جوان آنلاین: صدیق قطبی در کانال تلگرامی خود جملاتی از عرفا و علما در ستایش پروردگار را به اشتراک گذاشت. در ادامه بخشهایی از این جملات را مرور کردهایم:
- «خداوندا به تو پناه میگیرم از چشم بسیار خواب و از شکم بسیار خوار.» (اویس القرنی، ص۲۵)
- «الهی! مرا نعمت دادی و شکر نکردم و بلا بر من گماشتی و صبر نکردم. بدان که شکر نکردم نعمت از من بازنگرفتی و بدان که صبر نکردم بلا دائم نگردانیدی. الهی! از تو چه آید جز کرَم؟» (حسن بصری، ص۴۴)
- «الهی! مرا از دنیا هر چه قسمت کردهای به دشمنان خود ده و هر چه از عقبی قسمت کردهای به دوستان خود ده که مرا تو بسی.» (رابعه عدویه، ص۸۹)
- «بار خدایا، اگر فردا مرا در دوزخ کنی من فریاد برآرم که من تو را دوست میداشتم، با دوست چنین کنند؟» (رابعه عدویه، ص ۹۰ ـ ۸۹)
- «الهی! کار من و آرزوی من از جمله دنیا یاد توست و در آخرت لقای توست. از من این است که گفتم. تو هر چه خواهی کن.» (رابعه عدویه، ص۹۰)
- «یا رب! دلم حاضر کن یا نماز بیدل بپذیر.» (رابعه عدویه، ص۹۰)
- «خداوندا! تا کی میان من و تو منی و توی باشد؟ منی من از میان بردار تا منیت من به تو باشد تا من هیچ نباشم.» (بایزید بسطامی، ص۲۰۲)
- «الهی! تا با توام بیش از همهام تا با خودم کمتر از همهام.» (بایزید بسطامی، ص۲۰۲)
- «بارخدایا! دانایی که در آن وقت که معصیت میکردم اهل طاعت تو را دوست میداشتم. این را کفارت آن کن.» (محمدبن سماک، ص۲۸۶)
- «الهی! در جمله مال و ملک من جز گلیمی کهنه نیست. با این همه اگر کسی از من بخواهد اگر چه بدان محتاجم، ازو باز ندارم. تو را چندین هزار عالم رحمت است و به ذرهای محتاج نهای و چندین فرومانده. رحمت از ایشان دریغ داشتن، چون بود؟» (یحیی بن معاذ رازی، ص۳۸۲)
- «الهی! هر گناه که از من در وجود میآید دو روی دارد: یکیروی با لطف تو دارد و یک روی با ضعف من دارد. یا بدان روی گناهم عفو کن که با لطف تو دارد، یا بدان روی بیامرز که با ضعف من دارد.» (یحیی بن معاذ رازی، ص۳۸۳)
- «الهی! چگونه ترسم از تو و تو کریمی و چگونه نترسم از تو و تو عزیزی.» (یحیی بن معاذ رازی، ص۳۸۳)
- «الهی! چگونه خوانم تو را و من بنده عاصی و چگونه نخوانم تو را و تو خداوند کریم.» (یحیی بن معاذ رازی، ص۳۸۳)
- «الهی! زهی خداوند پاک که بنده گناه کند و تو را شرم کرَم بود.» (یحیی بن معاذ رازی، ص۳۸۳)
- «الهی! تو دوست میداری که من تو را دوست دارم با آن که بینیازی از من، پس من چگونه دوست ندارم که تو دوستم داری، با این همه احتیاج که به تو دارم.» (یحیی بن معاذ رازی، ص۳۸۳)
- «الهی! شیرینترین عطاها در دل من رجایتوست و خوشترین سخنان بر زفان من ثنای توست و دوستترین وقتها بر من لقای توست.» (یحیی بن معاذ رازی، ص۳۸۳)
- «الهی! مرا عمل بهشت نیست و طاقت دوزخ ندارم. اکنون کار با فضل تو افتاد.» (یحیی بن معاذ رازی، ص۳۸۳)
- «الهی! تو میدانی که عاجزم از مواضع شکر تو. به جای من شکر کن خویش را که شکر آن است و بس.» (حسین منصور حلاج، ص۶۴۲)
- «الهی اگر آسمان را طوق منسازی و زمین را پایبند من کنی و جمله عالم را به خون من تشنه گردانی، من از تو برنگردم.» (ابوبکر شبلی، ص۶۸۷)
- «خداوندا! ما دیوان خویش سیاه کردیم تو موی ما را به روزگار سپید کردی،ای خالق سیاه و سپید! فضلی بکن و سیاهکرده ما در کار سپیدکرده خویش کن.» (ابوعلی دقاق، ص۷۱۶)
منبع: تذکرة الاولیاء، عطار نیشابوری، تصحیح محمدرضا شفیعی کدکنی، نشر سخن، ۱۳۹۸