محمدهادی امینی فرزند علامه امینی مینویسد: پس از گذشت چهار سال از فوت پدرم، در شب جمعهای قبل از اذان صبح، پدرم را در خواب دیدم و او را بسیار شاداب خرسند یافتم. جلو رفته و پس از سلام و دست بوسی گفتم: پدر جان در آن جا چه عملی باعث سعادت و نجات شما گردید؟
پدرم گفت: چه میگویی؟
مجدداً عرض کردم:آقاجان! در آن جا که اقامت دارید، کدام عمل، موجب نجات شما شد؟ کتاب الغدیر یا سایر تالیفات؟ یا تاسیس وبنیاد کتابخانه امیرالمؤمنین (علیه السلام) پدرم پاسخ داد: نمیدانم چه میگویی، قدری واضحتر و روشنتر بگو. گفتم: آقا جان! شما اکنون از میان ما رخت بربسته اید و به جای دیگر منتقل شده اید در آن جا که هستید کدامین عمل، باعث نجات شما گردید؟ مرحوم علامه امینی، تأملی نمود و سپس فرمود: فقط زیارت اباعبدالله الحسین (علیهالسلام). عرض کردم: شما میدانید اکنون روابط ایران و عراق تیره و راه کربلا، بسته است، برای زیارت چه کنیم؟
فرمود: در مجالس و محافلی که جهت عزاداری امام حسین (علیهالسلام) بر پا میشود، شرکت کنید: ثواب زیارت امام حسین (علیهالسلام) را برای شما قید میکنند. سپس فرمود: پسر جان! در گذشته بارها تو را یادآورشدم و اکنون نیز توصیه میکنم که زیارت عاشورا زیارت عاشورا زیارت عاشورا را به هیچ عنوان ترک مکن. زیارت عاشورا را دائم بخوان و بر خودت وظیفه بدان. عرض کردم سی سال چهل سال است که روزی سه یا چهار بار میخوانم فرمود با این حال هم زیارت عاشورا ترک مکن.
نقل از: ادب الزائر لمن یمم الحائر (آداب زیارت حسینی)، علامه امینی، ج۱، ص۳۷