انگيزه نقش زيادي در اين موفقيت دارد، اينكه براي رسيدن به يك هدف انگيزه كافي داشته باشيد، شما را در رسيدن به آن كمك ميكند. اينكه هميشه دنبال اين باشيد كه بهترين باشيد و توي چشم باشيد و سعي كنيد بهترينها را به دست بياوريد. اين انگيزه ميخواهد و اين ميشود كه يك انسان را در زندگي به جلو هل ميدهد و پايه يك موفقيت را ميسازد. البته انگيزه بايد همراه باشد با اينكه آدم هدفدار و سالم زندگي كند و جاهطلب باشد. جاهطلبي در طول يك فعاليت يكي از رازهايي است كه موفقيت را رقم میزند.
قطعاً انگيزه نقش زيادي در رسيدنم به اين موفقيت داشته است. شما وقتي انگيزه نداشته باشيد، هيچگاه نميتوانيد به موضوعي كه مدنظرتان است برسيد همين انگيزه است كه به انسان انرژي ميدهد تا به سمت چيزي كه ميخواهد حركت كند و بعد از آن تلاش و برخي مراقبتها است كه شما لازم داريد تا به موفقيت و هدفي كه براي خودتان در نظر گرفتهايد برسيد.
شما از خيلي چيزها ميگذريد تا به آنچه ميخواهيد برسيد، اينكه يك ورزشكار در زندگي شب زندهدار نباشد، به موقع بخوابد و تغذيه درست داشته باشد خيلي در موفقيت و هموار كردن مسيري كه ميخواهد به هدفش برسد، مؤثر است. شايد خيلي از مواقع است كه دوست داشته باشيد غذایی را بخورید اما اين شايد شما را در رسيدن به هدفي كه براي خودتان در نظر گرفتهايد با مشكل روبهروكند و همين سبب ميشود تا شما از آن چيزي كه ميخواهيد بخوريد پرهيز كنيد و مبارزه كنيد تا به هدفي كه در زندگي ورزشي يا شخصيتان داريد برسيد.
اصلاً و ابداً وسوسه نشدم، وقتي انگيزه قوي براي رسيدن به هدفي ورزشي يا غير ورزشي داشته باشيد، اين اتفاق نميافتد و وسوسه نميشويد. بديهي است كه بايد خيلي از مواقع برخي چيزهايي كه شايد دوست داشته باشيد را هم كنار بگذاريد تا به هدفتان برسيد.
حتما همين طوراست، البته نه براي همه اما براي من خيلي تأثير داشت و باعث شد تا موفقيتهايم سريعتر رقم بخورد. ازدواج كردن و تشكيل خانواده دادن يكي از عوامل موفقيتم بود و نميشود نقش آن را ناديده بگيرم و به طور قطع سهم زيادي در تمام افتخاراتي كه كسب كردهام داشته است و اين قابل انكار نيست.
من برادرم بازيكن تيم ملي فوتبال سالني و مشوق اصليام براي حضور در فوتسال بود. اولين بار برادرم من را به سر تمرين برد و يكي از تأثيرگذارترين كساني بود كه در موفقيتهايم در فوتسال نقش داشته است. او به خوبي قابليتهايم را ديد و عامل محركي در گرايش من به فوتسال بود. روز اولي كه امير من را به سر تمرين برد، سيد مهدي ابطحي وقتي من را ديد، با وجود وزن زيادي كه داشتم اما با يك تمرين تشخيص داد كه استعداد فوتسال را دارم و ميتوانم در اين رشته ورزشي موفق باشم. در مجموع در موفقيتهايم سه نفر نقش اساسي داشتهاند؛ ابتدا برادرم كه من را به سمت فوتسال برد، سيدمهدي ابطحي كه در تمرين قبولم كرد و اجازه داد تا بتوانم ادامه بدهم و حسين شمس كه براي اولين بار مرا به تيم ملي دعوت كرد.
