جوان آنلاین: قتل امیرمحمد خالقی به دست مجرمان خشن، برخورد قاطع با جرائم خشن را به یک مطالبه عمومی تبدیل کرده است. نقطه عطفی که در آن سازوکارهای قانونی باید ضمن برخورد قاطع با مجرمان با رجوع به ریشههای تولید جرم، مسیر بروز اعمال مجرمانه را مسدود کنند.
واکنشهای مسئولانه به حادثه قتل دلخراش دانشجوی دانشگاه تهران توانسته باعث تسلی بازماندگان و زمینهای برای پیشگیری از دامن زدن به اتفاقهایی باشد که امکان دارد دامنه آن به آسیبهای بیشتری منجر شود. اینکه معاون اول رئیسجمهور با خانواده امیرمحمد خالقی تماس میگیرد و با ابراز تأثر از حادثه روی داده تأکید دارد جامعه دانشگاهی و مسئولان خود را در غم از دست دادن امیرمحمد شریک میدانند و به دلیل کوتاهیهای صورت گرفته در وقوع حادثه درخواست گذشت میکند و امیدوار است تلاشهای صورت گرفته دولت و پلیس بتواند منجر به پیشگیری از جرائم مشابه شود، واکنش مسئولانه به حادثه را نشان میدهد.
همراهی دولت، مجلس و قوه قضائیه با دانشجویان و خانواده دانشجوی مقتول و تأثر عمومی از حادثه روی داده همچنان در جریان است. از جمله اینکه دادستان کل کشور در پاسخ به بازدارنده نبودن مجازات جرائم به خبرنگاران میگوید دستورهای لازم به ضابطین قضایی اعلام شده تا اقدامهای پیشگیرانه را افزایش دهند. وی درباره لزوم تدوین قانون جدید هم عنوان میکند اگر احساس نیاز به این اقدام باشد، قطعاً آن را انجام خواهیم داد.
واکنش پلیس به کیوسک انتظامی و تاریکی محل حادثه
نبودن کیوسک انتظامی در محلی که حادثه در آن رقم خورده و تاریکی خیابان مورد نظر یکی از انتقادهای صورت گرفته بود که واکنشهای بسیاری را به همراه داشت. سردار عباسعلی محمدیان، رئیس پلیس تهران دو شب قبل در گفتوگوی ویژه خبری حاضر شد و در پاسخ به نقدهای مطرح شده، گفت: «آنگونه که ساکنان محل حادثه گزارش دادهاند محل فاقد نور کافی است و تصاویر به دست آمده هم نشان میدهد که محل تاریک است و این مسئله شناسایی مجرمان را سختتر کرده است. متأسفانه این مسیر، یعنی خیابان جنت اگر تغییر وضعی میداد و روشنایی آن تأمین و در دیگری برای ورود به محوطه خوابگاه در نظر گرفته میشد، امروز این اتفاق رخ نمیداد.
سردار محمدیان گفت: «دانشگاه تهران۲۰خوابگاه دارد و پلیس هم یک توان مشخص گشتی، اما در این منطقه قبلاً یک کیوسک انتظامی بود که در سال ۱۴۰۱ به درخواست خود مسئولان دانشگاه جمعآوری شد. علاوه بر این، ۱۹ دیماه ۱۴۰۳ مسئولان و دانشجویان به پلیس درخواست دادند و گشت ویژه برای این منطقه ایجاد شد. همچنین درخواست جلسهای به پلیس رسید و قرار بود ۱۵ بهمنماه جلسه تشکیل شود، اما دو ساعت قبل از زمان برگزاری، جلسه از سوی دانشگاه لغو شد و بهرغم اینکه قرار بود تا ۴۸ ساعت، روز بعدی جلسه تعیین شود، هنوز تاریخ این جلسه از سوی مسئولان دانشگاه مشخص نشده که اگر این جلسه برگزار شده و اقدامات انتظامی افزایش یافته بود، این جوان جانش را از دست نداده بود، اما متأسفانه این اتفاق رخ نداد.»
