جوان آنلاین: برادران شهید دستواره، سه برادر از یک خانواده مستضعف جنوب شهری بودند که اکنون نام آنها یکی از خیابانهای اصلی منطقه ۱۶ تهران را مزین کرده است. نام آشناترین این برادران، محمدرضا دستواره جانشین فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) بود که مطلب بالا در گفتگو با همرزمان اوست. در این مجال نیز نگاهی کوتاه به زندگی دو برادر شهیدش سید حسین و سید محمد میاندازیم.
سیدحسین دستواره
شهیدسید حسین دستواره، متولد سال ۱۳۴۸ در جنوب شهر تهران بود. زمان تولد او، علی آباد هنوز یکی از روستاهای بین تهران و شهرری به شمار میرفت. اما بعدها علی آباد یکی از محلات جنوبی تهران شد. سال ۶۵ که سید حسین به شهادت رسید ۱۷ الی ۱۸ سال بیشتر نداشت. نوجوان بود که قدم به جبهههای جنگ گذاشت. او جا پای برادران بزرگترش محمدرضا و محمد گذاشته بود. برادرش محمدرضا متولد سال ۱۳۳۸ و ۱۰ سالی از او بزرگتر بود. محمدرضا، قائم مقامی لشکر ۲۷ را برعهده داشت؛ اما هیچ فرقی بین حسین و دیگر رزمندگان
قائل نمیشد.
مسئول دسته
حسین به رغم سن کم، در زمان شهادتش از رزمندگان با تجربه به شمار میرفت. چنانچه در هنگام شهادت مسئول دسته بود. او دانشآموز مقطع سوم رشته تجربی بود که به جبهههای جنگ رفت و به عنوان یک بسیجی مدتها در مناطق مختلف عملیاتی حضور یافت. در خصوص شهادت حسین نکته جالبی وجود دارد که او هرچند از دو برادر دیگرش کوچکتر بود، اما زودتر به سعادت شهادت دست یافت و فقط ۱۵ روز قبل از محمدرضا آسمانی شد. زمانی که خبر شهادت حسین در جبهه منتشر شد؛ برادرش به عنوان قائم مقام لشکر مسئولیتهایی برعهده داشت. چون لشکر ۲۷ در وسط معرکه عملیات کربلای یک قرار داشت، محمدرضا نمیخواست برای تشییع پیکر برادر به خانه برگردد، اما با اصرار فرمانده لشکر به تهران برگشت و مجدد به جبهه آمد. محمدرضا خیلی
تاب برادر را نیاورد و او نیز در مراحل بعدی عملیات کربلای ۱ به شهادت رسید.
سیدمحمد دستواره
سیدمحمد، متولد سال ۱۳۴۳ بود. دقیقاً پنج سال از سید محمدرضا کوچکتر و پنج سال از سیدحسین بزرگتر بود. سیدمحمد از آن بچههای سختی کشیده بود که از نوجوانی مشغول کار شده بود. او که کوران حوادث روزگار خود ساخته شده بود؛ بعد از شروع دفاع مقدس راهی جبهههای جنگ شد. محمد در منطقه آموزشهای تکمیلی را پشت سرگذاشت و خدمه تانک شد. روی آوردن به تخصصهای مختلف، باعث تقویت قوای رزمی بسیج و سپاه میشد و به همین خاطر هم محمد کار با تانک و ماشینهای زرهی را یاد گرفت. در زمان شهادت نیز او به عنوان خدمه تانک مورد حمله دشمن قرار گرفت
و آسمانی شد. محمد آخرین پسر از خانواده دستواره بود که به شهادت رسید. در آخرین روز خرداد سال ۶۵ برادر کوچکترش حسین و سپس ۱۵ روز بعد برادر بزرگترش محمدرضا به شهادت رسیدند. حالا او مانده بود و غم از دست دادن برادرانی که هم برای رفیق بودند و هم برادر. سیدمحمد پس از شهادت سیدمحمدرضا، دیگر آرام و قرار نداشت. بارها به جبهه آمده و حالا که برادرانش هم شهید شده بودند؛ او احساس دلتنگی میکرد.
سال ۶۵ ایران سه عملیات بزرگ انجام داد. اولی کربلای ۱ بود که دو برادرش در آن به شهادت رسیدند. دومی کربلای ۴ که خیلی زود به اتمام رسید و سومی کربلای ۵ که در این عملیات، سید محمد به عنوان خدمه تانک در منطقه عملیاتی شلمچه حضور یافت. همانجا که مشهد شهدای بسیاری بود و حالا گلوله توپ دشمن میآمد تا سیدمحمد را نیز به جمع این شهدا اضافه کند و او را به وصال دو برادر شهیدش برساند. سیدمحمد ۲۲ دی ماه ۱۳۶۵
به شهادت رسید.