جوان آنلاین: در حالی شهریور آخرین روزهای خود را سپری میکند و حتی دانشآموزان برخی مقاطع رفتن به مدرسه را شروع کردهاند که باز هم مثل سالهای قبل بازار لوازمالتحریر در استانهای مختلف صدای والدین را درآورده و از گرانی و بیکیفیت بودن برخی محصولات گرفته تا تسخیر بازار از سوی کالاها و شخصیتهای کارتونی خارجی که روی دفتر و کیف و مداد و دیگر اقلام نقش بستهاند.
کافی است چند ساعتی در فروشگاهها و مغازههای لوازمالتحریر فروشی گیلان قدم بزنیم تا ببینیم بازار نوشتافزار شهرستانهای استان در تسخیر تولیدات خارجی است.
در جایی که قیمت لوازم ارزان روی آنها درج شده و آنهایی که قیمت ندارند، بیشک خیلی گرانتر هستند، همگی خارجی بوده و جای خالی قهرمانان ملی بیش از هر چیز دیگری به چشم میخورد.
آنطور که فروشندهها میگویند، کیفیت و تنوع در طرح و رنگ حرف اول را در بازار نوشتافزارها میزند، مسئلهای که در تولیدات خارجی بیشتر به چشم میخورد. البته آنها نوسانات ارزی را دلیل افزایش قیمت کالاها عنوان میکنند و معتقدند که نبض بازار داخلی با «ارز» میزند و با تکانههای گاه و بیگاه نرخ ارز، اجناس و وسایل هم دستخوش تغییر قیمت میشوند و کنترلپذیر نیست.
مسئول یکی از لوازمالتحریر فروشیها در رشت از رعایت نکردن اصول ذائقهشناسی در تولیدات داخلی گله کرده و این امر را دلیل اصلی استقبال ضعیف از اجناس ایرانی عنوان میکند و میگوید: «مردم به ویژه دانشآموزان به دنبال لوازمالتحریر پررنگ و طرحدار خارجی هستند و از برخی اجناس بیکیفیت داخلی استقبال نمیشود و همین موضوع دلیل رغبت پایین فروشندگان برای سرمایه گذاری روی تولید داخلی است.»
او به گران شدن قیمت مغازه و به تبع آن بالا رفتن اجاره بها هم گریزی میزند و ادامه میدهد: «اجاره یک مغازه ۴۰ متری در نقطه کور شهر بیش از ۲ میلیارد پیش پرداخت میخواهد و ماهانه ۳۰ میلیون تومان اجاره بهایش میشود؛ حالا هزینههای جاری، آب، برق و گاز بماند. آیا در چنین شرایطی میتوان بر مدار انصاف جنس فروخت و سود کالا را نادیده گرفت!»
در بازار رشت جز عکس چند فوتبالیست ایرانی روی دفاتر مشق، اثری از قهرمانان ملی در عرصههای مختلف دیده نمیشد.
تصاویر بازار لوازمالتحریر گیلان پر شده از افسانههای ساختگی اروپایی و آسیای شرقی، مسئله تأمل برانگیزی که شاید بیشتر نیازمند کار فرهنگی و تبلیغی است تا جای خالی قهرمانان ملی ما در لوازمالتحریر دانشآموزان با افسانههای تخیلی پر نشود.
فرهنگ غالب بدون در دست داشتن موشک، مسلسل و زور و اجبار، فرهنگ و هویت ساختگی خود را از طریق نوشت افزارها به خورد نسل جویای علم و دانش ما میدهد تا از سنین پایین ذهنشان را برای پذیرش این افسانههای تخیلی آماده کند حال اینکه برای همین نسل تشنه معرفت و دانش هیچ برنامهای برای شناخت از قهرمانان ملی در دسترس نیست یا پیادهسازی نشده است که میطلبد متولیان فرهنگی و آموزشی نسبت به این مسئله تدبیری اندیشه کنند.
