تروئیکای اروپایی در تازهترین اقدام ضد ایرانی خود، به شورای امنیت سازمان ملل متحد اطلاع دادند که در صورت لزوم آماده هستند سازوکار موسوم به «بازگشت فوری» همه تحریمهای بینالمللی علیه ایران را که به «مکانیسم ماشه» نیز شناخته میشود، کلید بزنند. این بیانیه در حالی منتشر میشود که تروئیکای اروپایی در جریان تصویب قطعنامه ضدایرانی اخیر در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز نقش محوری و پررنگی ایفا کردهاند. ضمن آنکه حدود دو هفته پس از برگزاری مذاکرات ژنو میان مقامات وزارت خارجه ایران و سه کشور اروپایی، چنین اقدام تهدیدآمیزی جای بسی تأمل دارد.
آنچه در این میان اصالت و موضوعیت دارد، قدر متیقنهای رویکرد اخیر اروپاییان در مواجهه با ایران است. مهمترین این موارد، استفاده از مکانیسم ماشه بهمثابه یک ابزار تهدید مطلق یا به قول غرب، اهرم تنظیمکننده رفتار تهران است! تروئیکای اروپایی درصدد است از مکانیسم ماشه که در سند برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد تعبیه شده، بهمثابه اهرم فشاری جهت گسترش دربرگیری ابعاد مذاکرات و متعاقباً توافقات محدودکننده استفاده کند. بررسی همزمان موضوعات منطقهای، هستهای، بینالمللی و حتی موشکی و هدایت آنها در یک قالب و فرامتن واحد، اصلیترین دغدغه اروپاییان و البته امریکا در این مذاکرات است. هرچند واشینگتن در این مذاکرات حضور مستقیم نداشته و حتی حضور غیرمستقیم خود را در آن نیز انکار کرده، اما قطعاً در تنظیم دستور کار مذاکرات، همافزایی مستمری با اروپاییان (در حوزه دیپلماسی پنهان) دارد. اصرار مقامات وزارت خارجه سه کشور آلمان، انگلیس و فرانسه در خصوص گسترش ابعاد مذاکرات مصداق و خروجی همین دیپلماسی پنهان امریکایی- اروپایی است.
این رویکرد اروپاییان، متغیری وابسته به گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی نبوده و از یک فرمول زمانبندی شده تبعیت میکند! بر این اساس، امریکا به تروئیکای اروپایی اعلام کرده که باید تا قبل از پاییز سال آینده، مکانیسم ماشه رسماً کلید بخورد تا در سایه آن، توافق جدیدی را به تهران تحمیل کنند. بنابراین، اساساً جنس و ماهیت مذاکرات ایران و تروئیکای اروپایی فنی - حقوقی نبوده و فرامتنهایی مانند جنگ غزه، جنگ اوکراین، جابهجایی قدرت در کاخ سفید (بازگشت ترامپ به واشینگتن)، بحرانهای اخیر در سوریه و... بر آن محیط هستند.
راه مواجهه با این بازی خطرناک اروپاییان، انهدام بنیانها و استراتژیهایی است که بازی ضد ایرانی غرب بر مبنای آن تعریف شده است. به عبارت بهتر، این پروژه ضد ایرانی زمانی شکست خواهد خورد که تهران در صیانت از خطوط قرمز خود کماکان مصر و موفق عمل کند. تأکید بر حفظ ثوابت کلان هسته ای، منطقهای و موشکی در مذاکرات با اروپاییان، شرط لازم جهت مدیریت صحنه منازعه با امریکا طی ماههای آتی محسوب میشود. در این خصوص خطوط قرمز پررنگی از سوی جمهوری اسلامی ایران ترسیم شده که اتفاقاً اصرار بر آنها، قدرت مانور ما را در هرگونه مواجهه، تفاهم یا عدم تفاهمی با غرب افزایش خواهد داد. جابهجایی این خطوط قرمز، تفاهم منفعت ساز به سود جمهوری اسلامی ایران را تبدیل به توافقی بازدارنده و تهدیدساز خواهد ساخت. حفظ گارد بسته ما بر سر خطوط قرمز راهبردی کشورمان، حکم برگ برنده ما در مذاکرات را خواهد داشت.