جوان آنلاین: همیشه کارآفرینان از جایگاه و منزلت ویژهای برخوردار بودهاند، زیرا این افراد توانستهاند علاوه بر تأمین درآمد و نیازهای خود برای گروه دیگری هم موقعیتی فراهم کنند تا آنها نیز با رسیدن به یک شغل ثابت، برای آینده و زندگیشان برنامهریزی کنند. حالا در این میان وقتی با یک کارآفرین خانم روبهرو شویم، شرایط به مراتب دیدنیتر است. در شهرستان محلات بانوی کارآفرینی است که کارش را از یک فضای دو متری شروع کرده و با رنج و صبر و توکل، حالا ۱۴ بانوی دیگر نیز همکار او هستند؛ خانمی که سالهاست با جان و دل سختیها را تحمل و پشت سرگذاشته و حالا و در شرایطی که قصد گسترش کار و افزودن افراد بیشتری به کارگاهش را دارد، با موانع و مشکلات همیشگی روبهرو شده است و کمتر مسئول، سازمان و نهادی با او همکاری میکند.
اشتغال و درآمدزایی از پیشنیازهای هر خانواده به عنوان کوچکترین و بااهمیتترین تشکل جامعه به شمار میآید و بر اساس اصل ۱۰ قانون اساسی «خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است و تمام قوانین، مقررات و برنامهریزیهای مربوط باید در جهت تسهیلگری تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد.»
اصل ۲۸ میگوید: «دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون، برای همه افراد امکان اشتغال به کار و شرایط مساوی را برای احراز مشاغل ایجاد کند.»
در شرایط کنونی ایجاد شغل برای تمام افراد جامعه از سوی دولت، امری ناممکن است و بخشی از اشتغالزایی بر عهده افراد، شرکتهای تعاونی و بخش خصوصی است.
در این میان، قطار اشتغالزایی غیردولتی، گاهی از مسیر خوداشتغالی و گاهی از مسیر کسبوکارهای کوچک میگذرد.
کسبوکارهای کوچک زمانی که پیوست خانوادگی به خود بگیرد، علاوه بر کسب درآمد، با بهرهگیری از مشارکت خانواده در این حرفه، زمینه تحکیم بنیانهای خانواده را فراهم میآورد و مهمترین مزیت اینگونه اشتغالها این است که بانوان و زنان سرپرست خانوار میتوانند در کنار فرزندان و محیط خانوادگی، به کسبوکار خود بپردازند.
شکلگیری کارگاههای خانگی و خودکفایی زنان به ویژه بانوان سرپرست خانوار، علاوه بر مهارتافزایی برای این قشر، کاهش وابستگی به مؤسسات خیریه و نهادهای حمایتی و در نهایت افزایش اعتمادبهنفس و عزتنفس آنان را به همراه خواهد داشت.
سال ۱۳۹۰ بود که یکی از بانوان محلاتی در استان مرکزی تصمیم میگیرد دست به کاری بزند. او فعالیتش را با دست خالی و تقریباً از هیچ آغاز میکند، اما در این مدت، مسیر را چنان طی کرده که هر قدمش با یک موفقیت همراه بوده و افقهای روشنی را پیش رویش قرار داده است. با این تفاسیر این خانم کارآفرین امروز میخواهد کارگاهش را توسعه دهد تا نفرات بیشتری را به کار بگمارد، اما گویی برای کاغذبازیهای اداری و ایجاد موانع در برابر کارآفرینان و افرادی که با اراده میخواهند مشکلی را رفع کنند، پایانی نیست.
بانویی با ارادهای پولادین
در اکثر استانهای ایران افرادی هستند که با اراده قوی و عزمی جزم وارد میدان میشوند تا با استفاده از ظرفیتهای موجود در منطقه و روستایشان دست به کاری بزرگ بزنند.
آنها میدانند اگر قرار است تغییر و پیشرفتی به وجود بیاید، این کار را باید از خود، خانه و محلهشان شروع کنند.
این بار سراغ بانویی رفتهایم که در تقابل با چالشهای دشوار زندگی، از پای نایستاده و بهترین مسیر را برای گذر از این مرحله انتخاب کرده است و در شرایطی که کسبوکارهای کوچک یا خانگی، کمتر مورد توجه جامعه و حمایت دولت قرار میگرفت، پایههای کارگاه خانگی خود را بنا کرد. مهمترین بخش این حرکت عظیم را باید جایی جستوجو کرد که بدانیم او با وجود سه کودک خردسال کارش را از تراس دو متری منزل استیجاری خود با پخت یک محصول خوراکی ساده آغاز کرده است.