من در نوجوانان و جوانان بازي ميكردم اما يك مصدوميت و درد پا باعث شد نتوانم مدتي تمرين كنم و وزنم يك دفعه زياد شود، طوري كه وزنم به 150 كيلو رسيد. اما وقتي خواستم برگردم و وزن كم كنم، سختيهاي زيادي كشيدم. 16 سال برنج و نوشابه نخوردهام. روزي پنج ساعت تمرين ميكردم و خيلي كم غذا ميخوردم تا وزن ثابتي داشته باشم و بتوانم روند پر فراز و نشيبي نداشته باشم و همواره سعي كنم در اوج باشم.
بله، همان روزهاي سخت پيشزمينه براي موفقيتهايم شد و آن دوران سخت پلي شد كه امروز اينجا هستم و به راحتي نميتوانم فوتسال را رها كنم.
مسابقات قهرماني آسيا در سال 2000 كه هم بهترين بازيكن شدم و هم بهترين گلزن و آن روز هيچ وقت از يادم نميرود. فاصله لاغر كردن تا بهترين بازيكن آسيا شدنم شش ماه طول كشيد و توانستم از وضعيت سختي كه فوتسال را آغاز كردم، عبور كنم و با تلاشي كه داشتم اولين موفقيت را به دست بياورم.
واقعاً نميشود آن را به زبان آورد. در آن حالت بايد باشيد تا بتوانيد درك كنيد كه چه حالي داشتم. مسابقات در تايلند برگزار ميشد و دوست داشتم هر چه سريعتر به ايران برگرديم و جام را به خانوادهام و رفيقانم بدهم. يك احساس وصف نشدني و لذتبخش كه قابل توصيف نيست.
تا دلتان بخواهد بعد از آن مسابقات جام كسب كردم و همه آنها خاطره است اما لذتي كه اولين و آخرين جام دارد هيچ وقت فراموش نميشود. همچنين وقتي سال گذشته در 40 سالگي بازيكن سال فوتسال آسيا شدم، آن هم يك لذت فراموش نشدني داشت.
از 10 كشور دعوتنامه داشتم اما وحيد شمسايي مال زندگي خارج از كشور نيست، دعوتنامه از همه جاي دنيا داشتم. يك مقطع رفتم ايتاليا اما آن هم خيلي به من خوش نگذشت.
به هر حال وابستگي به خانواده و كشور باعث شد تا نتوانم دوام بياورم و خيلي زود تصميم بگيرم براي ادامه فوتسالم به ايران برگردم.
تجربه خوبي بود، اگر بازيكني بتواند با آن شرايط كنار بيايد فوقالعاده است و ميتواند تأثير زيادي در رشد يك بازيكن داشته باشد و بتواند با استفاده از آن به سطح اول فوتساليستهاي دنيا برسد.
بايد برنامه و انگيزه داشته باشند و اگر پيشنهاد خوبي از ليگهاي خارجي دارند حتماً بروند، البته نه هر ليگ و كشوري، بلكه ليگ كشورهايي كه در فوتسال صاحبنام هستند و حرفي براي گفتن دارند. حضور در اين ليگها ميتواند به پيشرفت آنها خيلي كمك كند.
اينها را ميگويم تا به خودم انگيزه بدهم اما واقعيت اين است كه پزشكان بايد نظر بدهند. پس از مصدوميتم اين روزها فيزيوتراپي ميكنم و بعد از آن بايد كار با توپ را شروع كنم. پس از آن است كه با مشورت با پزشكان ميتوانم درباره آينده و اينكه همچنان ادامه بدهم و بازي كنم، تصميم بگيرم.
فوتسال براي من عشق است و به همين دليل وقتي پاي دوست داشتن و عشق به يك چيزي پيش ميآيد، سن و سال مطرح نيست و سن تنها يك عدد است و تا وقتي نفس داشته باشم ميخواهم ادامه بدهم.
قطعاً همين طور است و فوتسال براي من يك عشق بود كه 16 سال كنارش بودم و اينكه شما بخواهيد بعد از اين همه مدت با ورزشي كه به آن عشق داشتهايد خداحافظي كنيد، خيلي سخت و دشوار است. همين الان كه نزديك به يك ماه بعد از پايان ليگ به خاطر مصدوميت حتي تمرين هم نكردهام، خيلي سخت گذشته چه برسد به اينكه بخواهم براي هميشه بازي كردن را كنار بگذارم و بخواهم خداحافظي كنم. به طور قطع روز سختي خواهد بود.
نتيجه نگرفتن قبلي ما هم اتفاقي بود، من هم در جام باشگاههاي آسيا و قهرماني آسيا بازي كردهام و معتقدم كه در جام باشگاههاي آسيا با توجه به اينكه تيمها بازيكنان خارجي ميگيرند سختتر از قهرماني آسيا است. بعد از دو دوره ناكامي اما تيم تأسيسات در جام باشگاهها توانست قهرمان شود و آن خوف را كنار بزند بعد بانوان قهرمان شدند و سر آخر هم كه تيم بزرگسالان توانست قهرمان آسيا شود. عقيده دارم فوتسال ايران خيلي خيلي جلوتر از آسيا است.
نقش مسائلي كه اشاره كرديد را هم نميتوان منكر شد، به هر حال حاشيهها و اعتماد به مربيان خارجي كه كوچكتر از فوتسال ما بودند هم بيتأثير نبود. وقتي يك مربي خارجي قرار است به ايران بيايد بايد از فوتسال ما بزرگتر باشد. نميشود يك مربي كه سطحش از ما پايينتر است بيايد و ما انتظار موفقيت داشته باشيم.
اميدواركنندهاند. تيم خيلي خوب، قوي و با ديسيپليني است، تيمي كه در هر پست بازيكنان خوب زيادي دارد كه به خوبي ميتوانند جاي همديگر را پر كنند. ماحصل چنين مجموعهاي هم قهرماني ميشود.
همدلي و يكدل بودن راز قهرماني تيم بود. همه گروه با هم رفيق بودند، اين يكدلي به نتيجه رسيد و تيم توانست بعد از دو دوره ناكامي به مقام قهرماني برسد. از نظر فني هم بازيكنان در سطح واقعاً بالايي هستند و نشان ميدهد كه فوتسال پشتوانه خوبي دارد كه با خداحافظي چند بازيكن، نگراني درباره آينده تيم به وجود نميآيد.
در دورههايي كه ناكام بوديم همه اين فاكتورها را داشتيم اما آن موقع اهداف كوچكي داشتيم اما امروز بزرگ فكر ميكنيم و بچهها به دنبال هدفهاي بزرگ هستند و همين باعث ميشود كه تيم بتواند برترياش را بر ساير تيمها تحميل كند و به مقام قهرماني برسد.
اين تيم با توجه به ظرفيت و پتانسيلي كه دارد ميتواند بين چهار تا تيم اول دنيا قرار بگيرد و بازيكنان اين تيم توانايي رسيدن به اين موفقيت را دارند. لازمه آن هم برنامهريزي خوب است. در اين صورت در اين موفقيت شك نكنيد.
فوتسال با فوتبال فرق ميكند و الان فوتسال ما در سطح جهان شناخته شده است و جايگاه بالايي دارد و همه تيمها با ما بازي ميكنند و تدارك آن هم بايد متفاوت باشد. فوتسال براي موفقيت بايد با تيمهاي خوب دنيا مانند اسپانيا، برزيل، روسيه و پرتغال بدون توجه به اينكه چه نتيجهاي رقم ميخورد، بازي كند تا بچهها و تيم پخته شوند و بعد وارد مسابقات جام جهاني شويم.
اين بچهها از هيچ تيمي نميترسند، فقط بايد با تيمهاي خوب دنيا بازي زيادي داشته باشند تا پختهتر شوند.
