جوان آنلاین: اینکه چگونه فیلم آنتیک در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر راه پیدا کرده را باید از هیئت انتخاب پرسید! اثری که همسو با جریان اصلی سینماست، یعنی همان شبهکمدیهای مبتذل و سخیف که حتی مخاطب عام هم نمیتواند آن را تحمل کند، حالا یکی از همین فیلمها در جشنواره فیلم فجر که مهمترین رویداد فرهنگی کشورمان است نمایش داده میشود. هادی نائیجی که روزگاری فیلمهای مناسبتی و مذهبی میساخت به کارگردانی فیلم کمدی روی آورده، فیلمی که تمام دار و ندارش پژمان جمشیدی است و این بدترین انتخاب کارگردان بوده، چراکه جمشیدی در این سالها آنقدر بازی خودش را در فیلم و سریالها تکرار کرده که دیگر قادر به ارائه نقش جدیدی از خودش نیست، یعنی تمامی مؤلفههای بازی او در سایر فیلمهایی که بازی کرده، تمام شده و حالا فقط خودش را میتواند تکرار کند که این یکی از مهمترین آسیبهای آنتیک است. البته فیلمنامه به شکل عجیبی ضعفهای متعددی دارد و انگار کارگردان ایده یک خطیاش را به آنتیک تبدیل کرده، به همین دلیل تمامی ساختار فیلم با خدشه مواجه است، ایدهاش را نمیتواند پردازش کند و فقط از همان الگوهای ساختاری دهه ۶۰ استفاده کرده که همین تکراری بودن جهان فیلم مخاطب را کلافه میکند. از سوی دیگر مخاطب چندین بار جمشیدی را در چنین موقعیتی دیده است که مهمترین آن سریال زیر خاکی بود که جمشیدی در آن به دنبال گنج میگشت و حالا همان موقعیت را در بازیاش تکرار میکند. آنتیک از همان ابتدا بیشتر تمرکز بر ایجاد موقعیتهای اروتیک و دیالوگهای چندپهلو دارد که به هیچ وجه نمیتواند مخاطب را بخنداند، چراکه حتی دیالوگهای چندپهلوی جنسی در آنتیک هم کلیشهای است. دریغ از کمی نبوغ از سوی فیلمنامهنویس و کارگردان که بتوانند قصهای خلق کنند و بسترسازی کمدی را گسترش بدهند، اما این را اضافه کنم که کارگردان استفاده نامتعارفی از اعتقادات مردم ایران کرده و موضوع آن ساخت یک امامزاده دروغین است که مردم یک روستا به آن اعتقاد پیدا میکنند، ولی غافل از اینکه این امامزاده توسط ابی و ولی ساخته شده برای سوءاستفاده مالی از مردم آن روستا! یعنی کارگردان مناسبتی و مذهبیساز قدیم ما حالا نقاب از چهره برداشته است.
به نظر میرسد کارگردان سعی داشته با شکلی از کمدی حرف جدی بزند و سادگی مردم از یک امامزاده دروغین را گوشزد کند، اما راهش را اشتباه رفته است. اگر نائیجی از سبک و سیاق خودش دوری نمیکرد، میتوانست همین ایده را با متر و معیار دیگری روایت کند، چراکه نیمه دوم آنتیک این پتانسیل را دارد که با جدیت به آن پرداخت شود، اما در شکل کنونی با یک اثر هدررفته مواجهیم که نگاه کارگردانش به گیشه بوده است، به همین جهت از بازیگران چهره کمدی استفاده کرده و در این میان تنها نکتهای که برای او جذابیت نداشته، فیلمنامه و چگونه کارگردانی بوده است. آنتیک یک اثر ناپخته است که نه روابط ایجاد میکند و نه قادر به ساختن جهان درونژانری است. تمام تلاش فیلم برای خنداندن مخاطب تکرار مؤلفههای اینگونه از فیلمهاست. بنابراین زمانی که آنتیک را میبینیم، حتی تبسم ظریفی هم در صورتمان نقش نمیبندد. اتفاق اشتباهی که در سینمای ایران در حال افزایش است و ایجاد یک بحران کرده ساختن فیلمهای کمدی به دست آدمهای غیرمتخصص است، انگار فقط برای گیشه است که کارگردانان درامساز به سمت ساخت چنین فیلمهایی میروند که بیشتر آنها ناموفق هستند، آنتیک هم یک فیلم ناموفق است که برگ برنده اشتباهی آن پژمان جمشیدی است که در اکران عمومی نمیتواند فروش چندانی داشته باشد.