جوان آنلاین: مرگ همیشه تلخ است، به خصوص وقتی که با مرگ افرادی مواجه میشویم که بنا بوده زندگی ببخشند و جانهایی را نجات دهند. با وجود این، امسال هم با خبر خودکشی دکتر نرگس محمدپور، رزیدنت سال چهارم زنان و زایمان کاممان تلخ شد و این خبر موجب شد معضل خودکشی در میان رزیدنتها یک بار دیگر به فهرست اخبار منتشر شده در رسانهها راه یابد و افکار عمومی را به خود مشغول کند. با تمام اینها، اما خودکشی چالشی است که در میان پزشکان از سایر اقشار جامعه بیشتر نیست، اما جایگاه و موقعیت اجتماعی این قشر موجبشده مرگ آنها به شکل ویژهتری برجستهسازی شود. در حالی که برجستهسازی خودکشی این قشر از جامعه با عنایت به مرجعیت بیشتر برای سایر اقشار و با عنایت به چالشهای موجود بر سر راه رزیدنتها، میتواند تبعات سنگینی را در پی داشتهباشد. همچنانکه با انتشار و برجستهسازی بیش از اندازه چنین ماجرایی، ممکن است افرادی که به خودکشی فکر میکنند یک قدم برای انجام این کار پیش بروند! گزارشهای جهانی نشان میدهد پدیده مرگ پزشکان مختص ایران نیست. مثلاً در امریکا نرخ خودکشی پزشکان مرد و زن در مقایسه با سایر امریکاییها به ترتیب ۴۰ و ۱۳۰ درصد بیشتر است.
خودکشی تلخترین اتفاقی است که نه فقط خود فرد را با خود درگیر میکند، بلکه آثار گستردهای را روی خانواده و اطرافیان فرد مذکور میگذارد و بسته به جایگاه و شأن اجتماعی افراد میتواند تبعات و آثار اجتماعی گستردهای داشته باشد. به همین خاطر است که برای انتشار اخبار مرتبط با خودکشی در رسانهها بر مبنای اصول روانشناختی دستورالعملهایی تدوین شدهاست. وزارت بهداشت کشورمان هم زمستان سال گذشته دستورالعملی را در این خصوص تدوین و منتشر کرد؛ دستورالعملی که مواجهه منطقی با این پدیده اجتماعی را مد نظر قرار میدهد و به دنبال آن است که در پی هشدار و آگاهسازی در خصوص این پدیده روانشناختی، به ابعاد جامعهشناسانه آن نیز توجه داشتهباشیم و در هنگام گفتن و نوشتن از خودکشی یک فرد یک چهره یا یک پزشک و رزیدنتی که جایگاه اجتماعی بالایی دارد و در زمره گروه مرجع اجتماعی قرار میگیرد به عواقب نوع انتشار این اخبار توجه کنیم؛ مثلاً اینکه بدانیم ممکن است نوجوانی این خبر را بخواند که همین حالا به خاطر دعوا با والدینش بر سر خرید آخرین مدل گوشی تلفن همراه یا مدل مو و ناخنش به خودکشی فکر کرده یا رزیدنتی که آنقدر از سوی استادش تحت فشار است و شیفتهای طولانی به او تحمیل شده که با دیدن چنین خبری میتواند به خودکشی هم فکر کند.
برجستهسازی غیر متعهدانه
آمارهای متفاوتی درباره خودکشی رزیدنتها و مقایسه آن با میزان خودکشی در میان سایر اقشار جامعه مطرح است که برخی آمار آن را بیشتر و برخی کمتر اعلام میکنند، اما یک تفاوت جدی میان خودکشی در میان رزیدنتها با دیگر اقشار جامعه وجود دارد؛ اینکه کمتر پیش میآید خودکشی یک کارگر یا دیگر اقشار ضعیفتر جامعه در تیتر اخبار برای خودش جا باز کند، اما در صورتی که یک رزیدنت با این رخداد تلخ به زندگی خود پایان دهد، قطعاً به تیتر خبری رسانهها تبدیل میشود. به بیان دیگر اگر نتوانیم بررسی آماری درستی از میزان خودکشی رزیدنتها نسبت به سایر اقشار جامعه داشته باشیم، قدر مسلم برجستهسازی خودکشی رزیدنتها بسیار بیشتر از سایر اقشار جامعه است. همچنانکه خودکشی یک هنرمند یا چهرههای سرشناس هم به مراتب بیشتر برجستهسازی میشود و به نوعی خوراک رسانهای رسانههای زرد را فراهم میکند، چراکه یک رسانه متعهد در انتشار چنین اخباری به اصول روانشناختی و جامعه شناختی ماجرا هم به میزان کافی توجه دارد.
نقش رسانهها در پیشگیر یا تشویق
گزارشهای رسانهای درباره خودکشی میتواند خطر خودکشیهای تقلیدی (الگوبرداری) را کاهش یا افزایش دهد. خطر خودکشی به ویژه هنگامی که فرد فوت شده بر اثر خودکشی از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار باشد، یا به راحتی شناسایی شود، افزایش مییابد. اخباری که محرک اقدام به خودکشیهای بعدی هستند، معمولاً طولانیترند و بیشتر تکرار میشوند. تأثیر اخبار رسانهها بر افزایش میزان خودکشی به نام «اثر ورتر» شناخته میشود.