درخواست عمو و پدر
مولوی عبدالعزیز خالقی، عموی مقتول قدردان تلاشهای صورت گرفته بعد از وقوع حادثه است و از دانشجویان درخواست آرامش میکند و از پلیس درخواست دارد عاملان حادثه را شناسایی و بازداشت کنند. پدر دانشجوی مقتول، عبدالرحمان خالقی نام دارد. او ساکن روستای محمدآباد شهرستان درمیان است.
پدر امیرمحمد از اینکه خون پسرش به ابزار سیاسی معاندان تبدیل شود نگران است و به فارس میگوید: «پسرم دوران تحصیلاتش را در روستایمان سپری کرد و پس از آن در دانشگاه تهران پذیرفته شد. عاشق رشته مدیریت کسب و کار بود و در همان رشتهای که دوست داشت هم قبول شد. مدام سرش به درس، گوشی تلفن همراه و لپتاپش بود که سرقت شد. پسرم اهل نماز بود، او نمازش را به جماعت میخواند و در راهپیماییها هم شرکت میکرد. دو سال از تحصیلش میگذشت و حادثه در اولین روز کاریاش اتفاق افتاد. قبل از حادثه تماس گرفت و گفت در وضعیت سخت اقتصادی میخواهد دستش در جیب خودش باشد و از کار و درسش رضایت کامل داشت. پسرم تحصیلکرده و نخبه بود.»
پدر امیرمحمد از اینکه مردم شیعه و سنی در تشییع پیکر فرزندش شرکت کرده و سنگتمام گذاشتهاند، خوشحال است و میگوید راضی نیستم که در فضای حقیقی و مجازی از خون فرزندم استفاده سوء شود و آنچه میخواهم این است که عاملان حادثه دستگیر شوند و به سزای عملشان برسند.»
مطالبه عمومی
خواسته پدر امیرمحمد، خواسته همه پدران و مادران است. این روزها پدران و مادرانی که دانشجویانشان دور از خانه در حال تحصیل هستند، حال این روزهای پدر امیرمحمد را بهتر درک میکنند. خواسته پدر امیرمحمد، خواسته همه مردم است. اینکه عاملان حادثه شناسایی، بازداشت و به سزای عملشان برسند. اینکه دانشجویی برای کمک به معیشت زندگی خانواده ناچار میشود خارج از کلاس درس کار کند و برای از دست ندادن تنها دلخوشی زندگیاش جانش را هم از دست میدهد، برای کسی قابل درک است که درد نداشتن را کشیده باشد. درد اینکه اگر این را از دست بدهد روی این را ندارد که به دستهای خالی پدرش نگاه کند، برای همین برای حفظ آنچه در شرف از دست رفتن است، تلاش میکند. پلیس مدام تأکید دارد شهروندان مقابل زورگیران مقاومت نکنند و داراییشان را بدهند تا جانشان محفوظ بماند. فارغ از درست یا غلط بودن توصیههای پلیس، در پس این توصیه ناامنی بیداد میکند و این پرسش از بدنه اجتماعی شنیده میشود که چرا ساختارهای تصمیمگیری جامعه به سمتی سوق پیدا کرده است که مخلان امنیت احساس امنیت و مردم احساس ناامنی میکنند؟
وضعیت تاریکی معابر یکی از نگرانیهای عمومی است. روشن است ساختارهای مهمی در پیشگیری از جرائم دخالت دارند که یکی از آنها پیشگیریهای وضعی است. مجرمان برای رسیدن به اهداف مجرمانه خود از سازوکارهای روشنی استفاده میکنند که سازوکارهای مورد نظر در جریان تحقیقات پلیس روشن میشود. بسترهای تولید امنیت شاخصهایی دارد که مجموع آن میتواند منجر به تولید و احساس امنیت شود.
بخش مهمی از جرائمی که در حال بروز است، ریشه در معضلات اقتصادی دارد که در حال حاضر جامعه به آن مبتلا شده است. معضلاتی که در آن عدهای مشغول غارت بیتالمال و عدهای در خیابانها مشغول خفت کردن مردم هستند. بنابراین ساختار قانونی به جای تأکید بر مجازات مخلان امنیت بهتر است به سازوکارهایی که منجر به تولید فساد و جرم میشود توجه کند، چراکه بروز اعمال مجرمانه با مجازات مرتکبان پایان نمییابد.