آرامش در نمایشگاههای فصلی
در لرستان و شهرستان خرمآباد هم شرایط مثل دیگر مناطق ایران است. در اینجا مردم از کیفیت محصولات و لوازمالتحریر عرضه شده در بازار راضی، اما از قیمت بالای آنها ناراضی هستند، قیمت لوازمالتحریر و نوشتافزار عرضه شده در بازار شهر خرمآباد نجومی شده تا دانشآموزان مجبور شوند که مهر «گرانی» را آغاز کنند. با همه این اوصاف، برپایی نمایشگاهها و برخی از فروشگاههای دولتی، فرصت مناسبی است تا خانوادهها اقلام موردنیاز دانشآموزانشان را با قیمت بهصرفهتر و ارزانتری نسبت به مغازهها در آنجا خریداری کنند.
به گفته یکی از والدین که برای خرید مایحتاج دختر و پسر دانشآموزش به بازار آمده، تنوع لوازمالتحریر و نوشتافزار در بازار بسیار بالاست، با توجه به کیفیت محصولات قیمتها نیز متفاوت است.
والدین میگویند: «بهصورت کلی نوشتافزارهای خارجی در مغازهها و فروشگاههای لوکس قیمت بالایی دارد. به طور مثال دفترها و کلاسورهایی با جلدهای سخت یا مدادرنگی با برندهای خارجی قیمتهای بسیار بالایی دارد که خرید آنها از توان خانوادهها بهویژه خانوادههایی با چند دانشآموز خارج است.»
طی سالهای اخیر دولت با برپایی نمایشگاههای ویژه آغاز سال تحصیلی کار را برای خانوادهها آسانتر کرده است. در این نمایشگاهها همه محصولات موردنیاز دانشآموز از کیف گرفته تا دفتر، کلاسور، جامدادی و سایر نوشتافزارهای موردنیاز در یک جا جمع شده است.
یکی از خانمها هم میگوید: «کیفیت محصولات ارائه شده در نمایشگاهها مناسب است و قیمتها نیز بسیار بهصرفه و اقتصادی است. خانوادههایی که چند دانشآموز دارند، میتوانند خرید راحتی در نمایشگاهها داشته باشند، تنوع محصولات هم بالاست و تخفیفهای ویژه نمایشگاه در غرفههای مختلف ارائه میشود.»
خرید کمتر شده
در زنجان بازار لوازمالتحریر نسبت به سالهای قبل از رونق افتاده است. این اتفاق را هم میتوان دید و هم از حرفهای فروشندگان متوجه شد.
یکی از فروشندگان لوازمالتحریر میگوید: «معمولاً شهریورماه و اوایل مهر را باید عید ما بدانیم. چون در این مدت بیشترین فروش را داریم و کمکم بازار از رونق میافتد. تا جایی که با شروع سال نو و در فصل بهار کمترین فروش را داریم، اما متأسفانه امسال در شهریورماه هم خبر خاصی نیست.»
او به وضعیت لوازم و قیمتها اشاره کرده و ادامه میدهد: «مردم سعی میکنند هر آنچه از قبل دارند را به دانشآموزانشان بدهند تا استفاده کنند، البته حق دارند. وقتی قیمت دفتر و خودکار و روانویس بالا میرود و والدین هم خودشان درگیر گرانی دیگر اقلام مورد نیاز خانواده هستند، حتماً در گام اول سبد فرهنگی را باید کنار بگذارند. این اتفاق از سالها قبل شروع شده، یعنی از زمانی که کاغذ گران شد و به تبع آن قیمت کتاب هم بالا رفت. حتی من کتابخوانهایی را میشناسم که مدتهاست پولی برای خرید کتاب نمیدهند.»
حقیقت ماجرا این است که دولتها هم بازار لوازمالتحریر را به حال خود رها کردهاند و از عکس و شکل و فرمهای استفاده شده روی دفتر، مداد، پاککن و تراش گرفته تا قیمتهایی که موجب میشوند کمتر پدر و مادری از فرزندانش بخواهد به سمت کتابخوانی برود. چون هزینه بالای تأمین نیازهای مدرسه دیگر بودجهای برای کارهای بعدی باقی نمیگذارد.
امروزه خرید کتابهای کمک درسی، کتابهای رمان و علمی و تاریخی و... که دهه شصتیها با آنها زندگی میکردند را به حاشیه رانده است.