بورس پویاترین بازار هر کشور و یکی از ارکان دماسنج اقتصادی کشورهاست. بازار بورس یکی از مهمترین عوامل اقتصادی در هر کشور است که نقشهای متعددی را در توسعه و رشد اقتصادی ایفا میکند. برخی از کاربردهای بازار بورس در اقتصاد عبارتند از:
۱- تأمین سرمایه برای شرکتها و پروژههای اقتصادی از طریق جذب پساندازهای عموم مردم و سرمایهگذاران
۲- حفظ سرمایه و جلوگیری از کاهش ارزش پول به دلیل تورم و راکد شدن پساندازها
۳- کنترل ریسک در سرمایهگذاری با استفاده از ابزارهای مالی مختلف مانند حق تقدم، گواهی سپرده، صندوقهای سرمایهگذاری و ...
۴- رونق تولید و فعالیتهای اقتصادی با افزایش سودآوری شرکتها، ایجاد فرصتهای شغلی، تحول در بنگاههای اقتصادی و تأثیر بر رشد ناخالص داخلی.
سخن را با مورد اول آغاز میکنیم که به نظر هم اکنون و با توجه به منفی بودن تراز سرمایه میتواند مهمترین مبحث در مورد بورس باشد. کشور ما زیرساختهای متعددی نیاز دارد که همگی نیاز به سرمایهگذاری دارند برای مثال کشور حداقل به دو آبشیرینکن هستهای در شمال و جنوب نیاز دارد، زیرساخت خطآهن برای مسیرهای شرق به غرب و شمال به جنوب با توجه به موقعیت جغرافیایی کشور یکی دیگر از نیازهای اساسی در زیرساخت کشور است، همچنین صنعت زیرساخت ترانزیت انرژی از طریق لوله و صنعت و زیرساخت اینترنت جزو صنایعی هستند که برای آینده ایران مهم هستند و کشور را در آینده از نظر اقتصادی و سیاسی قدرتمند و مابقی کشورها را به ما محتاج میکنند.
تأمین سرمایه برای شرکتها و پروژههای اقتصادی از طریق بورس امکانپذیر است، با استفاده از روشهای مختلفی که شرکتهای تأمین سرمایه یا بانکهای سرمایهگذاری در این زمینه انجام میدهند، اما در این موضوع هماکنون خود دولت میتواند دستبهکار شود و با ایجاد چند شرکت و پذیرهنویسی اوراق این شرکتها در بورس تأمین مالی انجام دهد تا زیرساخت کشور را برای آیندگان و فرزندان این مرز و بوم آماده بهرهبرداری سازد، از طرفی اکثریت مردم وقتی به مشاوران مالی برای سرمایهگذاری رجوع میکنند، یکی از عمده دلایل سرمایهگذاری خود را جا نماندن از تورم معرفی میکنند، دولت میتواند سود پذیرهنویسی اوراق این شرکتها را به صورت شناور اعلام کند، به این صورت که تورم به انضمام درصد مشخص، یعنی در انتهای هر سال هر مقدار تورم در کشور بود، سود اوراق این شرکتها درصد مشخصی بسته به نوع پروژه بیشتر از تورم باشد یا در طرح دیگری میتوان با توجه به استقبال مردم از خرید مسکوکات سود پروژهها را به اندازه رشد طلا به انضمام یک درصد برآورد کرد، با این محاسبات عملاً سرمایهگذاران داخلی و حتی خارجی تشویق میشوند در زیرساختهای مناسب کشور سرمایهگذاری کنند که البته این مسیر از طریق بورس امکانپذیر است و در انتها منجر به رشد و آبادانی کشور و درآمد سرشار و مستمر خواهد شد.
نبود این زیرساختها هماکنون کشورمان را از این درآمد سرشار محروم کرده است. شاید این سؤال پیش بیاید که با این روش هزینه تأمین سرمایه برای ایجاد زیرساخت بالا خواهد بود؟ جواب این است که بله، ابتدا هزینه بسیار بالا به نظر میرسد، اما باید به چند نکته توجه داشته باشیم؛ اول اینکه وقتی دولت مردم را تشویق به سرمایهگذاری در زیرساختهای مناسب کشور با سود مثبت تورم میکند، بیشتر حواسش را به ایجاد تورم و تولید نقدینگی جلب میکند، چون برایش هزینه بیشتری خواهد داشت، دوم اینکه مردم با سرمایهگذاری در پروژههای مثبت تورم در مورد زیرساختهای کشور نقدینگی سرگردان را از دست میدهند و بازارهای موازی خود به خود جذابیتی نخواهند داشت، حتی اگر روش مثبت یک درصد طلا را برای پروژهها در نظر بگیریم، سرمایهگذاری خارجی هم به موضوع وارد خواهد شد و دیگر بازار مسکوکات و طلای آبشده هم جذابیتی برای سرمایهگذاری نخواهد داشت و این موضوع خودبهخود باعث کاهش انتظارات تورمی و در نتیجه افزایشامید نسبت به آینده ایران و کاهش تورم میشود و این کاهش تورم در انتها هم به نفع سرمایهگذاران، هم به نفع دولت و هم به نفع عموم مردم خواهد بود و از طرفی در زمان ایجاد این زیرساختها کمی از مشکل اشتغال کشور حل خواهد شد.
اما نکات دیگری هم در مورد بورس هست که باید بررسی شود، بازار سرمایه هم بسیار ترسو و هم بسیار طماع است. ما تا اینجا راجع به طمع بازار صحبت کردیم، اما سرمایه ترسو هم است، بنابراین حتی به دعوت بیش از حد مردم در بورس هم حساس است و در چنین مواقعی بازار و قیمتها را در بالاترین حد خود میپندارد.
با هر سیاست اشتباه یا پشتیبانی بیش از حد بازار سرمایه نگران میشود، بهترین راهکار برای این موضوع رها کردن بازار به حال خود است؛ کافی است دولت برای مدتی هیچ قانونی که یک سرش به بازار سرمایه وصل میشود را کم و زیاد نکند و قوانین را درست یا غلط مخصوصاً با توجه به کالامحوربودن بورس ایران در مورد نرخ خوراک پتروشیمیها، نرخ برق و انواع و اقسام نرخگذاریهای دولتی و نرخ تسعیر همانگونه که هستند رها کند تا بازار جان بگیرد و اعتماد عمومی به بازار سرمایه برگردد، در غیر این صورت پذیرهنویسی شرکتهای زیرساخت در مواردی که قبلاً عرض شد، احتمالاً با استقبال خوبی مواجه نخواهند شد.
در آخر ممکن است با این طرح هزینه ایجاد این زیرساختها برای کشور بیشتر از مبلغی باشد که امروز میتواند نقداً بپردازد، اما دولت امروز که نمیتواند این مبلغ را نقداً بپردازد و از طرفی از طریق ایجاد این زیرساختها و درآمد حاصل از آنها پس از مدتی این هزینه جبران خواهد شد، این زیرساختها برای سالیان متمادی باقی میمانند و به سودآوری خود برای آیندگان و فرزندان این مرز و بوم ادامه میدهند.
تحلیلگر بازارهای مالی