همين الان هم بچههاي تيم فوتسال تجربه بينالمللي خوبي دارند، باید عادت كنيم به بازي با تيمهاي سخت. ما در قهرماني آسيا در يك تورنمنت شركت و بيشتر با تيمهاي ضعيف بازي كردهايم. حالا بايد براي اينكه تيم پختهتر شود و بتواند در جام جهاني فوتسال موفق باشد با تيمهاي قويتر بازي كند و اين بدون شك موفقيت فوتسال ما را تضمين ميكند.
استعداد در فوتسال ايران زياد است و كشورمان از نظر فوتسالي پشتوانه خوبي دارد و الان هم توسط فدراسيون برنامههايي در اين زمينه انجام ميشود و در سطح كشور بازيكناني كه مستعد هستند، شناسايي ميشوند و زير نظر گرفته ميشوند. مربيان زحمتكشي هم در كشور وجود دارد كه هر كدام بازيكنان زيادي را تحويل تيم ملي ميدهند و همه اينها در كنار هم، داشتن يك پشتوانه قوي را براي فوتسال و موفقيتهاي آينده تضمين ميكند.
درست است كه ديگر فوتبالهاي گل كوچك از سطح محلات جمع شده و قشنگيهايي كه داشت ديگر نيست اما معتقدم كه فوتسال ايران استعداد زيادي دارد و همين الان در تيم ملي در حال حاضر هم ميتوانيد نمونههايي از اين استعدادها را ببينيد كه نشان ميدهند فوتسال ايران پشتوانه محكمي دارد و هيچ وقت خالي از بازيكنان خوب نميشود. به همين خاطر هنر ما بايد اين باشد كه اين استعدادها را در مسير درست هدايت كنيم و آنها را براي آينده تيم ملي پرورش دهيم.
شك نكنيد كه اين اتفاق ميافتد. با برنامهريزيهايي كه صورت ميگيرد، حتي آينده فوتسال ميتواند بهتر از اين هم باشد و بازيكناني بهتر از شمسايي و حيدريان هم در آينده با توجه به استعدادهايي كه داريم ميتوانيم داشته باشيم.
به طور قطع اين مسيري كه در مربيگري شروع كردهام، ادامه خواهم داد، اگرچه به مديريت بيشتر علاقه دارم اما خب در آينده مديريت را هم تجربه ميكنم و تجربياتي كه در اين سالها به دست آوردهام را هم در زمينه مربيگري و دانش و هم مديريت در اختيار بقيه قرار ميدهم.
چند ماه پيش هم جزو گزينههاي سرمربيگري تيم ملي بودم اما خب با توجه به قراردادي كه با باشگاه تأسيسات داشتم و فدراسيون هم به دنبال يك مربي يك شغله بود نتوانستم به تيم ملي بروم. البته هيچ وقت به چيزي فكر نميكنم، بلكه تلاش ميكنم به هدفهايي كه دارم برسم و در اين راه سعي ميكنم تواناييهايم كه در عرصه بازي نشان دادهام، اين بار در زمينه مربيگري نشان دهم و بعد از آن است كه مسئولان درباره اينكه چه كسي ميتواند به تيم ملي كمك كند، تصميم ميگيرند.
تمام روزهايي كه با افتخار به پايان رسيد، فراموش نشدني است و جزو خاطرات خوب من قرار ميگيرد و نميتوان يك روز را جدا از روزهاي ديگر ديد. اما در بين اين روزها هميشه اولين و آخرين جامي كه گرفتهام خاطره آن به يادماندنيتر ميشود.
يكي از حسرتهايم بازي با ايتاليا در جام جهاني فوتسال برزيل در سال 87 بود كه به دليل دو اخطاره بودن نتوانستم در اين مسابقه بازي كنم. خيلي دوست داشتم بازي ميكردم و ميتوانستم به تيم كمك كنم.