جوان آنلاین: یکی از وجوه جنگ ترکیبی علیه ایران که از دیرباز هم مورد استفاده دشمنان قرار داشته ایجاد تفرقه بین اقوام و دامن زدن به اختلافات قومیتی و مذهبی است. اکنون نیز از دریچه نگاه غرب، موقعیت ایران در دوران پسا ۷ اکتبر و تحولات منطقه و از سوی دیگر تحرکات بیثبات کننده برخی همسایگان فرصت مغتنمی را برای فعالکردن گسلها و تضادهای قومیتی فراهم آورده است. در زمانی که کشور در حال تجمیع و ترمیم قوای خود با هدف برهم زدن ترتیبات امنیتی غرب در منطقه است، دشمنان تلاش دارند به بحرانهای داخلی از طرق مختلف دامن بزنند و این مسیر را مسدود کنند. یکی از متغیرهای در دسترس آنها، غائلهسازی در میان اقوام و بازگشایی مسیر ورود گروههای تروریستی است. وقایعی که طی ماههای گذشته به طور پراکنده رخ داد از تهدید مستقیم گروه تروریستی جیشالظلم به ایجاد ناامنی در شرق کشور گرفته تا اتفاقات شمال غرب به خوبی این موضوع را تأیید میکند. در این بین، اظهارات صریح و بیپرده برخی مقامات کشورهای منطقه و اقدامات عیان مقامات کاخ سفید نشان میدهد امریکا با همکاری برخی عناصر منطقهای تلاشهای مفرطی را در بر هم زدن امنیت در داخل کشور اختیار کرده است. احداث شبکه فارسیزبان تیآرتی از سوی دولت ترکیه با هدف تحریک گسلهای قومیتی و اظهارات اخیر مقامات کاخ سفید، چون کیت کلاگ، نماینده نزدیک به ترامپ مبنی بر ایجاد فتنه در ایران برای براندازی از نمونههای عینی این امر بوده است، بنابراین هشدارهای لازم را به مسئولان خاطرنشان میسازد. آنچه مشخص است اینکه امریکا همچنان در حال پیادهسازی طرح تفرقهافکنانه در ایران برای نیل به سیاست «خاورمیانه جدید» و محور قرار دادن رژیمصهیونیستی در منطقه است که با شیوههایی، چون برجسته کردن گسل قومی به طور مرحلهبندی زیر تعقیب میشود.
اولین هدف اختلافافکنان و دشمنان از تشدید اختلافات قومی و ناامنی در کشور درگیر کردن حاکمیت به مسائل داخلی و کاستن از قدرت اجرایی آن در مسائل کلان و مهم است. با وجود آنکه این استراتژی به طور مستمر در سرتاسر کشور به کار گرفته میشود، اما جرقههای تشدید اختلافات در بزنگاههای زمانی زده میشود. هرگاه کشور در حال عبور از بحران و در حال چاره اندیشی برای رفع مشکلات بوده، معارضان با استفاده از سرویسهای جاسوسی و ایادی خود، حوادثی را در کشور رقم میزنند تا در این حرکت اختلال بهوجود آورند. هم اکنون نیز روند ترمیم قدرت و استقرار مجدد ایران در نظم منطقه از یکسو و افزون شدن تهدیدات امریکا از سوی دیگر انگیزه غرب و وابستگان منطقهای را برای ایجاد ناآرامی و تنش در داخل بیشتر کرده است.
هویتزدایی ملی
یکی از روشهایی که دشمن برای تفرقه در کشور به کار میگیرد، از بین بردن هویت ملی با استفاده از تخریب عناصر هویتبخش جامعه ایران است. همانطور که رهبر معظم انقلاب تأکید کردند، آرمانزدایی و هویتزدایی از نمونههای تهاجم دشمن علیه کشور است.
از بین بردن اشتراکات ملی و مؤلفههای هویتساز ملی مانند تاریخ، زبان فارسی، دین، فرهنگ، جغرافیا و ترویج اختلافات موجود در آنها هویت اصیل ایرانی را مورد تهدید قرار میدهد و جزئی از برنامه اختلافافکنی است، از این رو مسئولان نباید ارزش این مؤلفهها را کمرنگ کنند یا حتی برای آنها جایگزینی ارائه دهند. مثلاً به طور ناآگاهانه امکان استفاده از زبان محلی را به جای زبان فارسی در کشور شدنی بدانند.