از سوی دیگر باید توجه داشت همیشه عوامل زیادی دست به دست هم میدهند تا فرد دست به خودکشی بزند. این عوامل انباشته به طور همزمان در یک فرد کنار هم قرار میگیرند، بنابراین هر خودکشی در یک مجموعه پیچیده و منحصربهفرد از شرایط شخصی رخ میدهد. برجسته کردن دلایل ساده برای خودکشی، میزان آسیبپذیری افراد را افزایش میدهد، چراکه افراد با تجارب مشابه ممکن است با فردی که خودکشی کرده همذاتپنداری کنند و این به نوبه خود افکار خودکشی را در آنها افزایش دهد.
از سوی دیگر، گزارش مسئولان هی خودکشی میتواند به آگاهسازی و آموزش عمومی درباره خودکشی و پیشگیری از آن کمک کند، افراد در معرض خطر خودکشی را به اقدامات جایگزین تشویق کند و در مجموع الهامبخش گفتوگوهای آزادانهتر و امیدبخشتری باشد.
ضرورت مسئولیتپذیری مدیران و بازنگری در سیاستها
دکتر نرگس محمدپور، پزشکی جوان و پرتلاش اهل سقز که اخیراً دست به خودکشی زده در شیفت اورژانسی، با مادر بارداری مواجه شد که سابقه تومور مغزی داشت و حین معاینه دچار تشنج شدهبود. در چنین شرایطی، با افت شدید قلب جنین، وی تصمیم میگیرد جان نوزاد را با انجام سزارین نجات دهد، اما همین پرونده، با صدور رأی دیهای سنگین، به کابوسی برای رزیدنتی تبدیل شد که طبق قانون، نباید بار کامل مسئولیت یک پرونده را بر دوش میکشید.
پیش از این رضا لاریپور، سخنگوی سازمان نظام پزشکی ایران گفته بود دلایل افزایش خودکشی در جامعه پزشکی «چند بعدی و چند وجهی» است. به گفته وی حجم کار داده شده به یک رزیدنت، بسیار بالا است و عدم تناسب دریافتی این افراد نسبت به فعالیتهایی که انجام میدهند، بسیار زیاد است.
به گفته لاریپور با این دریافتی «یک رزیدنت قادر نیست به تنهایی در شهر تهران خانهای را اجاره کند و دیگر هزینههای زندگی از جمله مایحتاج روزمرهخود را تهیه کند.»
سخنگوی سازمان نظام پزشکی از «ناامیدی» رزیدنتها نسبت به آینده شغلی سخن گفته و افزوده است آنچه را آنان «در حال حاضر میبینند، بر خلاف تصوراتشان پیش از ورود به حوزه پزشکی بودهاست.»
محمدرضا شگرف نخعی، دبیر کارگروه سلامت روان وزارت بهداشت هم با اشاره به اینکه خودکشی رزیدنتها در دنیا هم اتفاق میافتد و مقالات زیادی در این رابطه منتشر شدهاست، میگوید: «متأسفانه همواره خودکشی در میان گروه پزشکی شایع بودهاست، چون در همه جای دنیا پزشک با بیماری و سختیها و رنجهای مردم سروکار دارد که میتواند برای هر انسانی آزاردهنده باشد. همچنین آموزش پزشکی در تمام دنیا کار دشواری است و فشار کاری زیاد مانند بیخوابی و کشیک به همراه دارد و جزئی از آموزش است و طبیعتاً حذف آن امکانپذیر نیست، اما در همه جای دنیا با توجه به مشکلاتی که در سلامت روان پزشکان ایجاد میشود، اقدامات پژوهشی برای کاهش این آسیبها و فشارهای روانی صورت میگیرد.»
کامران باقری لنکرانی، وزیر اسبق بهداشت هم در واکنش به خودکشی دکتر محمدپور تأکید میکند: «مسئله سلامت روان دستیاران پزشکی یکی از موضوعات داغ محافل علمی و پزشکی کشور است.»
به گفته وی یکی از انتقادات مطرحشده از سوی برخی اساتید و کارشناسان حوزه آموزش پزشکی این است که در مواجهه با خطاهای پزشکی، تمام مسئولیتها بر دوش دستیاران گذاشته میشود و حمایتی درخور از آنها صورت نمیگیرد. همچنین، عدمتوجه به شرایط سخت کاری، ساعات طولانی شیفت، کمبود امکانات و تأخیر در پرداختهای مالی، از جمله مشکلاتی است که به نارضایتی و آسیب روانی در میان فراگیران پزشکی دامن میزنند.
طبق تأکید لنکرانی برخوردهای ناعادلانه و تنبیهی، بدون در نظر گرفتن عوامل زمینهساز، میتواند به تشدید بحران سلامت روان دستیاران بینجامد. در همین راستا، تجدید نظر در شیوه مدیریت آموزشی، اصلاح روند بازخواستها، بهبود شرایط کاری و تضمین حقوق اولیه دستیاران از جمله اقداماتی است که میتواند در کاهش این معضل مؤثر واقع شود.
وزیر اسبق بهداشت تصریح میکند: «آنچه ضروری به نظر میرسد، مسئولیتپذیری بیشتر مدیران و اساتید در قبال سلامت روانی و حرفهای فراگیران و ایجاد فضای انسانیتر و حمایتیتر در محیطهای آموزشی درمانی است.»
معضلی که مختص ایران نیست
طبق گزارش یورو نیوز پدیده خودکشی در میان پزشکان خاص ایران نیست و آمارهای جهانی نیز چندان خوشایند نیست.
طبق نتایج این تحقیقات که مربوط به سال ۲۰۲۴ است، نرخ خودکشی در ایالاتمتحده، در میان پزشکان مرد ۴۰ درصد و در پزشکان زن ۱۳۰ درصد بیشتر از سایر مردم است.
در استرالیا، پزشکان زن ۷۶ درصد بیشتر از عموم مردم در معرض خطر خودکشی قرار دارند. طبق یک تحقیق در ژاپن، ۶/ ۵ درصد از رزیدنتها افکار خودکشی داشتند که با افزایش ساعات کاری به بیش از ۱۰۰ ساعت در هفته، این میزان به ۸/ ۷ درصد افزایش یافت.
در استرالیا، زمانی که پزشکان در حال آموزش بیش از ۵۵ ساعت در هفته کار میکردند، افزایش ۵۰ درصدی در افکار خودکشی مشاهده شد. همچنین، ۳/ ۱۲ درصد از افرادی که در این بررسی و مطالعه شرکت کردهبودند، اعلام کردند که ظرف ۱۲ ماه گذشته، افکار خودکشی داشتهاند.
در هلند، ۱۲ درصد از رزیدنتها افکار خودکشی داشتند که این میزان در گروهی که دچار فرسودگی شغلی بودند، دو برابر بیشتر بود.
در این مطالعات، دلایل خودکشی رزیدنتها و پزشکان به صورت زیر دستهبندی شدهاست:
* ساعات کاری طولانی که منجر به فرسودگی میشود: در مطالعاتی که در ژاپن و استرالیا انجام شده، مشخص شده افزایش ساعات کاری (بیش از ۵۵ تا ۱۰۰ ساعت در هفته) به طور مستقیم با افزایش افکار خودکشی ارتباط دارد. دلیل آن نیز خستگی مزمن و از دست دادن تعادل کار و زندگی است که موجب ناامیدی و احساس ناتوانی میشود.
* فشار روانی و استرس زیاد: انتظارات بالا از رزیدنتها، رقابت شدید در محیطهای آموزشی و ترس از شکست یا اشتباهات پزشکی در این گروه قرار میگیرند.
* فقدان حمایت اجتماعی و حرفهای: بسیاری از رزیدنتها احساس میکنند نظام حمایتی کافی در محل کار ندارند و با مشکلات خود به تنهایی دستوپنجه نرم میکنند.
* مشکلات مالی و بدهیهای تحصیلی: به نظر میرسد در برخی کشورها، بدهیهای سنگین ناشی از هزینههای تحصیل و فشار برای موفقیت مالی به فشارهای روانی اضافه میشود.
تجربه رویدادهای استرسزای مرتبط با بیماران، از جمله مواجهه با مرگ بیماران، تصمیمگیریهای اخلاقی دشوار و احساس ناتوانی در نجات جان بیماران، میتواند از جمله عوامل استرسزا باشد که به گسترش افکار خودکشی دامن بزند.
طبق نتایج این تحقیقات، راهحلهایی نیز در نظر گرفته شده که میتوان به کاهش ساعات کاری، تنظیم شیفتهای منصفانهتر و اضافه کردن روزهای استراحت، اطمینان از رعایت استانداردهای بینالمللی برای ساعات کاری پزشکی و ارائه خدمات سلامت روان و دسترسی سادهتر به خدمات مشاوره و درمان حتی به صورت رایگان اشاره کرد. همچنین، آموزش مدیریت استرس و پیشگیری از فرسودگی شغلی و آموزش تکنیکهای مراقبت از خود، ایجاد سیستمهای حمایت از پزشکان در محیط کارو طراحی برنامههای منتورینگ (mentorship) برای کمک به پزشکان جوان و رزیدنتها، ایجاد تعادل بین کار و زندگی و داشتن زمان کافی برای فعالیتهای خارج از محیط کار، ایجاد برنامههایی برای شناسایی پزشکان و رزیدنتهایی که در معرض خطر بیشتری قرار دارند و اصلاح ساختار آموزشی برای کاهش فشار بر دانشجویان پزشکی و رزیدنتها و اطمینان از اینکه رزیدنتها حمایت کافی از مربیان خود دریافت میکنند.