کد خبر: 1276587
تاریخ انتشار: ۲۳ دی ۱۴۰۳ - ۲۳:۰۰
نیمه دی‌ماه امسال زنی به مأموران پلیس تهران خبر داد شوهرش نادر گم شده‌است. او گفت که شوهرش طلافروش است و آخرین‌بار قبل از تعطیل‌شدن مغازه‌اش با هم حرف زده‌بودند و بعد از آن هر چه با او تماس گرفته، گوشی تلفن همراهش خاموش است
جلال مهرگان
جوان آنلاین: برملا شدن ارتباط مرد طلافروش با همسر صیغه‌ای‌اش از طریق سیم‌کارت مخفی، سبب شد مأموران پلیس در جریان تحقیقات خود طلافروش جوان را که در دام دو گروگانگیر گرفتار شده‌بود، نجات دهند. 
نیمه دی‌ماه امسال زنی به مأموران پلیس تهران خبر داد شوهرش نادر گم شده‌است. او گفت که شوهرش طلافروش است و آخرین‌بار قبل از تعطیل‌شدن مغازه‌اش با هم حرف زده‌بودند و بعد از آن هر چه با او تماس گرفته، گوشی تلفن همراهش خاموش است. شاکی همچنین گفت که کسی از دوستان و بستگانش از نادر خبری ندارد، برای همین احتمال داده اتفاقی ناگوا‌ر برایش رقم خورده باشد که از پلیس درخواست کمک دارد. 
 
 ردپای یک زن
با مطرح شدن شکایت، پرونده به دستور قاضی غلامحسین صادق‌زاده، بازپرس جنایی در اختیار تیمی از کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. کارآگاهان در اولین‌گام راهی مغازه نادر شدند و فیلم‌های دوربین مداربسته مغازه و ساختمان‌های اطراف را بررسی کردند. براساس فیلم‌های به دست آمده شب حادثه زن جوانی وارد مغازه می‌شود و ساعتی بعد نادر مغازه را تعطیل می‌کند و همراه آن زن می‌رود. وقتی تصویر آن زن به همسر نادر نشان داده‌شد، گفت که او را نمی‌شناسد و قبلاً هم جایی او را ندیده‌است. 
 
 زن صیغه‌ای 
در شاخه دیگری از تحقیقات، بررسی‌ها برای شناسایی زن جوان ادامه پیدا کرد تا اینکه مأموران متوجه شدند نادر سیم‌کارت دیگری داشته و از طریق آن با زنی به نام بهناز ارتباط داشته‌است. بعد از به دست آمدن این سرنخ، مأموران سراغ بهناز رفتند و در این‌باره از او توضیح خواستند. بهناز گفت: من از ماجرای ناپدید شدن نادر خبر ندارم. خودم هم چند روزی است با گوشی تلفن همراهش تماس می‌گیرم، اما خاموش است. به مغازه‌اش هم رفتم، اما تعطیل بود، برای همین نگران شدم. مدتی قبل با نادر آشنا شدم و صیغه او شدم. نادر آپارتمانی نزدیکی مغازه‌اش کرایه کرده‌بود و به آنجا رفت و آمد داشتیم. بهناز در توضیح آخرین شبی که همراه نادر بود هم گفت: آن شب همراه نادر به آپارتمان رفتیم و ساعتی بعد او من را سوار ماشینش کرد که به خانه‌ام برساند. وقتی من را به خانه‌ام رساند، گفت که چیزی را در آپارتمان جا گذاشته و باید بردارد برای همین دوباره آنجا برگشت و دیگر از او خبری ندارم. 
 
 نجات طلافروش
با اطلاعاتی که بهناز در اختیار پلیس گذاشت، کارآگاهان راهی آپارتمان مورد نظر شدند. آنها بعد از اینکه وارد خانه شدند، ناگهان با دو مرد ناشناس مواجه شدند و در یکی از اتاق‌ها هم پیکر نیمه جان نادر را پیدا و به بیمارستان منتقل کردند. همزمان با دستگیری دو مرد غریبه، بررسی‌ها در این‌باره ادامه پیدا کرد. از سوی دیگر از بیمارستان خبر رسید تلاش پزشکان برای نجات جان نادر به ثمر نشسته و او از یک قدمی مرگ به زندگی برگشته‌است. پزشکان گفتند اگر نادر ساعتی دیرتر به بیمارستان منتقل می‌شد، به دلیل دارو‌های مخدری که به وی تزریق شده‌بود، جانش را از دست می‌داد. با این حال او بعد از بهبودی نسبی توانست به پرسش‌های تیم جنایی پاسخ بدهد. نادر گفت: دو مردی که او را به گروگان گرفته‌بودند، صاحبخانه‌اش بودند. او توضیح داد: مدتی قبل آپارتمان را به صورت ماهانه اجاره کردم و شب حادثه هم برای برداشت لوازمم به آپارتمان برگشتم که ناگهان هر دو به زور وارد شدند. آنها من را به شدت شکنجه کردند و گفتند در قبال طلا من را آزاد می‌کنند. من را به مغازه‌ام بردند و یک کیلو از طلاهایم را سرقت کردند، اما دوباره به آپارتمانم برگرداندند و مدام شکنجه می‌کردند و به من داروی مخدر تزریق می‌کردند که ناگهان پلیس از راه رسید و نجات پیدا کردم. 
 
 ادامه تحقیقات
در شاخه دیگری از بررسی‌ها، تحقیقات پلیس نشان داد که دو آدم‌ربا با طراحی سناریو مرد طلافروش را ربوده بودند و طلا‌های او را سرقت کرده‌اند. آنها، اما وقتی مورد تحقیق قرار گرفتند، مدعی شدند بی‌گناه هستند. یکی از آنها گفت: ما آپارتمان را به صورت سالانه اجاره کرده و به صورت موقت اجاره می‌دادیم. آن روز هم برای گرفتن اجاره رفته بودیم. هر چه در زدیم، کسی در را باز نکرد، برای همین با کلیدی که داشتیم، وارد شدیم و همان لحظه پلیس از راه رسید و دستگیر شدیم. 
تحقیقات در این‌باره به دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی پایتخت در اداره یازدهم پلیس آگاهی جریان دارد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار