مجموعه با طرح زندگینامهای شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده تأیید شده و در اجرا مسیر روایی دیگری را در پیش گرفته است.
اما اگر شخصیت محوری هادی در این سریال در آیندهاش یکی از مدافعان حرم باشد، این سریال با چالشهای محتوایی دست به گریبان خواهد بود.
قماربازی شخصیت هادی!
هادی شخصیت محوری سریال در نیمه ابتدایی روایت تلاش میکند در مسابقات کشتی منطقهای شرکت کند. او تمام تلاش خود را به کار میگیرد تا همباشگاهیاش رسول را حذف کند و وارد کارزار مسابقات شود. او دو ماه تا ۱۴ ساله شدن فاصله دارد، به همین دلیل همباشگاهی او عازم مسابقات میشود و در فینال مسابقه را واگذار میکند. هادی با قهرمان این مسابقات در وزن خودش قرار میگذارد که اگر در مسابقهای خصوصی، موفق به شکست او شد، جایزه ۱۰ هزار تومانی این دوره قهرمانی متعلق به او باشد و در صورت شکست، او ملزم به پرداخت ۱۰ هزار تومان به قهرمان منطقهای خواهد بود. کل این فرآیند مصداق شرطبندی است و هادی در این قمار از مسئول صندوق هیئت عزاداری امام حسین (ع) پول قرض میگیرد و در این مسابقه حاضر میشود. در حالی که بنای رسانهای گروهی معارض در خارج از کشور تبلیغ گسترده سایتهای قمار است، تلویزیون به عنوان رسانه موازی و داخلی، سریالی با محوریت نوجوانان و مخاطب احتمالی این رده سنی را روی آنتن میبرد که خط القای خطرناکی را ارائه میدهد.
برداشت ساده از این خردهروایت مذکور چه خواهد بود؟
کاراکتری که در فصلهای بعدی لباس مدافعان حرم را بر تن میکند و احتمالاً به شهادت میرسد در جوانی رسماً با پولی که از هیئت عزاداری گرفته، قمار میکند. این رویکرد روایی در رسانه ملی جمهوری اسلامی تولید شده و مخاطب نوجوانی که امروز در معرض سایتها و اپلیکیشنهای قمار و شرطبندی قرار داد، توجیه مناسبی برای شرکت در این رویدادها با استناد به محتوای این سریال پیدا میکند.
عبور محسوس از راهبرد روحانیت
هادی شب قبل از شرکت در این بازی قمار طراحی شده در مراسم مذهبی عزاداری سالار شهیدان شرکت میکند و با سخنرانی روحانی حاضر در هیئت مواجه میشود. سخنرانی این روحانی حول زندگی ورزشی شهید ابراهیم هادی است که هیچگاه رویکردی جاهطلبانه در ورزش نداشته است. هادی مخاطب این سخنان است، اما باز هم در این مسابقه قمار شرکت و به صورت نمادین پاتوق خروسبازها را برای این قمار انتخاب میکند. استنباط و برداشت آشکار این است که سیره شهدا و راهبرد سبک زندگی توصیه شده از سوی روحانیت، تأثیری در تصمیمات اشتباه هادی نخواهد داشت. چیدن معادله نمایشی این سریال با این ترتیب، چه تفسیری غیر از این میتواند داشته باشد که شخصیت اصلی سریال به سادگی از فصلالخطاب تربیتی روحانیت عبور میکند، در حالی که در رؤیاهایش، شب قبل از حضور در این قمار خودخواسته با شهید هادی در زورخانه کشتی میگیرد و در عالمی شبیه بیداری و رؤیا او را در مقام یک چوپان میبیند. حتی این رؤیاهای صادقانه در جاهطلبیهای بیهوده ورزشی هادی که منجر به طراحی یک شرطبندی میشود، تأثیری نخواهد داشت. با این تفاسیر کاراکتر هادی و پیوستن او در فصلهای بعدی به مدافعان حرم، نظام تربیتی مخاطبان را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
نسبت دادن شرارت اقتصادی به دلاوران جنگ با داعش؟!
خانواده هادی به دلیل بیماری ریوی مادرش به شمال کشور سفر میکنند. خانوادهای که با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند و هادی برای رفع گرفتاری اقتصادی خانواده تلاش میکند با شکار پرندگان کمیاب، وضعیت اقتصادی خانوادهاش را بهبود ببخشد. در واقع شرارت بخشی از کاراکتری است که مسیر استحاله را برای مدافع حرم شدن طی میکند.
مشارکت در امور خیریه، چرا گدایی توصیف شد؟
در بازگشت خانواده هادی به محلهای در اطراف تهران، او با کاراکتر دربندی (مجید پتکی) مواجه میشود که همراه با عدهای از نوجوانان قصد ساخت مسجدی را در محدوده زندگی خودشان دارند. او گروه نوجوانان اطراف را همراه با هادی به مزار شهدا میفرستد تا برای امر خیر پول جمعآوری کنند. نکته جالب اینجاست که شخصیتهای سریال این کار را گدایی توصیف میکنند و در خلال انجام این کار، برخی شخصیتها اشاره میکنند که هادی گدایی بلد نیست. در واقع شأن انجام امور خیر برای ساخت مسجد با استفاده از یک کلمه بیهوده تا سطح گدایی تنزل پیدا میکند. موارد اشاره شده در متن و محتوای این سریال در دوران هر مدیری مورد استفاده قرار میگرفت، قطعاً با اصلاح و تعدیل مواجه میشد، اما به نظر میرسد که سازندگان این مجموعه در لیست خودیهایی قرار دارند که مشمول ممیزیهای رسمی نخواهند شد.
مدافعان حرم از شرارت تا رشادت؟!
غیر از موارد ساختارشکن اشاره شده در این گزارش، ابعاد اراده تولید این مجموعه ضعیف و نازل برای مخاطبان رسانه ملی آشکار نیست. تولید این سریال در پنج فصل علامت سؤال بسیار بزرگی است. سریالی که زیست یک نوجوان را در محور روایت قرار میدهد و هدف سریال طبیعتاً فصل پنجم آن (براساس دادههای مورد اشاره کارگردان) پرداختن به موقعیتهای نمایشی شهدای مدافع حرم است. این روند فاقد یک توازن است. سریال در فصول ابتدایی به شرارتهای این نوجوان میپردازد و قرار است در فصل پنجم چه میزان از رشادتهای او را به نمایش بگذارد؟! اعتماد به کارگردانی که یک فیلم بلند و یک فیلم کوتاه نهچندان باکیفیت در کارنامهاش دارد، برای ساخت یک سریال پنج فصلی، نشئت گرفته از کجاست؟ چرا با چنین سابقهای یک سریال پنج فصلی با بودجهای عظیم به او سپرده شده است، در حالی که قواعد حرفهای حکم میکند که سازندگان در بدو امر باید یک فصل از سریال را میساختند، اگر با اقبال مخاطب مواجه میشد، دستور ساخت فصول بعدی صادر میشد! بهرنگ ملکمحمدی، مدیر گروه فیلم و سریال شبکه ۲ تأیید کرده است سریال فراری محصول شبکه دوم سیماست، اما از شبکه یک سیما پخش میشود. شبکهای که مدیریت آن را تهیهکننده آثار پیشین داسارگر برعهده داشته است.
سریال ۵ فصلی مخاطب ندارد!
حجم فراوانی از نابازیگر در سریال فراری حضور دارند. بازی بازیگران سطحی و نازل و کارگردانی اثر همچنان متکی به شگردهای فیلم منطقه پرواز ممنوع است. گزارشهای مکرر رسانهای نیز نشان میدهد که این اثر مخاطب چندانی ندارد و حتی با ساختارشکنیهای ناشیانه مخاطب چندانی نداشته و براساس شنیدهها میزان مخاطبان این سریال از ۲درصد فراتر نرفته است. آیا بنای رسانه ملی این است که نشان دهد نوجوانانی که بعدها با عنوان مدافعان حماسه آفریدند، خاستگاه فقیرانهای داشتهاند و کاستیهای اقتصادی چنان است که قهرمانان ملی از طریق تصمیم برای شکار پرندگان و قاچاق آنان زندگی کنند؟ تنها فرد خوشبخت سریال، نادر (باجناق حسن) است که مسیر واردات و تجارت با فرنگیها را در پیش گرفته است! سریال برای طولانی شدن از شگردهای دهه شصتی استفاده میکند. به عنوان مثال در قسمت یازدهم سریال از دقیقه ۳۲ شاهد دورهمی خانوادگی هستیم که تا ۴۶ و یک دقیقه قبل از تیتراژ پایانی سریال مشغول مشاعره هستند. چنین میزانسنی حکایت از آب بستن رسمی در سریال دارد. آیا این مجموعه نمادی از دوران تحول است؟!