جوان آنلاین: تحولات چندین سال اخیر به خصوص همین یک سال شوک سنگینی برای جهان است تا جایی که حتی سنگدلترین افراد را هم به واکنش برانگیخته است. یک طرف مردم بیگناه و آن سوی دیگر قدرتهایی که باوری به رعایت عادلانه موازین حقوقی و اخلاقی در گستره بینالمللی ندارند و ارتکاب هرگونه جنایت را برای پیشبرد منافع خود امری مجاز تلقی میکنند و حاضر به پاسخگویی به هیچ مرجع حقوقی هم نیستند.
چهارم فوریه بود که رئیسجمهور امریکا اعلام کرد قصد دارد «غزه» را تصرف کند و مالک آن شود، اسرائیل نیز خود را از هرگونه پاسخگویی در قبال عملکردش به نظام بینالملل معاف میداند.
شاید خیلیها بپرسند آیا نظام جهانی با رهبری سازمان ملل نجات خواهد یافت؟ چه آنکه سازمان ملل در سال ۱۹۴۵ برای «نجات نسلهای آینده از بلای جنگ» ایجاد شد.
این نهاد اثبات کرده در این سالها نه تنها نتوانسته است از وقوع درگیریها جلوگیری کند بلکه قادر به توقف هم نیست. شاید تأسیس آن آغازگر صلح برای برخیها بود، اما همین صلح هم برای کشورهای پیشرفته اقتصادی و تأمین منافعشان بود؛ به زرادخانههای نظامی خود مینازند و به جنایاتشان افتخار!
موازین حقوق بینالملل و مصوبات سازمان ملل فقط در مواردی که هماهنگ با منافع آنها باشد، معتبر است و جز این نه تنها اعتباری ندارد بلکه میتوان علیه آنها اقدام کرد!
آژانس کمکهای بشردوستانه سازمان ملل اعلام کرد در سال ۲۰۲۴ بیش از ۳۵۰ نفر از کارکنان امدادرسان این نهاد حین خدمترسانی به مردم نیازمند کمک و مشمول حمایتهای حقوق بشردوستانه بینالمللی کشته شدند.
این آژانس بدون آنکه صریحاً بگوید عمده این کشتار بیسابقه همکاران ملل متحد را اسرائیل موجب شده است، از مخاطبان خود خواست خواهان رعایت موازین حقوق بشردوستانه در همه جای دنیا شوند و پیگیر باشند تا حمایت از افراد نیازمند کمک هیچگاه قطع نشود و زمینه پاسخگویی عوامل محدودکننده حمایتهای بشردوستانه یا حملهکننده به فعالان این حوزه فراهم آید.
این تقاضاها در حالی مطرح میشود که اسرائیل و حامیانش به شدت در تلاشند این قبیل جنایات را امری عادی جلوه دهند و محدودیتهای مختلف را بر آژانسهای امدادرسان به مردم تحت ستم خویش گسترش دهند.
در خبرها اعلام شد ترامپ نیز همراه با اسرائیل از حذف فعالیتهای آژانس امدادرسان به مردم فلسطین در سرزمینهای اشغالی حمایت میکند و برخی از دیگر دولتهای همراه با اسرائیل نیز همین رویکرد را دنبال میکنند.
پر واضح است رعایت حقوق بشردوستانه معلق شده و همین کافی است که حتی فرض آتشبس را هم بیاثر کند.
چنین نماند و چنین هم نخواهد ماند. برگبرگ تاریخ گواهی میدهد که هیچ حکومتی با ظلم و جور باقی نمانده است. جهان نیازمند عدالت و مرام انسانی است.
اگر روزی برای جلب مخاطب جامعه مشترک ایمانی اعلام میشد که متن قرآن کریم دستور داده است «نه اهل ظلم کردن باشید و نه اهل ظلم پذیرفتن» و پیامبر اسلام (ص) فرمودند که «هر کس صدای یاری بیگناه و مظلومی را بشنود و به یاری او نرسد، نمیتوان نامش را مسلمان نامید» و مولا علی (ع) فرمودند که «همواره یاور ستمدیدگان و دشمن ستمگران باشید» یا اگر روزی برای مخاطبان آشنا با فرهنگ فارسی گفته میشد که سعدی علیهالرحمه گفته «بنیآدم اعضای یک پیکرند/ که در آفرینش زیک گوهرند/، چون عضوی بهدرد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار/ تو کز محنت دیگران بیغمی/ نشاید که نامت نهند آدمی».
امروزه رشد فرهنگ انسانی در سراسر جهان موجب شده است افراد با ادیان و باورهای اعتقادی گوناگون (حتی دینناباوران) و اهل فرهنگها، قومیتها و تبارهای متنوع بر حسب انسانیت مشترک فریاد برمیآورند که نباید در مقابل ظلم ساکت نشست و با سکوت خود اجازه داد که ظالمان و متجاوزان به حقوق انسانی جریتر و گستاختر شوند.
این فریاد مشترک یکی از مهمترین جلوههای جهانشمول دفاع از ارزشهای انسانی است که امروزه در سراسر اروپا، امریکا، آفریقا، آسیا و اقیانوسیه به شکلهای مختلف نمود پیدا کرده است و اجازه نمیدهد هیچ ظالمی در هر درجهای از قدرت بتواند خود را مصون از انتقادات و اعتراضات حقطلبان بداند.
ماههاست این فریاد وجدان مشترک جهانی نسبت به جنایات جاری در سرزمینهای اشغالی فلسطین و حتی برخی دیگر از مناطق جنگی دیگر جهان بلند است، اما ساختارهای ناعادلانه دولتمحور بینالمللی و محصور در چنبره قدرت و نه تابع عدالت، پاسخ مناسب به دادخواهی جهانی نمیدهد. حقطلبان جز مطالبهگری و تلاش تا حصول نتایج مثبت راهی ندارند.
چه خوب است هر یک از ما ذرهای از این دریای حقطلبی جاری در سطح جهان باشیم با هر باور، اعتقاد، ملیت، جنسیت، سن و سال و موقعیتی که داریم.
چه خوب است هر یک از ما به فراخور توان خویش نقشی مثبت در این روند ایفا کنیم.
فرقی نمیکند کجای جهان و حتی در کدام صفحه تاریخ باشیم، اما به طور قطع تغییر مناسبات ناعادلانه و بهبود اوضاع جهان اثری مستقیم بر زندگی هر انسان کنونی و نسلهای آتی در اقصی نقاط دنیا دارد.
به گواه تاریخ، با قاطعیت میتوان گفت که هیچ جنایتکار و ظالمی نتوانسته است پایدار باقی بماند و قطعاً با رفتن هر تلاشگر مقابلهکننده با جنایتکاران، دیگرانی جای او را گرفتهاند و مسیر آزادیخواهی، حقطلبی و عدالتخواهی را ادامه دادهاند. آینده این واقعیت را بهتر روشن خواهد کرد.
به امید و مدد صاحب اصلی این جهان، تروریستها و جنایتکاران هر چه سریعتر در معرض عقوبت الهی و دنیوی قرار گیرند. «وسَیعلم الذین ظَلمواای مُنقلب ینقلبون» (و آنان که ظلم و ستم کردند، به زودی درخواهند یافت که به چه کیفرگاهی باز میگردند).