جوان آنلاین: نظام مالیاتی ایران در آستانه تحولی بزرگ قرار گرفته است؛ تحولی که میتواند با حذف ممیزمحوری و استقرار حسابرسی سیستمی، هم عدالت را به ارمغان بیاورد و هم تولید را نجات دهد. زهرا خدادادی، دبیر کمیسیون اقتصادی مجلس با نگاهی آیندهنگر از ضرورت این تغییر میگوید و تأکید میکند دیگر نمیتوان با روشهای قدیمی، اقتصاد پویای کشور را مدیریت کرد. او هوشمندسازی مالیات را نه یک انتخاب، بلکه یک الزام میداند که شفافیت، پیشبینیپذیری و کاهش ریسک سرمایهگذاری را به دنبال دارد. امسال بیش از ۹۵ درصد مؤدیان بدون نیاز به مراجعه حضوری اظهارنامههای خود را ثبت کردهاند؛ نشانهای روشن از اعتماد به سیستم و کارآمدی زیرساختها. خدادادی معتقد است این تحول، بار سنگین رسیدگیهای سنتی را از دوش مؤدیان و مأموران مالیاتی برداشته و تمرکز را به پروندههای کلان و متخلفان معطوف کرده است. نتیجه: صرفهجویی در زمان و هزینه برای فعالان اقتصادی و مسیری هموارتر برای تولید.
نظام مالیاتی هر کشوری، یکی از پایههای اصلی سیاستگذاری اقتصادی آن به شمار میرود. در ایران، اما سالها اتکا به روشهای سنتی و ممیزمحور در دریافت مالیات، مشکلاتی مانند فرار مالیاتی، نبود شفافیت و تصمیمگیریهای سلیقهای را به همراه داشته است. این ضعفها نهتنها اعتماد عمومی به سیستم را کاهش داده، بلکه موانعی جدی پیشروی تولید و سرمایهگذاری ایجاد کرده بود. حالا با توسعه زیرساختهای دیجیتال و حرکت به سمت هوشمندسازی نظام مالیاتی، فرصتی طلایی برای اصلاح این ساختار فراهم شده است؛ فرصتی که میتواند اقتصاد کشور را به سمت شفافیت و عدالت بیشتر هدایت کند.
زهرا خدادادی، دبیر کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی معتقد است در دنیای امروز، تکیه بر تشخیص فردی مأموران مالیاتی دیگر پاسخگوی نیازهای اقتصادی نیست. به گفته او، نظام مالیاتی باید بر پایه دادههای دقیق و واقعی شکل گیرد تا هم جلوی فرار مالیاتی گرفته شود و هم فعالان اقتصادی بتوانند با اطمینان بیشتری برنامهریزی کنند. خدادادی به «جوان» میگوید: «ما نمیتوانیم با سازوکارهای قدیمی، از یک اقتصاد پیچیده و در حال تحول مالیات بگیریم. هوشمندسازی یک ضرورت است، نه یک انتخاب.»
یکی از دستاوردهای مهم این تحول، افزایش پیشبینیپذیری در نظام مالیاتی است. برای دولت، این یعنی مدیریت بهتر منابع درآمدی و برای فعالان اقتصادی، یعنی شفافیت در هزینهها و کاهش ریسکهای مالی. دیگر خبری از رسیدگیهای وقتگیر و برخوردهای سلیقهای نیست. فرایندها سادهتر و دادههای واقعی جایگزین حدس و گمانهای سنتی شدهاند. بعضاً بیش از ۹۵ درصد مؤدیان مالیات بر عملکرد، اظهارنامههای خود را به صورت الکترونیکی ثبت کردهاند بدون اینکه نیازی به حضور در ادارات مالیاتی داشته باشند. این تغییر، تنها یک بهبود در روش نیست، بلکه نشانهای از اعتماد رو به رشد مردم به سیستم و کارآمدی زیرساختهای دیجیتال است.