ایجاد جنگ داخلی و تجزیه کشور
با پررنگتر شدن اختلافات قومی و ورود گروههای رادیکال قومی همراه با تضعیف قدرت مرکزی، فرصت تجهیز گروههای تروریستی و معاند جمهوری اسلامی فراهم میشود، از این رو با شکافهای قدیمی و مرزبندیهای جدید قومی، شرایط به سمت بحرانیشدن اوضاع پیش میرود که دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی باید نسبت به آن هوشیار باشند و با همراهی و کمک مردم مانع از شکلگیری هرگونه فتنه شوند. نمونههای تاریخی مانند جنگهای داخلی سودان یا سوریه نشان میدهد چگونه قومگرایی افراطی، همراه با دخالت خارجی، میتواند یک کشور را به فروپاشی بکشاند. در ایران نیز با وجود تنوع قومی، وحدت ملی تاکنون مانع بروز درگیریهای گسترده شده است، اما غفلت از مطالبات منطقهای میتواند خطرات جدی ایجاد کند.
لزوم ارائه راهکارهایی برای همبستگی ملی
با ذکر موارد فوق، هر کارکرد و برنامهای که مرزبندیهای قومیتی را برجسته کند، زمینهساز اختلافات و تفرقه بیشتری خواهد بود، بنابراین دولت و مسئولان باید به جای تمرکزبخشی به زبان و نژاد قومیتها، کاهش دادن اداره امور استانها از دولت مرکزی و تفسیرهای قومی از انتخابات ریاست جمهوری، راهکارهایی را برای ایجاد انسجام ملی به کار گیرند. رواج گزارههایی، چون فدرالیسم از سوی برخی جریانهای سیاسی و لزوم اختصاص زبان قومیتی به زبان رایج، تحت عنوان نسخه مطلوب اداره کشور به جای راهکار عاقلانه دخالت دادن اقوام در امور کلان کشور نه تنها راهگشای امورات اقوام نیست، بلکه امنیت و یکپارچگی کشور را مختل و به نقشه راه دشمنان کمک شایانی میکند.
در نتیجه، دولت با برنامهریزی و گشودن میدانهایی که حضور در هم تنیده قومیتها و البته با لحاظ شایستگیها را تضمین میکند، میتواند به یکدستی و وحدت جامعه کمک کند. همیاری و همکاری مردم از طیفهای قومی مختلف در کنار هم برای «هدف واحد» موجب همافزایی و کمرنگ شدن اختلافات و شکافهای قومی میشود، بنابراین دولت باید برنامههایی را جهت تعریف این هدف واحد در زمینههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در نظر بگیرد.
بزرگترین مانع شکاف قومی اقوام هستند
با وجود آنکه رسانههای متعلق به کشورهای منطقه و همچنین رسانههای برونمرزی به طور مداوم در حال تحریک احساسات و دستکاری افکار اقوام برای تفرقه هستند، اما سابقه اثبات میکند بزرگترین مانع نقشه راه آنها، همان اقوام هستند.
همواره در بحرانهای قومیتی، اقوام مختلف ایرانی به طور هوشیار و مستقیم به مقابله با غائلهها و بلواها برخاسته و جزو اولینها برای خنثی کردن این توطئهها بودهاند.
علاوه بر آن، هوشیاری مردم ایران در برابر چنین اختلافافکنیها و چنددستگیها به عنوان عامل اصلی سبب مهار تنشزایی در کشور شده است. به طور مثال در وقایع کردستان در دهه ۶۰، رهبر کبیر انقلاب، امام خمینی به همین موضوع اشاره کردند و فرمودند: «این غائلههایی که در کردستان پیش آوردند، این طور نبود که کردها میخواستند یک غائلهای درست کنند. کردها نظری به این نداشتند، غائلهای بود که اجانب- آنهایی که میخواهند ما را غارت کنند- با آن اشخاصی که همدست آنها در غارتگری بودند، مثل حزب دموکرات- سران حزب دموکرات البته- این غائله را بهوجود آوردند. این خوف در طرفهای شما هم هست، در بلوچستان و در سیستان هم هست. این نقشه در آنجا هم هست.»
رهبر معظم انقلاب هم با خطاب قرار دادن دشمنان در خطبههای نماز جمعه تأکید کردند: «اگر دنبال ایجاد فتنه در داخل کشور باشند، خود ملت جوابشان را خواهند داد.»