حضور سرزده دادستانها یا معاونانآنها به حوزههایی که امور دادرسی آن را به عهدهدارند، یکی از مهمترین سازوکارهایی است که میتواند به تولید امنیت کمک کند. البته این حضور باید صرفاً سرزده باشد نه اینکه به عنوان حضور سرزده معرفی شود، اما از قبل سازوکارهای این حضور اعلام شود یا گزارش حضور به مرجع مورد نظر برسد.
چند سال قبل به عنوان خبرنگار در دادگاههای کیفری وقت استان تهران حضور داشتم و نامهای به شعب رسیدهبود که قرار است یکی از مسئولان به صورت سرزده از آن مجتمع بازدید کند و شب هم در خبرها حضور وی به عنوان حضور سرزده اعلام شد! علیایحال تأکید بر حضور و بازرسی سرزده است که ما در شماره قبل گزارشی با عنوان «پزشک هنگام عمل جراحی خواب بود!» منتشر کردیم که به لایههایی از تخلفهایی که در حوزه پزشکی جریان دارد، اشاره داشت.
در گزارش مورد نظر، سرپرست دادسرای امور پزشکی سرزده وارد یکی از بیمارستانهای خصوصی در قلب تهران میشود و دریافتهای عینی خود از تخلفهایی که در آن مرکز پزشکی جریان دارد ثبت و متخلفان را بازداشت و اتاقهای عمل را پلمب میکند. همه روزه شکایتهای بسیاری علیه کادر درمان در دادسرای امور پزشکی ثبت میشود؛ شکایتهایی که دلیل آن فوت بیمار، نقص عضو یا وارد شدن آسیبهای جسمانی به بیماران است و خسارتهای مالی و روانی بسیاری به جامعه وارد میکند و این رویهای است که همچنان برقرار خواهد ماند.
یکی از دلایل برقرارماندن این رویه، مربوط به این است که دستگاه قضایی منتظر طرح شکایت میماند و از ظرفیتهای موجود خود برای پیشگیری از تخلف و جرائم استفاده نمیکند. ورود سرپرست دادسرای جرائم پزشکی در گزارش مورد نظر از جمله سازوکارهای درستی است که دادستان تهران و دادستانها مراکز استانها باید دادسراها را به صورت میدانی برای احقاق حقوق عمومی بسیج کنند.
این موضوع فواید بسیاری دارد، از جمله اینکه از امکان ورود افراد غیرمتخصص به حوزههای تخصصی جلوگیری میشود. در گزارش مورد نظر تأکید شدهاست تکنیسینها به جای پزشک مشغول عمل جراحی بودند! فردی هم که در بیهوشی تحت عمل جراحی قرار دارد، قادر نیست تشخیص دهد تیغ جراحی دست چه کسی است؟! بنابراین عملکرد قانونی در اینباره میتواند هم از جان بیماران صیانت و زمینه را برای جمعکردن بساط مداخلات در امور پزشکی جمع کند.
مزیت مهم دیگر اینکه از مطرح شدن شکایت و اطاله دادرسی در دستگاه عدلیه جلوگیری میشود. موضوع دیگر استفاده از ظرفیت رسانه برای معرفی متخلفان و پیشگیری از بروز جرائم و تخلفهایی است که مدام در حال بروز است. روشن است وقتی مردم ببینند ساختار قانونی تلاش خود را برای جلوگیری از تخلفهایی که عیان است به کار میگیرد و ابزار رسانهها هم ابایی از انتشار آن ندارد، قانون هم نزد مردم حرمت پیدا میکند. روشن است در پیش گرفتن این رویه سبب میشود سازوکارهایی که تخلف در آن جریان دارد، از بیم ورود سرزده قانون ناچار به تمکین از قانون شوند.
در حال حاضر بسیاری از پزشکان از مردم زیرمیزی میگیرند، عملهای جراحی را به دستیاران یا تکنیسینهایشان واگذار میکنند، پول میلیاردی میگیرند، اما اجازه نمیدهند بیمار کارت بکشد تا مبادا مالیات آن را پرداخت کنند و اگر بیمارشان هم فوت کند، بیمه خسارت آن را پرداخت میکند. این موضوع در همه ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مصداق دارد و زمینه مهمی برای پیشگیری از تخلف و جرائم در این حوزهها وجود دارد، اگر دستگاه قضائیه ارادهای برای این کار داشته باشد.