جوان آنلاین: کانال تلگرامی «تفکر استراتژیک» نوشت: برزیل در فوتبال صاحب سبک است، اما در فقرزدایی و هدفمندی یارانهها نیز صاحب سبک شده است. مدل برزیلی فقرزدایی، به صورت یارانه نقدی مشروط است و «بولسا فامیلیا» نامیده میشود. ویژگیهای «بولسا فامیلیا» که از سال ۲۰۰۳ آغاز شد، عبارتند از:
- در چارچوب این برنامه، ابتدای هر سال، یک رقم درآمدی بهعنوان «خط فقر» بهطور رسمی اعلام میشود. [رقم خط فقر، به شکلی اعلام میشود که تقریبا ۲۵درصد کمدرآمدتر از جمعیت کشور، مشمول دریافت یارانه نقدی شوند.]تمامی خانوارهایی که خودشان اعلام کنند درآمدشان از رقم رسمی «خط فقر» کمتر است، میتوانند یارانه نقدی دریافت کنند.
- پرداخت یارانه نقدی در هر ماه به هر خانوار، «مشروط» بر آن است که تمامی کودکان ۵ تا ۱۸ ساله خانوار بهطور منظم به مدرسه بروند و بهطور منظم در برنامههای چکاپ پزشکی شرکت کنند.
- اسامی تمامی خانوارهای دریافتکننده یارانه نقدی، به همراه رقم دریافتی و مدت زمان دریافت یارانه نقدی، در یک سایت رسمی و دارای امکان جستوجو اعلام میشود: هر ماه درصدی از خانوارهای دریافتکننده یارانه نقدی، از نظر میزان درآمد ماهانه و نظم حضور کودکان در مدرسه و چکاپهای پزشکی، به دقت بررسی میشوند و در صورت اثبات تخلف خانوار، جریمههای سنگینی برای خانوار در نظر گرفته خواهد شد.
- کل یارانه نقدی هر خانوار مشمول دریافت یارانه، به «مادر خانوار» پرداخت میشود. یکی از کارکردهای غیرمستقیم این یارانه ارتقای جایگاه زنان و کاهش تبعیض جنسیتی در خانوارهای محرومتر برزیل است. همزمان با توسعه برنامه یارانه نقدی مشروط که هماکنون حدود ۲۵ درصد خانوارهای فقیرتر برزیلی را شامل میشود، سایر برنامههای فقرزدایی برزیل متوقف (یا شدیداً محدود) شدهاند. خانوارهای دریافتکننده یارانه نقدی مشروط، نمیتوانند تحت پوشش سایر برنامههای فقرزدایی برزیل باشند.
قابل تأمل:
همواره وقتی صحبت از الگوبرداری از طرحهای بزرگ رفاهی کشورهای اروپایی است برخی بهانه میآورند که آن کشورها پیشرفته، کوچک و کم جمعیت هستند، اما آیا میتوانیم تجربه برزیل را هم با این بهانه نادیده بگیریم. ما میتوانیم پنج درس کلیدی از برزیلیها بگیریم:
۱. یارانه از ابتدا با یک شرط شفاف و ساده مشروط باشد نه آنکه اول همه ثبت نام کنند و سپس به زحمت انصراف دهند.
۲. یارانه شفاف باشد. اگر در ایران اسامی خانوادههای یارانه بگیر منتشر میشد خیلیها داوطلبانه از یارانه انصراف میدادند.
۳. به جای آنکه دهها برنامه رفاهی و فقرزدایی را اجرا کنیم که برخی از ده جا (کمیته امداد، سهام عدالت، بهزیستی) بگیرند و برخی از هیچ جا. یک برنامه اجرا و همان یک برنامه را خوب اجرا کنیم.
۴. جدی باشد. اگر کسی مشمول این حمایت نمیشد، اما دولت را گول زد تبعات جدی در پی داشته باشد نه اینکه صدها هزار نفر از لیست یارانه بگیران حذف میشوند، اما هیچ تبعاتی برای آنان ندارد.
۵. یارانهها در کشور باید جهتگیری توسعهای داشته باشند، یعنی محرک باشند و تغییر دهنده زیرساختها و مناسبات اجتماعی. در برزیل سه نقطه کانونی هدفگیری شده است: آموزش کودکان، سلامت اعضای خانواده و جایگاه زنان. در ایران این یارانهها چه چیزی را تغییر داده است؟ آیا زمان آن نرسیده است که شجاعانه به یکی از بزرگترین جریانهای مالی کشور (پرداخت ماهانه یارانه) فکر کنیم؟