از سوی دیگر، هوشمندسازی نظام مالیاتی به بازتوزیع وظایف مأموران مالیاتی هم کمک کرده است. در گذشته، مأموران زمان زیادی را صرف بررسی تکتک اظهارنامهها میکردند؛ کاری که هم خستهکننده بود و هم ناکارآمد. حالا، اما در سیستم جدید، تمرکز روی پروندههای خاص و بزرگتر رفته است. خدادادی توضیح میدهد این تغییر، رسیدگی سنتی به اظهارنامههای مؤدیان حقوقی را ۵۰ درصد و مؤدیان حقیقی کلان را تا ۶۷ درصد کاهش داده است. این یعنی مأموران مالیاتی به جای درگیر شدن با انبوه پروندههای معمولی، وقت و انرژی خود را صرف شناسایی تخلفات بزرگتر میکنند.
این تحول چه معنایی برای مردم و فعالان اقتصادی دارد؟ به زبان ساده، کسی که قانون را رعایت میکند، دیگر نیازی به اثبات صداقت خود ندارد و در مقابل، کسانی که اطلاعات واقعی را پنهان میکنند، با دقت بیشتری شناسایی میشوند. خدادادی این را نشانهای از شکلگیری عدالت مالیاتی واقعی میداند. او تأکید میکند هدف اصلی، شفافسازی فعالیتهای اقتصادی است؛ چیزی که هم جلوی فرار مالیاتی را میگیرد و هم اعتماد عمومی را تقویت میکند.
اما شاید مهمترین اثر این تغییر، در حوزه تولید و سرمایهگذاری باشد. خدادادی معتقد است حذف ممیزمحوری و استقرار نظام حسابرسی سیستمی میتواند ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهد و مسیر تولید را هموارتر کند. وقتی فرایند دریافت مالیات شفاف و قابل پیشبینی باشد، تولیدکنندگان و سرمایهگذاران با اطمینان بیشتری وارد میدان میشوند. دیگر خبری از پیچیدگیهای اداری و هزینههای غیرمنتظره نیست.
به گفته او، این شفافیت نهتنها به جذب سرمایهگذاری کمک میکند، بلکه انگیزهای برای توسعه تولید در کشور ایجاد مینماید.
یکی دیگر از مزیتهای این سیستم، صرفهجویی در زمان و هزینه است. در روشهای سنتی، فعالان اقتصادی مجبور بودند نیروی انسانی زیادی را صرف حسابرسیهای دستی و پیگیریهای اداری کنند. حالا، اما با هوشمندسازی، این بار سنگین از دوش آنها برداشته شده است. خدادادی میگوید: «هوشمندسازی، هزینه و زمان فعالان اقتصادی را به شکل قابلتوجهی کاهش داده و این یعنی فرصتی بیشتر برای تمرکز روی تولید و نوآوری.»
استفاده از ابزارهای تحلیلی هوشمند و دادههای دقیق هم یکی از پایههای این تحول است. این ابزارها به سیاستگذاران کمک میکنند تا تصمیمهایی مبتنی بر واقعیت بگیرند و اثربخشی سیاستهای اقتصادی را بالا ببرند. برای مثال، تحلیل دادهها میتواند نشان دهد که کدام بخشها بیشتر در معرض فرار مالیاتی هستند یا کدام سیاستها بیشترین تأثیر را بر تولید داشتهاند. این یعنی برنامهریزی اقتصادی دقیقتر و کارآمدتر.
خدادادی در پایان صحبتهایش به تجربه کشورهای دیگر اشاره میکند و میگوید: «جهان نشان داده است حرکت به سمت نظام مالیاتی هوشمند، درآمدهای پایدار دولت را افزایش میدهد، فرار مالیاتی را کم و اعتماد عمومی را تقویت میکند.» او معتقد است ایران هنوز در ابتدای این مسیر است، اما گامهای اولیه امیدوارکننده بودهاند. اعتماد عمومی به گفته او، بزرگترین سرمایهای است که یک نظام مالیاتی میتواند داشته باشد و هوشمندسازی، راه رسیدن به این سرمایه است.
به طور خلاصه، حذف ممیزمحوری و استقرار نظام حسابرسی سیستمی، مالیاتستانی را شفافتر، قابل پیشبینیتر و منطبق با واقعیتهای اقتصادی کرده است. این تغییر نهتنها ریسک سرمایهگذاری را کاهش میدهد، بلکه با حمایت از تولید، اقتصاد کشور را به سمت رونق و پایداری هدایت میکند. حالا همه نگاهها به ادامه این مسیر است؛ مسیری که میتواند آینده اقتصادی ایران را دگرگون کند.