جوان آنلاین: زنی که متهم است برای قتل شوهرش دو قاتل اجارهای استخدام کردهبود، ماجرا را شرح داد.
روز چهارشنبه اول اسفندماه امسال مردی در تهران به اداره پلیس رفت و از گمشدن ناگهانی برادر جوانش به نام حسن شکایت کرد.
وی در توضیح ماجرا گفت: «برادرم متأهل است و همراه همسرش در خانهای حوالی یکی از خیابانهای شرق تهران زندگی میکند. چند روزی است از برادرم بیخبرم و به همین دلیل امروز با تلفن همراهش تماس گرفتم، اما جواب نداد. احتمال دادم مشغول کار است و بعداً با من تماس میگیرد، اما او تماسی نگرفت و تلفن همراهش هم خاموش شد. خیلی نگرانش شدم و به خانهاش رفتم که همسرش گفت برای انجام کاری به شهرستان رفتهاست. وقتی همسرش متوجه شد تلفن همراه برادرم خاموش است، او هم نگران شد و احتمال دادیم برای او اتفاقی رخ دادهباشد و به همینخاطر تصمیم گرفتم به اداره پلیس بیایم تا کمک کنید برادرم را پیدا کنیم و خانواده ما از نگرانی نجات پیدا کنند.»
ردپا
با شکایت مرد جوان تیمی از کارآگاهان اداره چهارم پلیس آگاهی پایتخت به دستور قاضی سالار صنعتگر، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران برای تحقیق درباره این حادثه وارد عمل شدند.
بررسیهای مأموران نشان داد مرد گمشده روز حادثه برای رفتن به محل کارش از خانه خارج میشود، اما چند ساعت بعد دوباره به خانهاش بر میگردد و سپس به طرز مرموزی گم میشود.
مأموران پلیس در ادامه وضعیت زندگی و محل کار مرد گمشده را بررسی کردند و دریافتند وی با فرد یا افرادی اختلافی نداشته و فقط مدتی است با همسرش اعظم اختلاف پیدا کرده و چند باری با هم درگیری و مشاجره داشتهاند. از سوی دیگر در تحقیقات فنی معلوم شد اعظم مدتی است با مرد جوانی به نام مسعود ارتباط تلفنی و پیامکی دارد. این فرضیه برای مأموران قوت گرفت به احتمال زیاد حسن از ارتباط همسرش با مسعود با خبر شده و همین موضوع باعث شده اعظم با همدستی مرد مورد علاقهاش برای شوهرش نقشهای خونین طراحی کردهباشد، بنابراین اعظم به عنوان مظنون بازداشت و به اداره پلیس منتقل شد.
وسوسه شیطانی
متهم ابتدا در بازجوییها منکر جرم خود شد و ادعا کرد شوهرش برای کار به شهرستانی رفته و الان هم از سرنوشت او بیخبر است. وی چند روزی با تناقضگویی تلاش کرد مأموران را فریب دهد، اما وقتی با دلایل و شواهد روبهرو شد، به جرم خود اعتراف کرد.
وی در ادعایی گفت: «مدتی بود با شوهرم اختلاف پیدا کردهبودم. هر روز که میگذشت اختلافات ما بیشتر میشد. از سوی دیگر چند ماه قبل داخل پارکی با مرد جوانی به نام مسعود که از اتباع است، آشنا شدم. پس از آشنایی با مسعود وسوسه شیطانی به سراغم آمد و ارتباط ما بیشتر شد به طوری که به هم علاقه پیدا کردیم و عاشق هم شدیم. مسعود خبر داشت من با شوهرم اختلاف دارم و از طرفی هم هر دوی ما میدانستیم که شوهرم مانع رسیدن ما به یکدیگر است. من قصد قتل شوهرم را نداشتم و فقط دنبال راهی بودم که از او جدا شوم و بعد با مسعود ازدواج کنم، اما مسعود نظر دیگری داشت. او نقشههای زیادی برای از میان برداشتن شوهرم طراحی کردهبود، اما من موافقت نمیکردم.»
اجیر کردن قاتل
در نهایت تصمیم گرفتم آنها شوهرم را بربایند و او را تنبیه و تهدید کنند و روز اول اسفند هم مسعود و دو نفر از دوستانش نقشه آدمربایی را اجرا کردند و شوهرم را ربودند. وقتی برادر شوهرم به خانهمان آمد و سراغ برادرش را گرفت به دروغ به او گفتم برای کار به شهرستان رفتهاست و تصور میکردم آدمربایان او را چند روز دیگر آزاد میکنند، اما چند روز بعد مسعود به من خبر داد که شوهرم را به قتل رساندهاست. قرار بود چند روزی او با من در تماس نباشد تا آبها از آسیاب بیفتد و بعد دو نفری به شهرستانی برویم و در آنجا زندگی تازهای را آغاز کنیم، اما دستمان رو شد و به دام افتادیم. الان پشیمان هستم، اما میدانم پشیمانی فایدهای ندارد.»
بازداشت یک متهم
با اعتراف متهم پرونده وارد مرحله تازهای شد و کارآگاهان پلیس آگاهی برای شناسایی و دستگیری مسعود و دو همدستش دست به تحقیقات تخصصی زدند. بررسیها حکایت از آن داشت عاملان قتل پس از حادثه متوجه شدهاند دستشان رو شده و از محل زندگیشان فرار کردهاند.
مأموران پلیس در ادامه بررسیها، یکی از عاملان حادثه را به نام احمد بازداشت کردند. وی در بازجوییها به آدمربایی با همدستی یکی از دوستانش و مسعود اعتراف کرد، اما مدعی شد در قتل مرد جوان دست نداشته و قاتل مسعود است.
وی در ادعایی گفت: «مسعود با همسر مقتول ارتباط داشت و قرار بود با هم ازدواج کنند. روز حادثه اعظم دستور ربودن شوهرش را داد و ما هم به خانهشان رفتیم و سه نفری او را ربودیم. چند ساعت بعد، مسعود شوهر اعظم را به قتل رساند و به ما گفت او را خفه کردهاست و بعد هم از من خواست جسد را به اطراف تهران منتقل و رها کنیم. جسد داخل گونی بود و ما سه نفر جسد را به رودخانه کن منتقل و جسد را داخل رودخانه رها کردیم. پس از قتل از هم جدا شدیم و الان خبری از مسعود و دوستم ندارم.»
کشف جسد
با اعتراف متهم، مأموران به محل حادثه رفتند و جسد مرد ربوده شده را داخل گونی کنار رودخانه کشف کردند. جسد به دستور بازپرس جنایی به پزشکی قانونی منتقل شد و برادر وی هم جسد را در پزشکی قانونی شناسایی کرد و مشخص شد مرد جوان بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردن به قتل رسیدهاست.
تحقیقات در حالی از متهمان ادامه دارد که مأموران در تلاشند دو متهم فراری را بازداشت و زوایای پنهان حادثه را آشکار کنند.