کد خبر: 1286888
تاریخ انتشار: ۱۹ اسفند ۱۴۰۳ - ۲۳:۰۰
پرونده اول مربوط به طباخی در محله نارمک تهران است. صبح روز جمعه ۱۹ بهمن‌ماه امسال شرور سابقه‌داری به مغازه طباخی مراجعه می‌کند و قصد درگیری با فردی را دارد که از قبل با او اختلاف داشت
غلامرضا مسکنی 
جوان آنلاین: مأموران مرکز عملیات پلیس امنیت و اطلاعات پایتخت در دو عملیات برق‌آسا دو نفر از اشرار را که در دو حادثه جداگانه با شرارت در یک طباخی و بزرگراه شیخ فضل‌الله وحشت را به جان شهروندان انداخته بودند به ضرب گلوله مجروح و زمین‌گیر کردند. 
رئیس مرکز عملیات سازمان اطلاعات پلیس تهران درباره دستگیری دو شرور تهرانی گفت: «دو متهم در دو حادثه جداگانه در تاریخ‌های مختلف اقدام به شرارت‌هایی کرده بودند که باعث رعب و وحشت شده بود و مأموران پلیس سازمان اطلاعات پلیس تهران هم پس از دریافت این دو گزارش، دستگیری دو شرور را در دستور کار خود قرار دادند و در عملیات‌های جداگانه آنها را به دام انداختند.»
سرهنگ سعید راستی ادامه داد: «پرونده اول مربوط به طباخی در محله نارمک تهران است. صبح روز جمعه ۱۹ بهمن‌ماه امسال شرور سابقه‌داری به مغازه طباخی مراجعه می‌کند و قصد درگیری با فردی را دارد که از قبل با او اختلاف داشت. شرور قمه به دست در ادامه درگیری به سمت صاحبان طباخی که دو برادر هستند و همکارشان و برادر‌زاده آنها حمله و آنها را به شدت زخمی می‌کند.»
رئیس مرکز عملیات سازمان اطلاعات پلیس تهران درباره دومین حادثه هم گفت: «چند روز قبل گزارشی از عربده‌کشی و شرارت‌های شروری در بزرگراه شیخ فضل‌الله به دست ما رسید که حکایت از آن داشت شرور قمه به دست چندی قبل به پرایدی در بزرگراه شیخ فضل‌الله حمله کرده و با ۱۲، ۱۳ ضربه قمه به خودرو، خسارت‌های زیادی وارد می‌کند. در این حادثه، متهم قصد ضربه زدن به راننده خودرو را داشته که خوشبختانه موفق نشده است.»
 
 از کارافتاده شدیم 
دو نفر از شاکیان دو برادر هستند که در منطقه نارمک مغازه طباخی دارند. آنها برای مواجهه با متهم به اداره پلیس آمده‌اند. 
یکی از شاکی‌ها در توضیح ماجرا گفت: «من و برادرم همکار هستیم و برادرزاده‌ام و یکی از دوستانمان هم با ما همکاری می‌کنند. صبح روز حادثه، داخل طباخی بودیم و چند مشتری هم برای خوردن صبحانه نشسته بودند که متوجه درگیری این شرور با پسر جوان دیگری جلوی مغازه شدیم. بیرون رفتم و از او خواهش کردم درگیری را تمام کند، اما با قمه شیشه مغازه‌ام را شکست و به سمت پسر جوان حمله‌ور شد. با اینکه شیشه مغازه‌ام شکسته شده بود، دوباره خواهشم را تکرار کردم و از او خواستم از آنجا برود، اما مرد شرور به سمت من و برادرم حمله کرد. او ضربه‌ای به دست راستم زد و ضربه‌ای هم به سرم که خون تمام بدنم را گرفت. سپس ضربه‌ای هم به صورت برادرم و در ادامه هم ضربه‌ای به کتف راستش زد، اما این پایان ماجرا نبود. این شرور همکارمان و برادرزاده‌ام را هم با قمه زخمی کرد. تمام بدن ما خونین شده بودکه متهم پا به فرار گذاشت. ما به بیمارستان منتقل شدیم، اما الان دستمان توان حرکت ندارد و ضربه‌های او ما را از کارافتاده کرده و از آن روز به بعد مغازه‌مان را تعطیل کرده‌ایم، چون توان کار کردن نداریم.»
 