فاطمه باقربیگی، بانوی خودساختهای است که حالا علاوه بر بهرهگیری از مشارکت فرزندانش در کارها، زمینه اشتغال ۱۴بانوی سرپرست خانوار دیگر را هم در کارگاهش فراهم کرده است.
در انتظار نشان سیب
۱۴ سال قبل خانمی که امروز به عنوان کارآفرین نامش مطرح شده، تصمیم میگیرد شیرینی دوستداشتنی «باسلوق» را تولید کند. او دست به کار میشود و امروز وقتی وارد کارگاهش میشویم، همه به شدت مشغول کار هستند و محصول تولیدی امروزشان «بنتو» نام دارد که از موادی مانند روغن حیوانی، انواع مغزیجات، عسل، زردچوبه و زعفران تهیه میشود.
کارگاه کوچک خانم باقربیگی پر از انرژی و شور و حال و اشتیاق برای پیشرفت است. خانمها محصولات را بستهبندی میکنند. عطر مواد اولیه این محصول که یک ماده مقوی خوراکی است، فضا را پر کرده است. ظروف تهیه محصولات در حیاط جا خوش کردهاند و دیگ سرکه انگبین نیز در گوشهای در حال جوشیدن است.
هرازگاهی یک بار صدای زنگ در به گوش میرسد که شخصی برای خرید مراجعه کرده است.
«یگانه» دختر بانوی کارآفرین است که نام کارگاه نیز برگرفته از نام اوست. اگر سالها قبل و آن زمان که مادر کارها را شروع کرد، یگانه یک کودک خردسال بود، اما امروز بخش مهمی از کارها را برعهده گرفته و فهرست مواد اولیه و تهیه آنها و دستهبندی درخواستها و سفارشات مشتریان را انجام میدهد. یگانه مسئولیت خرید مواد مورد نیاز و فروش محصولات را بر عهده دارد.
خانم باقربیگی با بیان مشکلات خود از ابتدای فعالیت تا جایگاه کنونی که به دست آورده است، میگوید: «حدود ۱۴سال پیش کار خود را با سرمایه ۱۸هزار تومان در تراس منزل استیجاری با تولید یک نوع محصول باسلوق آغاز کردم و به تدریج فعالیتم را گسترش دادم.»
وی با اشاره به اینکه امروز برای بیش از ۱۴ خانم دیگر اشتغالزایی کرده است، ادامه میدهد: «اولین افتخارم این است که این خانمها سرپرست خانواده هستند. موضوع بعدی اینکه تولیدات این کارگاه کوچک مشتریان بسیاری به شکل حضوری و اینترنتی و از طریق صفحات کارگاه در فضای مجازی دارد. مشتریان میتوانند محصولاتی مانند شیره انگور، انواع مربا، رب گوجه، بنتو، پودرهای مقوی و ادویه را از راههای مختلف تهیه کنند.»
این بانوی کارآفرین با تأکید بر ضرورت گسترش فضای کارگاهی میگوید: «بعد از گذشت سالها فعالیت، حالا میزان تولید این کارگاه پاسخگوی نیاز مشتریان نیست و از طرف دیگر، ما توانمان آنقدر بالا رفته است که قدرت همکاری با فروشگاههای اینترنتی کشور را داریم، با این حال اگرچه کارگاه تمام تأییدیههای بهداشتی را اخذ کرده است و تمام پرسنل نیز کارت سلامت دارند، اما لازمه ادامه کار داشتن نشان سیب سلامت است.»
وی لازمه دریافت نشان سیب سلامت را تولید در کارگاه با تجهیزات و استانداردهای حداقلی میداند و تصریح میکند: «حدود دو سال است برای دریافت زمین و احداث سوله برای راهاندازی کارگاه اقدام کردهام، اما هربار پس از طی مراحلی با موانع جدیدی از سوی یکی از دستگاههای اداری مواجه میشوم که موجب دلسردی میشود.»
خانم باقربیگی میگوید: «در صورت توسعه کارگاه و با توجه به حجم تقاضای بسیار بالایی که برای محصولات وجود دارد، این امکان هست که زمینه اشتغال برای ۱۰۰نفر فراهم شود. نکته مهم این است که هر کدام از این خانمها سرپرست یک خانواده هستند، به همین خاطر تقاضا دارم مسئولان امر در این خصوص تعامل و همکاریهای لازم را داشته باشند.»