جوان آنلاین: علی آقا روایت مردی است که، چون نسیم میآید به زندگیات خنکای جان بخشی میوزد و میرود. اما یاد آن خنکا تا آخرین لحظات حیاتت با تو باقی خواهد ماند. روایت پسری درس نخوان و عاشق سینما. روایت جوانی که آرام ندارد و اگر هم بخواهد آرام بگیرد دست روزگار او را میکشد وسط ماجراهای پر شور و شر ایام. اما بیشتر از همه روایت مردی است دلباخته که تا بخواهی رفیق است و آقا مهندس.
این کتاب داستان زندگی مردی معمولی نیست. تا بخواهی عصبانی ات میکند. کفریات میکند. متعجبت میکند و در نهایت او را دوست خواهی داشت و برایش دلتنگ میشوی.
برشی از متن کتاب:
علی آقا همیشه حال و هوای کسی که سفر میرود با کسی که میماند فرق دارد. تو هم مثل همه آنهایی که سفر میروند دلت شاد بود و خبر نداشتی زهرایت تا بغل خاله اش نشست شروع کرد به گریه کردن، آن قدر که اشک زهره سادات را هم در آورد. تنها وحیده سادات بود که آرام به علی آقای اذان گوی نظر کرده مهربانِ شیطانِ عاشقِ سینمای خیلی مرد درس نخوانِ درس بلدِ رفیقِ بصیرِ دلسوزِ دلداده حواس جمعِ دل قرص کنِ نان حلال خورِ دل گنده پدرِ مهندسِ شانتورای جامانده مصممِ عازمش فکر میکرد.
کتاب علی آقا در روزهای نخستین زمستان ۱۴۰۳ در ۲۱۶ صفحه به قلم سمانه خاکبازان توسط انتشارات روایت فتح منتشر و روانه بازار نشر شد.