 درگیری به خاطر هیچ 
دومین شاکی، راننده پرایدی است که پسر شروری با قمه به خودرویش خسارت‌های زیادی وارد کرده است. وی درباره حادثه گفت: «روز حادثه با خودرویم از بزرگراه محمدعلی جناح وارد بزرگراه شیخ فضل‌الله شدم. به خاطر خودرویی که به من نزدیک شد، کمی تغییر مسیر دادم که به خودروی متهم نزدیک شدم. در همین لحظه پسر شرور شیشه را پایین کشید و به من فحاشی کرد که چرا به خودرویش نزدیک شده‌ام. سپس از خودرویش پیاده شد و با قمه ضربات متعددی به خودرویم وارد کرد. شیشه‌های خودرویم شکست و می‌خواست ضرباتی به من بزند که در آن ترافیک از ترس آرام‌آرام حرکت کردم. او دوباره تعقیبم کرد، اما ترافیک شدید بود و به من نرسید.»
 
 
 شرور سابقه‌دار 
متهم مرد ۲۸ ساله‌ای به نام فرزاد است که چند سابقه درگیری و شرارت هم در کارنامه‌اش ثبت شده است. 
 
فرزاد سابقه داری؟ 
بله، سه سابقه درگیری و نزاع دارم. 
 
درباره درگیری روز حادثه توضیح بده؟ 
برای خوردن صبحانه رفته بودم و نوبت من بود، اما یکی از مشتریان که قبلاً با او اختلاف داشتم، نوبت را رعایت نکرد، به همین خاطر با او درگیر شدم. 
 
چه شد که با صاحبان طباخی درگیر شدی؟
وقتی با مشتری درگیر شدم، او ضربه‌ای به من زد و فرار کرد. بعد متوجه نشدم و شیشه‌های مغازه را شکستم و در ادامه هم صاحبان مغازه را با قمه زدم. 
 
خبر داری صاحبان طباخی با ضربات شما از کارافتاده شده‌اند؟ 
بله، الان متوجه شدم. امیدوارم مرا ببخشند. 
 
ورزشکاری؟ 
بله، به صورت حرفه‌ای کشتی کار می‌کنم. 
 
کسی که ورزشکار است، شرارت می‌کند؟ 
نه، پشیمانم.
 
اگر کسی به خانواده‌ات با قمه حمله کند، چه حسی داری؟ 
(سکوت می‌کند.) 
 
حرف آخر؟ 
تصمیم گرفتم این‌بار که آزاد شدم راه درستی را در زندگی انتخاب کنم و دور تمام خلاف‌هایم را خط بکشم. 
 
 
 پشیمانی دیرهنگام 
متهم پسر ۲۶ ساله‌ای به نام پژمان است که یک سابقه درگیری دیگر هم در پرونده‌اش ثبت شده است. 
 
پژمان سابقه داری؟ 
بله، یک‌بار دعوا کرده بودم، اما رضایت گرفتم و به زندان نرفتم. 
 
چرا عبرت نگرفتی؟ 
آن روز عصبانی بودم و نتوانستم خودم را کنترل کنم. وقتی از کوره در رفتم، دیگر متوجه نشدم چه کار می‌کنم، اما الان عبرت گرفتم. 
 
همیشه با خودت قمه حمل می‌کنی؟ 
قمه را از یک موتورسوار گرفتم. آن روز وقتی خودروی شاکی به من نزدیک شد، عصبانی و از خودرو پیاده شدم. مرد موتورسواری را دیدم که پشت سر خودروی شاکی حرکت می‌کرد. فکر کردم همراه هم هستند و قمه را از مرد موتورسوار گرفتم. 
اما فیلم ضبط شده نشان می‌دهد قمه را از داخل خودرویت برداشتی؟ 
(سکوت می‌کند.)
 
چرا دروغ می‌گویی؟ 
اشتباه کردم. 
 
درباره روز حادثه توضیح بده؟ 
ساعت ۱۰:۳۰ صبح بود که خودروی شاکی به من نزدیک شد. از کوره در رفتم، قمه‌ام را برداشتم و قصد داشتم او را بترسانم که ضرباتی به خودرویش زدم. 
 
قصد داشتی به راننده‌ام هم ضرباتی بزنی؟ 
(سکوت می‌کند.)
 
فکر می‌کردی راننده‌ای فیلم شرارتت را بگیرد و شناسایی شوی؟ 
نه. 
 
چه کاره‌ای؟ 
در یک جواهر‌سازی کار می‌کنم. واقعیتش آن شب فکر کردم راننده پراید دزد است و قصد سرقت طلا‌های مرا دارد. 
 
حرف آخر؟ 
پشیمانم.
برچسب ها: پلیس ، شرور ، پایتخت
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار